به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، کتاب سیاست، سرمایه و سینما به قلم سجاد مهرگان در گروه ادب و هنر مرکز پژوهشهای جوان سامان یافته و به زودی منتشر خواهد شد. در همین خصوص جهت بررسی مضامین کتاب، گفت و گویی با آقای سجاد مهرگان نویسنده این اثر و محقق علمی گروه ادب و هنر مرکز پژوهشهای جوان ترتیب دادیم که متن کامل آنرا در ادامه میخوانید.
بسمه تعالی
– به نظر میآید کتاب «سیاست سرمایه سینما» دارای رویکرد سیاستپژوهانه است؛ موضوع اصلی کتاب چیست؟
یکی از مباحث مهم و اساسی که در جامعه شناسی، تاریخ، فلسفه و هنر (به خصوص در سینما و معماری) امروز مورد توجه بسیار است و مقالات بسیاری برای تبیین مفهوم و جایگاه آن توسط متفکران بزرگ هنری نگاشته شده، مفهوم فضا و کنترل آن در راستای سیاستگذاری رسانهای است. بگذارید نگاهی به کتاب نامکانها: مقدمهای بر مردمشناسی سوپر مدرنیته «مارک اوژه» بیندازیم. مارک اوژه چند مفهوم مهم و بنیادین را در این کتاب تبیین میکند؛ مفاهیمی چون فضا (space)، مکان (place) و نامکان (place-non). فضا، همان مفهوم عام و تحتاللفظی خود را دارد؛ یعنی امری نامتعین و گسترهای فاقد مرز و تعین و چارچوب و حصار که میتوان به راحتی در آن گذر و از آن عبور کرد. این در حالی است که مکان، تعین بخشیدن به فضا است. دشت، بیابان و فضایی را در نظر بگیرید که در بخشی از آن بنایی ساخته شود. پس بخشی از فضا که تعین پیدا میکند و واجد معنا و کاربرد و کارکرد است، به زعم اوژه مکان نام دارد. این مکان علاوه بر جنبههای مادی، واجد جنبههای ذهنی نیز هست. برای هر مکانی دلالتهایی وجود دارد که هویت آن مکان را میسازد؛ دلالتهایی چون جغرافیا، تاریخ و فرهنگ. اما نامکانها، مکانهایی موقتی هستند که تعین ویژهای ندارند، ایستگاههایی موقت و گذرا مثل هتل، سالن سینما، فرودگاه، رستوران، سوپرمارکت و پارک. مکانهایی که یک خصلت بیشتر ندارند و آن ایستگاهی بودنشان است. دنیای جدید ما بیشتر شبیه یک نامکان پیوستهشده است که زندگی ما را در بر گرفته؛ از خانههای اجارهای گرفته تا فضاهای مجازیای که در طول روز زیست گلخانهای خود را در آنها به سرانجام میرسانیم. نامکانهایی مملو از جمعیت که هزاران زندگی منفرد در آنها با هم تلاقی پیدا میکنند. سرنوشتهایی که در عین تلاقی، همدیگر را نادیده میگیرند. در نامکانهای این زندگی -همچون پردهی سینما- امکان هر اتفاقی وجود دارد و کافی است بنشینی و همانند فیلم قهوه و سیگار «جیم جارموش» منتظر باشی تا اتفاقها تو را با خودشان همراه کنند.
اما نامکانیِ سینما در همان تعریفی که از مارک اوژه آمد بیشتر قابل توجه است. پیتر وولن در مقالهی معماری فیلم: مکانها و نامکانها میگوید: هنگامی که در لابی و سالن انتظار هستیم و پیش از آنکه وارد سالن نمایش شویم تا فیلم را ببینیم به نامکانها، فضاها و معبرهای موقتی تعلق داریم، فضایی که به شکل موقت و گذرا ما را درون خود جای داده است. هنگامی که وارد سالن نمایش میشویم نیز تا پیش از آنکه چراغها خاموش شوند و تصاویر بر پرده تابیده شود، باز هم در نامکان هستیم. اما به محض آنکه فیلم آغاز میشود از نامکان به فضای فانتزی سینماتوگرافیک پرتاب خواهیم شد که به شکل مستقل واجد مکانها، نامکانها و فضاهای خاص خودش است. یعنی سینما در این فضای سرگردانی انسان در فرهنگ چهلتکهای که هیچ کس در جای خودش نیست به دنبال جایگاه خود میگردد؛ جایگاه و هویتی که این روزها سینما به انسانها میبخشد تا آنها را از نامکانهایی که به آن دچار شدهاند، رهایی دهد. حالا بسیاری از سیستمهای فیلمسازی در دنیا چون هالیوود این نامکان و مکانهای در دسترس انسان مدرن را درون فیلم کنترل میکنند و عملا با کنترل آن فضای ذهنی مخاطب را به سمت نیازهای مورد نظر خود رهنمون میکنند.
– سیستمهای فیلمسازی در دنیا چگونه از این ابزار جهت رسیدن به خواستههای خود استفاده میکند؟
روشها که بسیار است و در کتاب به تفصیل به این موضوع پرداخته شده است. اما یکی از معروفترین کاربردها اولویتبخشی به نامکان در نظام سرمایهداری است. حرکت سرمایهسالاری به قول دیوید هاروی به سمت اولویت بخشیدن به نامکان به جای مکان در زندگی روزمره است؛ نامکانهایی که هر روز باید پول بیشتری در آن خرج شود تا گردش سرمایه مسبب بقای سردمداران سرمایهسالار باشد.در این نظام رادیوهای خصوصی برای فروشگاههای بزرگ تبلیغ میکنند و فروشگاههای بزرگ برای رادیوهای خصوصی. شرکتهای هواپیمایی برای هتلها در بروشورهایشان تبلیغ میکنند و هتلها برای شرکتهای هواپیمایی. اوژه در کتاب کازابلانکا: فیلمها و خاطرهها بیان میکند که چگونه سینما در چند دههی گذشته نقش اساسی در بسط و گسترش نامکانها و تبدیل آن به شکل آرمانی زندگی شهری داشته است. به زعم اوژه سینما کششی جادویی و توریستی به نامکانها بخشید و از طریق انبوهی از تصاویر آرمانی که از نامکانها در همه جای دنیا ارائه داد، آن را در دسترس همگان قرار داد. این کاربردی است که دولتهای سرمایهسالار برای کنترل مخاطب خود به صورت منفی استفاده کردهاند اما از این قدرت سینما در فضاسازی میتوان در جهت نیازهای مثبت یک کشور هم بهره برد و در این جاست که به سهگانه سیاست، سرمایه و سینما میرسیم.
-در کتاب به این موارد چگونه پرداخته شده است؟
من بخاطر ناآشنا بودن مخاطب ایرانی با کلیدواژههای این مباحث مجبور بودم در ابتدای کتاب و در فصل اول به معرفی ادبیات موضوع کتاب بپردازم. در این بخش به معرفی فضا و اصلا مفهوم آن در جامعههای بومی تا مدرن به صورت اجمالی پرداخته میشود. سپس به این موضوع پرداخته خواهد شد که رابطه انسان مدرن با فضاهای امروزی چگونه است و در نهایت به این مهم میرسیم که سینما بهترین تجربه انسان مدرن از مفهوم فضا در طول دوران فهم و تجربه بشری از فضا را برساخته است. در بخش دوم این کتاب به کمکهایی که مفهوم فضاسازی و سینما به یکدیگر در طول تاریخ سینما کردهاند پرداخته خواهد شد و به این سوال پاسخ داده میشود که چطور هالیوود با کنترل فضاسازی در فیلمها تبدیل به کارخانه رویاسازی شده است.
در بخش انتهایی به ساختار تاثیرگذاری روانشناسی فضا بر ذهن مخاطب در فیلم توجه شده است و به صورت مبسوط به چرایی راهاندازی بلوکهای تولید (همانچیزی که به صورت مصطلح به آن میگوییم نظام استودیویی) جهت تبدیل کردن سینما به محلی برای سرگرمی، چرخش سرمایه و از همه مهمتر سیاستورزی پرداخته شده است. بررسی نقش طراحان تولید(Production Designer) به عنوان اصلیترین فرد تولیدکننده یک فیلم (حتی بالاتر از کارگردان) از دیگر مباحث این بخش است.
-اهمیت موضوع این کتاب در جامعه امروز ما تا چه میزان است ؟
فیلم مجموعه هنرهای دیگر است. و بدون شک عمومیترین آنهاست. مخاطبان سینما، چه به صورت تلویزیونی و پردههای کوچک تا پردههای عریض هر روز در معرض تصاویر مختلفی هستند که بدون شناخت آن میتوانند مورد سوء استفاده این رسانه همهگیر قرار بگیرند. این کتاب سه مخاطب هدف دارد. اول، کارگردانانی که در صنعت سینما فعال هستند. دوم، سیاستمداران، مدیران و تاثیرگذاران عرصه سینما و سوم، مخاطبین جدی سینما. هر کدوم از این سه گروه میتوانند بهرهبرداری ویژه خود را از این کتاب داشته باشند.
– ویژگی های شاخص این کتاب چیست؟
در این کتاب سعی شده است علاوه بر استفاده از منابع داخلی که ترجمه و تالیفی میباشند نگاه بیواسطه به منابع دست اولی این حوزه در جهان داشته باشد. مجموعهای از عکسهای آرشیوی متون این کتاب را همراهی میکنند که مسبب فهم بهتر موضوع برای مخاطب میشود.
– به عنوان سخن آخراگر مطلب خاصی مد نظر دارید، بفرمایید؟
انکار تاثیر فضا بر روح و روان و دنیای ذهنی ما غیر ممکن است. سکون و آرامش یک شومینه، روحانی بودن مکانهای مقدسی چون مسجد و کلیسا، سرگشتگی موجود در بین پلکانهای طولانی، همه فضاهایی هستند که از قبل به واسطه زیست در فضای فرهنگ صنعتی در وجود ما کارگردانی شدهاند. پس کارگردانی میتواند با فضاسازی دقیق این مکانها ما را با حس ذاتی(و در صورت لزوم عکس این حس ذاتی) این مکانها درگیر کند و هرچه بیشتر مخاطب را در دنیای خود ساخته خود درگیر سازد.
تمام کارگردانها بزرگ تاریخ سینما کسانی بودهاند که توانستهاند با فضاسازیهایی خوب احساساتی را در مخاطب خود به وجود آورند. به قول یوهانی پالاسما در مقاله «معماری تصویر: فضای وجودی در سینما» ارزش فیلمهای بزرگ در تصاویری که پیش چشم تماشاگر میگذارند نیست. بلکه در تصاویری و احساساتی است که فیلم از روح تماشاچی بیرون میکشد. پس با شناخت فضا و کنترل آن میتوان مخاطب خود را کنترل کرد و در ادامه به کنترل جامعه به سمت اهدافهای سیاسی، ایدئولوژیک و آموزشی دست یافت. کاری که میتوان الگوی قابل توجه آن را در سینمای هالیوود و ساختاری که معروف است به نظام استودیویی به خوبی مشاهده کرد.