به گزارش اداره روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، در ابتدای این کرسی علمی، حجت الاسلام علی پیروز مدیر گروه مدیریت اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی اظهار داشت: بحث اصلی این است که تعامل ما باید با زیردستان چطور باشد تا بهترین کارآیی را داشته باشند.
وی در مقدمه بحث با بیان این که مدیران نیازمند سه نوع مهارت هستند، اظهار داشت: مهارت انسانی، نظری و فنی از مهارتهای مورد نیاز مدیر است و از میان این سه مهارت مهمترین مهارت، مهارت انسانی – به معنای چگونگی اداره افراد – است که شامل درک روحیات، نیازها و انگیزههای آنها است و مدیران باید در تمام سطوح مدیریتی مهارت انسانی را در حد بالا داشته باشند.
حجت الاسلام پیروز با بیان این که مهارت انسانی بیشترین دیدگاههای اسلامی را در خود دارد، ابراز داشت: رهبری تجلی مهارت انسانی است و به عنوان یکی از وظایف مدیران مطرح است؛ بنابراین تعریف رهبری عبارت از توانایی نفوذ در دیگران برای دستیابی به اهداف است.
وی کلیدیترین واژه در تعریف رهبری سازمان را واژه نفوذ دانست و افزود: این که انسان چگونه در زیردستان خود نفوذ کند که بتواند در جهت اهداف، آنها را با خود همراه کند در رهبری بسیار مهم است.
مدیر گروه مدیریت اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان این که برخی از صاحبنظران رهبری، از زاویه قدرت به این مساله وارد شدهاند، گفت: این افرد معتقدند که نفوذ در زیردستان تنها از طریق قدرت ممکن است و این قدرت یا قدرت شخصی مانند تخصص و صلاحیت است و یا قدرت سازمانی مانند پست، مقام، پاداش و تنبیه است و این عده قایلند که باید انواع قدرتها را برای نفوذِ بهتر کشف کنند.
وی زاویه دوم نگاه به رهبری را سبک رهبری دانست و گفت: نظریههای سنتی و جدید در این زمینه مطرح شده است که نظریههای سنتی مانند صفات رهبری و رفتار رهبری است و در نظریههای جدیدی هم که ارایه شده است مواردی مانند: رهبری کاریزماتیک، رهبری اسنادی، رهبری تبادلی، رهبری خدمتگذار، رهبری اخلاقی و دیگر انواع رهبری مطرح است.
حجت الاسلام و المسلمین پیروز به سبک رهبری در مدیریت اسلامی پرداخت و گفت: ما با مراجعه به منابع اسلامی دو نوع گزاره پیدا کردیم که اول نرمش و رفق به زیردسان است و دوم گزارههایی که علاوه بر نرمش به شدت عمل هم توصیه میکند.
وی ابراز داشت: خداوند در قرآن به پیامبر(ص) میفرماید: «اگر توانستی مردم را به نگرش توحیدی سوق دهی به خاطر نرمش تو است» و در جای دیگر در روایتی از حضرت علی(ع) ذکر شده است که به برخی از کارگزاران خود نوشتند «شدت عمل را با مجموعهای از نرمش در هم آمیز و تا جایی که رفق کارساز است از رفق استفاده کن ولی جایی که چارهای نداری به شدت عمل متوسل شو».
مدیر گروه مدیریت اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان این که برخی روایات مطلقا توصیه بر رفق میکند و برخی روایات مقید به استفاده از شدت شدهاند، خاطرنشان کرد: ما در اینجا میتوانیم مطلق را حمل بر مقید کنیم و بگوییم که برای رهبری هم نرمش و هم شدت عمل لازم است.
همچنین محمدرضا احمدی، عضو هیات علمی پژوهشگاه امام صادق(ع)، در جایگاه ناقد اول، ابراز داشت: ما نباید رهبری را به سازمان و وظایف مدیران محدود کنیم.
وی با بیان این که میان دو واژه مدیریت و رهبری تفاوت است، خاطرنشان کرد: نمیشود انتظار داشت که هر مدیری حتما رهبر هم باشد زیرا روح اصلی در رهبری در منشا قدرت، جهت و شیوه کاربرد قدرت و نتایج کاربرد قدرت، خود را نشان میدهد و تحت تاثیر آن نوع روابطی که میان مدیر و کارکنان شکل میگیرد ماهیتا با هم فرق میکند.
احمدیهدایت مجموعه به سمت تحقق هدف را تعریف نارسایی از رهبری دانست و افزود: بسیج منابع، ظرفیتها و قابلیتها در جهت انجام درست، به اندازه و به موقع برنامه برای تحقق اهداف غیر از رهبری است و شاید بتوان گفت راهبری است.
وی با بیان این که رهبری در مقیاس ملی مطرح است، اظهار داشت: وقتی در سطح کلان رهبری را مطرح میکنیم شرط مدیریت را لحاظ میکنیم به این معنا که در سطح کلان، رهبران باید مدیر باشند ولی مدیران لزوما نیاز نیست که رهبر هم باشند.
عضو هیات علمی پژوهشگاه امام صادق(ع) با بیان این که رهبری چه در سازمان باشد و چه بر سازمان باشد با مدیریت و سازماندهی متفاوت است، گفت: ما در پژوهشهای اسلامی، باید محوریت قرآن را بپذیریم و احادیث را از فیلتر قرآن عبور دهیم؛ از این منظر، منابع قدرت رهبر جنسش علم، حکمت، معنویت، خردمندی، مرجعیت و تخصص او است و افراد احساس نیاز به او میکنند.
وی ماهیت قدرت رهبر را قدرت نرم دانست و افزود: در مفاهیم قرآنی جهت قدرت رهبر اسلامی در جهت قیامللّه و رشد و بصیرت است و روشهایش رحمت، اخوت، مشورت، اصلاح ذات البین، لطف، تبشیر، انذار، توجه به وسع و بحث عدالت است.
در ادامه علینقی امیری، عضو هیات علمی دانشگاه تهران، در جایگاه ناقد دوم ابراز داشت: اگر نرمش حداکثری و شدت حداقلی را یک اصل در مدیریت اسلامی در نظر بگیریم نمیشود گفت که موقعیت، این میزان نرمش و شدت را تعیین میکند.
وی با بیان این که حضرت علی(ع) در برخی موارد بدون هیچ نرمشی شدت به کار میبردند، خاطرنشان کرد: اگر ما تعریف اسلامی از رهبری را بر پایه نفوذ بدانیم باید نسبتش را با دیگر تعاریف از رهبری در اسلام مانند قاید و امام بیان کنیم.
امیریاظهار داشت: به نظر من در ادبیات اسلامی به جای نفوذ بیشتر از هدایت و جاذبه حرف میزند و میگوید انسان باید به نحوی خودسازی کند که دیگران را به خود جذب کند.
وی در پایان ملاک نفوذ در کارکنان به وسیله رهبر را تغییر و تحول دانست و ابراز داشت: نسبت رهبری با مدیریت به منزله یکی از وظایف مدیریت، عموم و خصوص مطلق است و نقطه اشتراکشان مساله نفوذ است و برای تبیین این دو باید در کیفیت نفوذ بحث کنیم.
کرسی علمی ترویجی رهبری کارکنان سازمان بر اساس آموزههای اسلامی عصر روز شنبه در شهر مقدس قم برگزار شد.