به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، به نقل از ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین محمد عابدی؛ عضو هیأت علمی گروه قرآن پژوهی پژوهشگاه در یادداشتی به مجالس سوگواری ایام فاطمیه پرداخت و تاکید کرد: آنچه گمشده مجالس فاطمیه در کشور است پاسخ به مسائل فکری و ذهنی مورد نیاز مخاطبان امروزی است.

متن یادداشت وی به شرح زیر است:
یکی از مسائل مهم درباره مراسم ایام فاطمیه آن است که بسیاری از برنامههایی که برگزار میشود متناسب با نیاز مخاطب امروز نیست. اگر بناست درباره ایام فاطمیه سخن بگوییم و تبلیغ داشته باشیم، ابتدا باید بدانیم مخاطب امروز چه مسئلهای دارد و چه هدفی را در زندگی شخصی و اجتماعی پی میگیرد و دغدغهاش چیست؟
مخاطبِ امروز مجالس مذهبی، مسئلههایی دارد و با مشکلاتی روبروست و مجلس حضرت باید بتواند مشکلات مخاطب امروز را با توجه به سخنان و سیره حضرت فاطمه زهرا(س) بررسی، تحلیل و حل کند.
مخاطب امروز با مجموعهای از مشکلات عینی و ذهنی مواجه است و وظیفه دستگاههای تبلیغی، مذهبی، دینی، مبلغان و رسانههایی که خود را صاحب وظیفه و رسالت در این باره میدانند این است که این مسائل را در پرتو سخنان حضرت زهرا(س) و آموزههای اهل بیت(ع) تحلیل و پاسخدهی کنند.
واقعیت این است که ما در دورانی زندگی میکنیم که برخی افراد ـ بهویژه جوانان ـ دچار فاصلهگیری از امور دینی شدهاند. اژدهای معیشت، گویا معنویت و فرهنگ و تربیت را بلعیده است جذب چنین مخاطبی و نگهداشتن او در فضای معنوی کار آسانی نیست. در کنار آسیبهای اخلاقی، مشکلات اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی نیز حساسیتهای خاصی ایجاد کرده است. بنابراین باید و به ناچار در ارائه محتوای مذهبی و ساختار و شکل آن دقت بیشتری شود تا همان تعداد مخاطب علاقهمند که در پای منبرها حضور دارند، نیز از دست نروند و حفظ شوند.
برای مثال لازم است دستگاه تبلیغ دینی و مبلغان ایام و مناسبتهای مذهبی، این دست مسئلههای مهم را برای خود حل کنند: مسئله جوان ایرانی در عصر کنونی چیست؟ مسائل دختران جوان کشور به طور خاص در این زمان کدام است؟ وضعیت اشتغال خانوادهها چگونه است؟ وضعیت اخلاقی، روانی یا اجتماعی مردم چیست؟ مشکلات در حوزه باورها و اعتقادشان کدامها هستند؟…..
هر گروه مخاطب، مشکل و مسئلهای خود را دارد و لازم است دستگاه و نهاد تبلیغی متوجه آن باشد و متناسب با آن، شخصیت حضرت فاطمه(س) را که قرآن ناطق است، به سخن درآورد، همان گونه که راه استفاده از قرآن و به نطق درآوردن آن، ارائه مسئله به آن است. آنگاه باید بر این نکته تمرکز کرد که چه مقدار از این دغدغهها با معارف فاطمی قابل پاسخدهی است؟
اهل بیت(ع) دارای مظلومیت و مصیبتهای بسیاری هستند؛ نحوه شهادتهای آنان جانسوز است. اما نکته مهم این است که مصیبت و روضه ابزار است نه هدف. هدف اصلی این نیست که مظلومیت و شهادت گفته شود. اهل بیت(ع) برای مظلومیت نیامده بودند؛ بلکه برای هدفی آمده بودند و برای تحقق اهداف الهی قیام کردند و چون در مسیر این اهداف دشمنانی داشتند، این مظلومیتها بر اهل بیت(ع) تحمیل شد.
بنابراین این روضه خواندن و گریاندن ابزار برای تأمین اهدافی بالاتر است و این ابراز احساسات و گریاندن، برای رسیدن به آن اهداف است. اگر هدف مجالس تنها خواندن مصیبت و ایجاد گریه باشد و نیاز امروز مخاطبش را تشخیص ندهد و به آن پاسخ نگوید و مدام در مسئلههای ۱۴۰۰ساله متوقف شود، مخاطب خود را از دست خواهد داد. همین که مخاطب میبیند مسئلهای برای او حل نمیشود به مرور از مجالس فاصله میگیرد و این هم میشود مظلومیتی مضاعف بر مظلومیت اهل بیت(ع)! یعنی اگر تا کنون گریه بر اهل بیت(ع) در ابعادی بوده است که ما بر آن میگریستیم، از این پس باید بر این مظلومیت نیز بگرییم، از آن جهت که مخاطبانی دارند و کسانی جذبشان شدهاند، اما چون ما نمیتوانیم مسئله آنها را حل کنیم، این مخاطبان نیز از اطراف اهل بیت(ع) پراکنده میشوند.
نیاز نسل جدید چیست که با توجه به آن مظلومیتها و احساسات به دل مخاطب نفوذ و آن را حل کنیم؟
باید با تمرکز بر مسائل مشترک و اصلی، قدرت تطبیق مسائل روز بر آنها وجود داشته باشد تا مخاطب احساس کند معضلاتش تا حدودی پاسخ میگیرد یا تسکین مییابد. مجالس ما نباید به ابزارهایی بدون خروجی اجتماعی تبدیل شود. مسئله آن است که مظلومیت اهل بیت باید نور و مسیری برای پاسخ به نیازهای امروز باشد. اگر این اتصال برقرار نشود، جوانان ما ممکن است احساس بیارتباطی کنند و این خود مظلومیت جدیدی بر مظلومیت اهل بیت خواهد بود.
سوءاستفاده فرزندان مسئولین از موقعیت پدران
برای مثال یکی از معضلات امروز جامعه ایرانی سوءاستفادههای فرزندان و منسوبان برخی مسئولان از موقعیتها برای کسب ثروت و قدرت و …. است. در ذهن بسیاری از مردم این معضل بسیار بزرگی در حکمرانی است و نباید در کشوری اسلامی شاهد چنین مواردی بود. پاسخ نگرفتن این پرسشها به مرور مخاطبان را به این نتیجه میرساند که شخصیتها و نمایندههای دین مانند حضرت فاطمه(س) نسبت به این امور موضعی ندارند و نمیتوان در این موارد به آنان پناه برد و راهی برای روش حکمرانی برخی مسئولان به دست آورد! در حالی که این حضرات نسبت به این امور موضع دارند.
برای مثال پیامبر(ص)، فاطمه (س) را دید که لباسی خشن بر تن دارد و به دست خویش آرد میکند و در همان حال فرزند خود را شیر میدهد، اشک به چشمان پیامبر آمد و فرمود: «دخترم تلخی دنیا را به عنوان مقدمه شیرینی آخرت تحمل کن» عرض کرد: «ای رسول خدا! خداوند را بر نعمتهایش ستایشگر و سپاسگزارم» و خدای متعال این آیه را نازل فرمود: «و لَسَوف یعطیک رَبُّک فَتَرضی» و بهزودی؛ پروردگارت(آن قدر) به تو عطا خواهد کرد تا راضی و خشنود شوی».
در مجالس حضرت فاطمه(س) این روایت به عنوان کلی و مبهم، نهایت زهد حضرت فاطمه(س) معرفی میشود، در حالی که اگر مبلغ، مسائل اجتماعی مخاطبش را بشناسد میداند که این جا به یک مسئله مهم پاسخ دادهایم و آن مجاز نبودن سوءاستفاده از موقعیت توسط آقازادههاست. فاطمه(ص) دختر پیامبر خاتم و بزرگترین شخصیت تاریخ است، اگر برخورداری فراتر از حد متوسط مردم برای فرزندان مسئولان مجاز باشد، نباید فاطمه(ص) چنین زندگی کند، اما نه تنها فاطمه چنین زندگی دارد که پدرش رسول خاتم و شخصیت اول جهان با دیدن وی میگرید، اما برخورداری فراتر به وی نمیدهد و در عوض(معادله دنیا و آخرت) را برایش مطرح میکند؛ یعنی مسئولان نظام اسلامی در برخورد با زیادهخواهی فرزندان خود باید به این منطق پایبند باشند و فرزندانشان را در مدار رفتارهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی منطبق بر ارزشهای اسلامی، مدیریت کنند.
اگر این پیامها در مجالس فاطمی منتقل شود آثار مثبتی دارد از جمله:
۱. مخاطب پاسخ مسئلهاش را میگیرد.
۲. نسلی مطالبهگر تربیت میشوند که برخورداریهای خارج از موازین آقازادهها را ضدارزش میدانند.
۳. توجه جامعه به ابعاد واقعی منکرات و مصادیق مهم آن جلب و حساس میشود.
۴. منکرات واقعی و به روز در جامعه شناسایی میشود.
۵. برخی مسئولان و فرزندان آنان به جهت مواجهه با مخالفت مردمی و سد افکار عمومی به راحتی جرئت سوء استفاده به خود نمیدهند؛ چه رسد به برگزاری با افتخار مانور، برخورداریها و تجملات؛ آن هم در عصری که عموم مردم با فقر دست به گریبان هستند.










