لزوم واکنش جهانی در مقابله با«تهدید به تعرض» نسبت به مرجعیت دینی و رهبری سیاسی جمهوری اسلامی ایران

به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، پس از وقوع جنگ تحمیلی اسراییل علیه ایران و حمله این رژیم غاصب و شهادت تنی چند از فرماندهان و دانشمندان هسته‌ای؛ ماجرا صرفا به همین جا ختم نشد بلکه آمریکا به عنوان بزرگترین حامی این رژیم غاصب، با تهدید نسبت به مقام معظم رهبری و مرجعیت دینی بی‌حرمتی را به نهایت خود رساند.

در این راستا حضرات آیات عظام مکارم شیرازی و نوری همدانی روز یکشنبه ۸ تیرماه در فتاوای تاریخی خویش هر گونه تهدید یا تعرض به رهبری و مرجعیت دینی را محاربه دانسته و همکاری با چنین اقداماتی را حرام اعلام کرده‌اند، و عموم مسلمانان را به مقابله با این تهدیدات فراخوانده‌اند. همچنین، آیت‌الله العظمی سیستانی در روزهای گذشته طی بیانیه‌ای تهدید به سوءقصد علیه رهبری دینی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران را محکوم کرده و هشدار داده‌اند که این اقدامات، علاوه بر نقض موازین دینی و حقوقی، می‌تواند به هرج‌ومرج منطقه‌ای منجر شود.

در این راستا حجت‌الاسلام دکتر محمدحسین پورامینی مدیر حلقه نظام‌پردازی پژوهشگاه یادداشتی اختصاصی را در اختیار خبرگزاری شبستان قرار داده است که در ادامه می خوانید:

امروز حضرات آیات مکارم شیرازی و نوری همدانی در فتاوای تاریخی خویش هرگونه تهدید یا تعرض به رهبری و مرجعیت دینی را محاربه دانسته و همکاری با چنین اقداماتی را حرام اعلام کرده‌اند، و عموم مسلمانان را به مقابله با این تهدیدات فراخوانده‌اند. همچنین، آیت‌الله العظمی سیستانی در روزهای گذشته طی بیانیه‌ای تهدید به سوءقصد علیه رهبری دینی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران را محکوم کرده و هشدار داده‌اند که این اقدامات، علاوه بر نقض موازین دینی و حقوقی، می‌تواند به هرج‌ومرج منطقه‌ای منجر شود. این یادداشت با استناد به مواضع این مراجع معظم تقلید، موضوع تهدید علیه حضرت آیت الله العظمی خامنه ای را از منظر حقوق بین‌الملل بررسی  مختصر می‌کند و پیامدهای حقوقی و اخلاقی آن را اشاره می‌نماید.

  1. تهدید یا تعرض به رهبران دینی، نقض آشکار حق آزادی دین و اعتقاد است که در ماده ۱۸ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی تضمین شده است. این ماده بر حق افراد برای ابراز آزادانه باورهای دینی و انجام مناسک مذهبی تأکید دارد. چنین تعرضی نه‌تنها عواطف و باورهای میلیون‌ها پیرو را جریحه‌دار می‌کند، بلکه با تحریک نفرت مذهبی، زمینه‌ساز تنش‌های اجتماعی و نقض ماده ۲۰ میثاق مذکور می‌شود که هرگونه تبلیغ برای نفرت‌پراکنی مذهبی را ممنوع می‌کند.
  2. از منظر حقوق بین‌الملل، تهدید علیه رهبران دینی می‌تواند به‌عنوان تهدیدی علیه موجودیت یک ملت یا گروه مذهبی تلقی شود. ماده ۱ مشترک میثاق‌های حقوق مدنی و سیاسی و حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بر حق تعیین سرنوشت ملت‌ها تأکید دارد. رهبری دینی، به‌عنوان تبلور هویت جمعی، نقش محوری در حفظ این حق ایفا می‌کند. بنابراین، هرگونه اقدام علیه این رهبران، نقض این اصل بنیادین است.
  3. علاوه بر این، چنین تهدیداتی می‌تواند به تشدید درگیری‌های مذهبی منجر شود. این امر با اهداف منشور ملل متحد، به‌ویژه بند ۲ ماده ۲، که بر توسعه روابط دوستانه میان ملت‌ها بر اساس احترام به تساوی حقوق و حق تعیین سرنوشت تأکید دارد، در تعارض است. رویه دولت‌ها نشان می‌دهد که چنین تهدیداتی به‌عنوان اقدامات علیه امنیت ملی تلقی شده و واکنش‌های جدی را در پی دارد.
  4. از منظر حقوقی، مصونیت مقامات عالی‌رتبه، از جمله رهبران دینی که در جایگاه رهبری سیاسی نیز قرار دارند، در حقوق بین‌الملل به‌رسمیت شناخته شده است. تهدید به قتل یا ترور چنین افرادی، نقض اصل حل‌وفصل مسالمت‌آمیز اختلافات (بند ۳ ماده ۲ منشور) و ممنوعیت تهدید به زور یا اقدام نظامی علیه دولت‌ها (بند ۴ ماده ۲ منشور) است. این اصول به‌عنوان قواعد آمره (Jus Cogens) در حقوق بین‌الملل الزام‌آور هستند.
  5. دولت‌هایی که مرتکب چنین تهدیداتی شوند، بر اساس حقوق بین‌الملل مسئولیت داشته و مکلف به جبران خسارت هستند. دولت قربانی نیز حق اقدام متقابل در چارچوب حقوق بین‌الملل را داراست. ماده ۱ منشور ملل متحد، سایر دولت‌ها را نیز موظف می‌کند تا با اقدامات جمعی و مسالمت‌آمیز، از تهدید علیه صلح و امنیت بین‌المللی جلوگیری کنند.
  6. تهدید علیه یک رهبر دینی که هم‌زمان مقام عالی‌رتبه یک کشور است، به معنای تهدید علیه مردم آن کشور و ایجاد رعب و وحشت در میان ملت است. این اقدام حتی در زمان جنگ، بر اساس قواعد حقوق بشردوستانه بین‌المللی، از جمله کنوانسیون‌های ژنو، ممنوع است.
  7. در نهایت، جوامع دینی، به‌ویژه مسلمانان، و پیروان ادیان توحیدی موظف‌اند در برابر چنین تهدیداتی واکنش نشان داده و از طریق ابزارهای حقوقی و شرعی با آن مقابله کنند. این امر نه‌تنها به حفظ حرمت رهبران دینی کمک می‌کند، بلکه از گسترش توهین به ادیان و نقض صلح و امنیت بین‌المللی جلوگیری می‌نماید.