تحلیل چرخش چین در روابط با ایران و کشورهای حاشیه خلیج فارس

به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، نشست روایت‌های فرامرزی با عنوان «جزایر سه‌گانه ایران در بیانیه چین – امارات: چرخش چین و ابتکار عمل‌های راهبردی ایران» با ارائه دکتر مهدی یوسفی پژوهشگر دانشگاه هاینان چین روز پنجشنبه ۲۷ آذر ۱۴۰۴ در بستر اسکا‌ی‌روم مرکز رشد و نوآوری پژوهشگاه برگزار شد.

دکتر یوسفی با تأکید بر اینکه می‌بایست خطوط قرمز ایران و چین برای طرفین روشن باشد تصریح کردند همانطور که مسأله تایوان در چین خط قرمز است، جزایر سه‌گانه هم در ایران خط قرمز است.

دکتر یوسفی سیاست چین در خاورمیانه را دو ستونه توصیف کرد و گفت این سیاست بر اساس استراتژی پوشش ریسک پیش می‌رود. در این سیاست دو ستونه، ستون اول برای چین ایران و ستون دوم GCC است. استفاده چین از ایران بیشتر در. قالب خرید نفت و بافر در برابر آمریکاست، ولی GCC علاوه بر نفت و انرژی، در بازار فناوری و تحقق ابتکار کمربند و جاده هم موثر است.

این پژوهشگر به تفاوت سطح تعامل تجاری ایران با GCC در قبال چین اشاره کرد و گفت میزان تجارت ایران و چین در ۲۰۲۴ معادل ۲۰ میلیارد دلار بوده اما میزان تجارت چین و GCC معادل ۲۸۸ میلیارد دلار در ۲۰۲۴ بوده است. علاوه بر این، سرمایه‌گذاری چین در ایران حدود ۴.۵ میلیارد دلار ولی سرمایه‌گذاری چین در GCC معادل ۱۲۳ میلیارد دلار آن هم در موضوعات راهبردی است.

دکتر یوسفی اشاره کرد سیاست دو ستونه چین منجر به عدم توازن اقتصادی ایران و چین از طریق ۴ عنصر به موضع‌گیری سیاسی می‌شود: وابستگی اقتصادی، لابی‌گری، دیپلماسی عمومی GCC و هزینه فرصت. در نتیجه سرمایه‌گذاری هوشمندانه GCC موجب تبدیل آنها به شریک راهبردی و جایگزین‌ناپذیر چین خواهد شد.

علاوه بر این موضوع همکاری‌های دانشگاهی میان چین و GCC، حضور فعال رسانه‌ای طرفین در یکدیگر و فعالیت انجمن‌های جوانان کشورهای GCC در خلیج فارس را می‌توان نشانه‌ای از تعاملات فرهنگی و علمی چین و GCC دانست که ایران چنین نقشی ندارد.

دکتر یوسفی در ادامه اشاره کرد GCC برای چین توأمان تهدید و فرصت ایجاد می‌کند؛ از جمله؛ فرصت کاهش هژمونی و انحصار امنیتی آمریکا در خلیج فارس و پتانسیل تعریف نقش جدید برای ایران در نظم چندقطبی. همچنین در مقابل تهدید حاشیه شدن ایران را شاهدیم چون عدم توازن اقتصادی منجر به کاهش وزن سیاسی ایران خواهد شد. این موضوعات خطر تبدیل شدن ایران به کارت بازی در رقابت بین قدرت‌ها و نفوذ فزاینده اعراب در لایه‌های تصمیم‌سازی پکن را در پی خواهد داشت.

دکتر یوسفی همچنین اذعان کرد پایداری استراتژی دو ستونه در خطر است و پوشش ریسک را به عدم توازن می‌کشاند؛ چرا که اعتبار چین را از میانجی بی‌طرف به حد یکی از طرفین تقلیل می‌دهد و انزوای ایران می‌تواند به تشدید تنش‌های منطقه‌ای منجر شود که مستقیما امنیت انرژی چین را تهدید می‌کند.

پژوهشگر دانشگاه هاینان وارد ابتکار عمل‌های راهبردی ایران شد. اول از همه به تغییر موازنه اقتصادی پرداخت که از طریق تعریف پروژه‌های کلان مشترک، رفع موانع بوروکراتیک و فعالسازی بخش خصوصی. ابتکار عمل دوم مدیریت توازن سیاسی است که از طریق ترسیم شفاف خطوط قرمز، گذار از دیپلماسی واکنشی و نهادسازی برای گفت‌وگو میسر می‌شود. ابتکار عمل سوم از رقابت دوقطبی به همکاری سه‌جانبه با تغییر پارادایم، ایران به مثابه پل ارتباطی و پروژه‌های مشترک می‌شود می‌شود که بازی حاصل‌جمع صفر را به برد-برد-برد تبدیل می‌کند. هدف راهبردی از این ابتکار عمل‌ها ایجاد وابستگی اقتصادی و سیاسی متقابل بین چین و ایران است.

وی افزود این اقدامات و ابتکار عمل‌ها را می‌توان با زمان‌بندی و اولویت کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت تعریف و پیگیری کرد.

این نشست با گفت‌وگو و پرسش‌وپاسخ میان اساتید و نخبگان با ارائه‌دهنده به پایان رسید.