شخصیت قرآنی؛ افقی نو برای شناخت حضرت فاطمه(س)

به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع‌رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، همزمان با سالروز ولادت با سعادت صدیقه طاهره حضرت فاطمه الزهرا (س)، حجت‌الاسلام محمد عابدی عضو هیأت علمی گروه قرآن‌پژوهشی پژوهشگاه در یادداشتی به بررسی ابعاد شخصبت قرآنی حضرت زهرا(س) پرداخت که در ادامه خدمتتان ارائه‌می‌گردد:

شخصیت حضرت فاطمه زهرا(س) ابعاد متنوعی دارد که برخی از آنها همواره مورد توجه جامعه علمی ما بوده است و حجم عظیمی از آثار تولید شده نیز بر محور همین ابعاد سامان پذیرفته است، با این حال به نظر می رسد شخصیت قرآنی وتفسیری حضرت مورد توجه جدی قرار نگرفته است وشایسته است نویسندگان و محققان به شخصیت قرآنی و تفسیری ایشان اهتمام ویژه داشته باشند.

نویسندگاه و محققان لازم است برای شناخت قرآنی حضرت فاطمه سه مسیر  را بپیمایند وبر اساس آنها به مهندسی الگوی زن مسلمان روی آورند.

  1. فاطمه(س) در قرآن:

آیات فراوانی به استناد روایات به شخصیت معنوی، نسبی و اجتماعی وسیاسی حضرت فاطمه زهرا(س) مربوط است. که توجه به این آیات می توان دریایی گسترده از آموزه های حیات بخش درباره این بانوی دوسرا در اختیار مسلمانان بگذارد. این آیات به مسائل مختلفی همچون نقش وی در فعالیتهایی تبلیغی پیامبر مانند آیه مباهله؛ نقش وی در فعالیتهای انسانی و اجتماعی مانند اطعام فقیر و اسیر و یتیم و نزول آیات سوره دهر و اعطای لقب «ابرار» به وی و همراهان حضرت و یا….اشاره دارند. همین طور است آیاتی مثل:

الف.اهدنا الصراط المستقیم(سوره حمد)

پیامبر اکرم(ص) فرمود: خداوند علی و همسرش و فرزندانش را حجت خود بر مردم قرار داد وآنها دروازه های علم در امت من هستند هر که به سوی آنها رهنمون گردد به صراط مستقیم هدایت شده است.

 

ب. « قُلْ لَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبَى وَمَنْ یَقْتَرِفْ حَسَنَهً نَزِدْ لَهُ فِیهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَکُورٌ» (شوری،۲۳)

 

ج. وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْکِینًا وَیَتِیمًا وَأَسِیرًا  إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزَاءً وَلَا شُکُورًا إِنَّا نَخَافُ مِنْ رَبِّنَا یَوْمًا عَبُوسًا قَمْطَرِیرًا (انسان۸تا۱۰)

 

د.« إِنَّمَا یُرِیدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً(احزاب؛۳۳)«  بی‌گمان، خدا اراده کرده است تا آلودگی را از شما اهل بیت [پیامبر] بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند.»

ه.« فَمَنْ حَاجَّک فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَک مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکمْ وَأَنفُسَنَا وَأَنفُسَکمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل‌لَّعْنَتَ اللَّهِ عَلَی الْکاذِبِینَ»( آل عمران،۶۱)« هرگاه بعد از علم و دانشی که (در باره مسیح) به تو رسیده، (باز) کسانی با تو به محاجّه و ستیز برخیزند، به آنها بگو: «بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را؛ ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را؛ ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود؛ آن‌گاه مباهله کنیم؛ و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.

  1. قرآن از نگاه فاطمه(س): در این حوزه لازم است پژوهشگران ما به دو مسئله بسیار مهم توجه کنند:

ب. نقش تبیینی و تفسیری:

حضرت فاطمه با توجه به ۱٫علم الهی و۲٫ عصمت کبری که داaت، برخوردار از عصمت عقل و نفس از شبهات علمی وشهوات عملی بود و هیمن ظرفیت موجب شد وقتی به عنوان بانویی مطهره بر آستان قرآن می نشیند، مجاز به مسّ  و درک معتبر و صحیح محتوای قرآن شود و از باب «لا یمسه الا المطهرون» فهم معصومانه از قرآن  داشته باشد. این فهم معصومانه موجب می شود بتواند معلمی بی خطا در قرآن برای مسلمانان باشد؛البته این نقش ابعاد مختلفی دارد که قسمتی از آن را در مورد «فلسفه احکام و دستورهای قرآن» می توانیم از ایشان شاهد باشیم. روشن است که آگاهی از فلسفه و دلیلی وچرایی دستورهای خداوند نقش مهمی در اقناع بشر و اطمینان قلبی او نسبت به سودمندی این دستورها دارد. حضرت فاطمه(س) با علم الهی و فهمی به دور از شبهات و شهوات، وقتی بر آستان قرآن قرا می گیرد راز و رمز و علت این دستورهای الهی را می فهمد. وقتی او این آموزه ها را در اختیار جامعه خود قرار می دهد در حقیقت بخشی از نقش تعلیمی خود را ادا کرده است. برای مثال حضرت در خطبه فدکیه فلسفه ۲۰ دستور و حکم قرآن را تبیین می فرماید:

«……آنچه که پیامبر خدا پس از خود در میان شما باقى گذارده، کتاب گویاى خداوند و قرآن صادق مى‌باشد که نور او فروزان و شعاع او درخشان است. قرآن کتابى است که دلایلش روشن، لطایف و دقایقش آشکار، ظواهرش نورانى، پیروانش پر افتخارند و جهانیان بدیشان غبطه خورند و حسد برند. کتابى که پیرویش راهگشاى روضه رحمت الهى است و شنونده‌اش رستگار در دو سرا. در پرتوى آن، دلیلهاى روشن الهى را مى‌توان دید و نیز تفسیر احکام و واجبات او را دریافت. قرآن حرامهاى خداوندى را بازدارنده، حلالهاى او را رخصت دهنده و مستحبّات را نمایانیده است و بیانگر شریعت اسلام مى ‌باشد».

حضرت پس از این بیان  فلسفه و دلیل حدود ۲۰ حکم الهی در قرآن را  به این صورت تبیین می فرماید:

۱٫خداوند ایمان را سبب زدودن زنگار شرک از دلهایتان قرار داد

  1. و نماز را موجب دورى شما از خودپرستى،
  2. و زکات را دستمایه بى‌آلایشى نفس و افزایش روزى بى‌دریغ
  3. و روزه را عامل تثبیت دوستى و اخلاص
  4. و حج را وسیله تقویت دین،
  5. و عدالت را مایه پیوند قلوب،
  6. و پیروى ما را سبب نظم
  7. و پیشوایى ما را مانع جدایى و افتراق،
  8. جهاد را وسیله عزّت شما و خوارى و ذلّت کفار و منافقین،
  9. و شکیبایى و صبر را موجبى براى جلب پاداش،
  10. امر به معروف ونهی از منکر را براى مصلحت مردم،
  11. و نیکى به پدر و مادر را موجب‌ پیشگیرى از خشم الهى
  12. صله رحم را باعث افزایش جمعیت،
  13. قصاص را سبب بقاى زندگانى،
  14. وفاى به نذر را موجب آمرزش

۱۶٫و تمام پرداختن پیمانه و وزن را مانع از کم فروشى و کاهش (نعمات)

۱۷٫بر کنار بودن از مى‌خوارگى را سبب پاکى از پلیدیها و….

آن حضرت در نهایت نتیجه گرفت:

«پس چنان که شایسته ترس از خداست از او بترسید و تن به مرگ مدهید جز آنکه در طریق اسلام باشید» از خداوند در آنچه که شما را فرموده و یا از آنچه که بازداشته، فرمان برید که «از میان بندگان تنها دانایان از خداوند مى‌ترسند».

برای نمونه تنها به فلسفه قصاص توجه می کنیم تا معلوم شود شخصیت حضرت فاطمه(س) تنها منحصر درابعاد معنوی و احیاناً فردی نیست؛ بلکه این نوع برداشت برونداد کمبود کار علمی و پژوهشی  جامعه علمی و نخبگانی ماست که موجب شده است جامعه عمومی و حتی جامعه علمی امروز ما درک جامعی از شخصیت حضرت نداشته باشد و نتواند الگوی  علمی و عملی از این بانوی بزرگ برای خود بیاید.

در حالی که از اول انقلاب گروه هایی قصاص را نوعی خشونت مذموم و ضد انسانی معرفی کرده اند و از نظریات غربی و…برای بازتولید فرهنگ محجور گذاشتن قصاص سود برده اند حضرت فاطمه (س) در مورد  فلسفه احکام و دستورهای مربوط به قصاص با عبارت «وَالْقِصاصَ حِصْناً لِلدِّماءِ»  نشان می دهد که راز صدور این دستور قرآنی حفظ خونهای مردم است. اگر جامعه نخبگانی ما به درستی روی همین اشارات و تبیین های آسمانی و معصومانه حضرت کار می کرد و آن را به عنوان «مرجع علمی» خود دست کم در کنار دیگر مراجعی که علمی  می داند، قرار می داد، هرگز به گزاره « قصاص غیر انسانی است» به عنوان یک دستاورد علمی نمی رسید.

ب. استنادات و احتجاج های حضرت با قرآن:

این مسئله به کاربست قرآن در حیات اجتماعی وسیاسی و اعتقادی مربوط است و نشان می دهد که حضرت قرآن را به عرصه حیات کشانده و مسائل جامعه خود را به قرآن عرضه می کند و پاسخ می گیرد و الگویی از نحوه استفاده از قرآن را به جامعه نشان می دهد با این مبناست که مسیری که وی با اتکای به قرآن در سیاست و مسائل اجتماعی طی می کند برای مسلمانان پیمودنی می باشد و مورد اعتماد، و دارای اعتبار، و در نهایت حجت شود و جامعه ملزم به طی مسیری می گردد که فاطمه(س) طی کرده است.این که قرآن زینت المجالس نیست بلکه آموزه های اجتماعی وسیاسی آن باید بتواند در مقابل انحرافات و کجی ها، نقش اصلاحی خود را ایفا کند. برای نمونه در مسئله فدک وقتی با این ادعا روبرو می شود که پیامبران ارث نمی گذارند؛ سراغ قرآن می رود و با بیان اینکه «وَ وَرِثَ سُلَیْمانُ داوُدَ» (نمل،۱۶)(سلیمان از داود ارث برد) و« یَرِثُنِی وَیَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ» ( مریم،۶)( که او وارث من و همه آل یعقوب باشد) نشان می دهد که راه مبارزه با انحرافات اعتقادی وسیاسی نیز مرجع قرار دادن قرآن کریم است. البته حتی درآسیب شناسی رفتار ضد قرآنی مخاطبانش نیز از قرآن استفاده کرد و زمانی که این استنادات قرآنی را نپذیرفتند، خطاب به آنان فرمود:

ای مردمی که به سوی باطل میشتابید، و کار زشت و بیهوده را نادیده می گیرید آیا به قرآن نگاه نمی کیند که می فرماید

«أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا»(محمد،۲۴)« آیا منافقان در آیات قرآن تفکر نمی‌کنند یا بر دلهاشان خود قفل‌ها (ی جهل و نفاق) زده‌اند.»

این نوع خطاب نشان می دهد که حضرت حتی در شناساندن مشکل مردم و منشا رفتار خطای آنان نیز به کمک قرآن مسئله «قفل بر قلب» را مطرح می کند که در فرهنگ قرآنی دارای معنای خاص خود است.

در مجموع به نظر می رسد ضروت دارد رویکردی نو در شناخت شخصیت حضرت فاطمه مورد توجه ما و پژوهشگران و جامعه قرآنی ما باشد تا  بتوانیم در معرفی این بانوی ارجمند و رساندن  ایشان به مرجعیت علمی وعملی عموم مردم و نخبگان جامعه علمی قدمی موثر برداریم.