الگوی اقتصادی اسلام قابل استفاده برای کل مردم دنیاست

به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع‌رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، کرسی علمی- ترویجی “الگوی انسان اقتصادی در قرآن کریم” توسط گروه اقتصاد پژوهشکده نظام های اسلامی پژوهشگاه روز دوشنبه ۱۴ بهمن ماه جاری در تالار معرفت پژوهشگاه دفتر قم برگزار شد.

حجت الاسلام دکتر علی اصغر هادوی نیا عضو هیات علمی گروه اقتصاد اسلامی پژوهشگاه با طرح این ادعا که این الگو در صدد پاسخ به این پرسش است که الگوی انسان اقتصادی با تکیه بر آموزه‌های اسلامی چگونه قابل ترسیم است، گفت: فرضیه‌ای که مقاله بدنبال اثبات آن می باشد این است که مهمترین قاعده رفتاری در الگوی انسان اقتصادی از دیدگاه اسلام، «بیشینه‌‌سازی بهره‏مندى‏هاى مادّى، معنوى و آخرتى با بهترین ترکیب» می‌باشد. ابعاد سه‌گانه وجودی(مادی،‌ معنوی و اخروی) و (مطلق‌گرایی و لذت‌پذیری به عنوان دو امر از امور فطری) از مبانی انسا‌شناسی قرآن کریم هستند که در شکل‌گیری این الگو نقش بسزایی دارند. همچنین نشان‌ داده شده‌ است که چگونه این الگو در تحلیل رفتارهای اقتصادی در سه گستره مصرف، تولید و توزیغ تاثیرگذار می‌باشد.
وی افزود: تلاش شده است تا آنجا که از حوصله مقاله برمی آمده است، از روش مطالعه تطبیقی استفاده کرده و اقتصاد کلاسیک را نیز مورد بررسی قرار داد. به لحاظ تفسیری نیز روش تحلیلی – عقلی اتخاذش شده است.الگوی انسان اقتصادی از، ایده جدیدی است که در مطالعات گذشته اقتصاد اسلامی کمتر به پرداخته شده است.

هادوی نیا در ادامه تصریح داشت:‌ از نکاتى که ضرورت و اهمّیّت الگوی انسان اقتصادی را آشکار مى‏سازد، آشنایى با جایگاه نوع انتزاعى در روش ‏شناسى علم است. نوع انتزاعى، نمایانگر الگوى به ‏دست آمده از انتزاعات ذهنى است؛ البتّه این انتزاعات ذهنى، منشأ خارجى دارد و حتّى یافتن این منشأ عینى و عملیاتى، سبب اطمینان و تأیید الگو مى‏ شود. نوع انتزاعى، در نظریّه‏ پردازى‏ هاى علمى جایگاه مناسبى دارد. فضاى بدون اصطکاک در فیزیک، بازار رقابتى با شفّافیّت کامل اطّلاعات در اقتصاد، نمونه‏ هاى بارزى از چنین انواع انتزاعى هستند. نوع انتزاعى که در گذر تجرید واقعیّت و ساده‏سازى منطقى آن حاصل مى‏شود، وظیفه ترسیم مدل‏هاى مناسبى را ایفا مى ‏کند که هر علم به تبیین پدیده‏هاى مربوط به آن مى ‏پردازد. به همین خاطر باید توجه داشت که اگر چه از آموزه‌های اسلامی در ترسیم این الگو استفاده می‌شود، ولی هدف، ارائه الگویی که اختصاص به مسلمانان داشته باشد، نیست؛ بلکه هدف الگویی که بتواند رفتارهای اقتصادی تمامی انسان‌ها را پوشش دهد،‌ اگر چه شامل مسلمانان نیز می‌شود. در صورتی که این الگو به درستی و منطقی ترسیم شود و بتواند کارآمدی خود را نشان دهد،‌ می‌تواند در نقد الگوی انسان اقتصادی غرب مفید بوده و حتی جایگزین مناسبی برای آن باشد.

عضو هیات علمی گروه اقتصاد اسلامی پژوهشگاه در باره ساختار این تحقیق گفت: در ابتدا پیشینه پیدایش الگوی انسان اقتصادی در غرب و ویژگی‌های آن پرداخته است تا بتواند با پیمودن این مسیر به موضوع‌شناسی مناسبی دسترسی پیدا کند. با طی این مسیر درمی‌یابیم که از مهمترین مقدمات لازم برای پردازش این الگو، برخورداری از مبانی انسان‌شناسی مدون است. به همین خاطر در مرحله بعد، مبانى انسان شناسى قرآن کریم مورد بررسی قرار می‌گیرد تا مبانی مزبور زمینه ساز پردازش الگوی انسان اقتصادی از دیدگاه اسلام باشد. در اینجا فقط به مبانی پرداخته می‌شود که زمینه مناسبی برای این امر فراهم می‌آورد. این مبانی عبارتند از :‌ ابعاد سه‌گانه وجودی انسان و ماهیّت فطرت و نمونه‌هایی از امور فطری. از امور فطری که در پردازش الگوی انسان اقتصادی از دیدگاه اسلام نقش آفرین هستند،” مطلق‏گرایى” و “لذّت پذیرى والم گریزى” هستند. مرحله سوم به “معرفی الگوی انسان اقتصادی از دیدگاه اسلام ” اختصاص یافته است.

وی همچنین در معرفی الگوی انسان اقتصادی از دیدگاه اسلام ابراز کرد: با توجّه به مبانى فلسفى اسلام، مهمترین قاعده در الگوى انسان اقتصادى «بیشینه‌‌سازی بهره‏مندى‏هاى مادّى، معنوى و آخرتى با بهترین ترکیب» معرّفى شد. مبانى فلسفى اسلام به گونه‏اى به تبیین رفتارهاى اقتصادى انسان مى‏پردازد که تمام حالت‏هاى مطرح شده در جدول، غیر از حالت آخر را دربر مى‏گیرد. از جمله آیاتى که بر غیرواقعى بودن حالت آخر تصریح دارد، آیات ۱۹ تا ۲۱ سوره معارج است. در این آیات، یکى از مهم‏ترین ویژگى آفرینش انسان را «هلوع» به معناى «حرص شدید» برمى‏شمارد. با توجّه به آیات بعد مشخّص مى‏شود که نزد قرآن کریم، هلوع کسى است که هنگام برخورد با ناملایمات بسیار جزع مى‏کند و چون به خیرى مى ‏رسد، از انفاق به دیگران مى‏ پرهیزد.  پذیر است.
اعتدال امر مطلوبی در ارزشهای قرآنی است، به همین خاطر است که می توان این حالت را به عنوان حالت مطلوب و ارزشمند مطابق با معیارهای قرآنی در نظر گرفت. در اینجا باید یادآور شد که مقاله درصدد است که الگویی را ارائه کند که برای تمام انسانها قابل طرح باشد و اختصاص به انسان مسلمان ندارد.

وی در پایان تصریح کرد: پیام پنهان این قاعده رفتاری این است که دیگر نمی‌توان نظریه تعادل خودکار را برتافت. تعادل اقتصادی پدیده‌ای نیست که به‌صورت خودکار حاصل گردد؛ بلکه نیاز به عواملی دارد که از مهم‌ترین آن اعتدال انسانی است. پیدایش این عامل نیاز به تنظیم رفتار انسان دارد. روشن است که این تنظیم، متکی بر حاکمیت ساختار مناسبی بر بایدها و نباید‌ها می‌باشد. گاه از آن ساختار می‌توان با عنوان “مکانیسم پالایش اقتصادی” یاد کرد. مکانیسم مزبور مسیر مناسبی را فراهم می‌آورد که قابلیت‌های انسان واقعی کنونی فعلیت یافته و با برخورداری از ویژگی اعتدال، زمینه تحقق عدالت اقتصادی را فراهم آورد.
باید توجه داشت که تعیین نوع تابع بهره‌مندی (خطی یا غیر خطی بودن)و نیز ضرائب آن بستگی به شناخت فرد از آنچه که برای خودش خیر یا شر می‌داند،‌ دارد. به همین خاطر در اینجا منبع شناخت نقل و تجربه در برخی موارد ( مانند امور اخروی) ناتوان است،‌ علاوه بر این، در موارد دیگر نیز، با توجه به امکان خطا در شناخت‌های تجربی و عقلی، دلیل خاصی وجود ندارد که در باره تعیین خیر و شر، به دخالت شناخت وحیانی توجه نکرد.