نقد سخنان ملکیان در اتخاذ فلسفه اسلامی از یونانیان

پاسخی به دعاوی بی‌اساس مصطفی ملکیان
نوشتاری از حجت‌الاسلام والمسلمین حسین عشاقی عضو سابق گروه فلسفه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی؛

اخیرا آقای مصطفی ملکیان در کلیپی ادعا کرده است که اکثر آنچه در فرهنگ اسلامی آمده است از آنِ غرب است؛ حتی او ادعا می‌کند که بخش عظیمی از قرآن و نهج البلاغه تفکر رواقیان است!! در بارة فلسفه مسلمین نیز او ادعا می‌کند که «بیش از ۹۵ درصد تمام ‌آثار فلسفی مسلمین، سخنان افلاطون و ارسطو است».

در ردّ این دعاوی بی‌پایه، برخی اساتید بزرگوار حوزه و دانشگاه مطالب ارزشمندی را ارائه کرده‌اند که بیشتر پاسخ به بخش اول دعاوی او است؛ اینجانب درین یادداشت در صدد هستم که پاسخ مختصری را به بخش دوم دعاوی او بدهم که ادعا می‌کند «بیش از ۹۵ درصد تمام ‌آثار فلسفی مسلمین، سخنان افلاطون و ارسطو است».

ظاهر ادعای او که «بیش از ۹۵ درصد تمام ‌آثار فلسفی مسلمین، سخنان افلاطون و ارسطو است» اینست که بیش از ۹۵ درصد تمام آثار فلسفی مسلمین، چه خود دعاوی فلسفی و چه براهین‌ و تحلیلهای آنها، قبلا در سخنان افلاطون و ارسطو موجود هستند؛ نه این که منظور او این باشد که ۹۵ درصد دعاوی فلسفی مسلمین، سخنان افلاطون و ارسطو است؛ چون در فلسفه هر گزاره‌ای باید مستند به استدلال و تحلیل عقلی باشد تا مورد قبول طالبان فلسفه قرار گیرد؛ در آثار فلسفی مسلمین هم همین گونه عمل شده است؛ عمده مطالب در این آثار، در باب تحلیل مسئله فلسفی و استدلال بر آن است و نه این که فقط صرفا دعاوی آمده باشد؛ پس کسی که ادعای فوق را دارد باید نشان دهد که بیش از ۹۵ درصد آثار فلسفی مسلمین، اعم از دعاوی فلسفی و براهین‌ و تحلیلهای آنها قبلا در سخنان افلاطون و ارسطو موجود بوده است.

اینک با توجه به مقدمه فوق، ما از جناب ملکیان، درخواست سند داریم که روشن کند مسائل فلسفی زیر که در کتب فلسفی مسلمین همراه با تحلیلها و براهینش موجود هستند، در کجای آثار افلاطون و ارسطو با همان تحلیلها و براهینی که مسلمین آورده‌اند ذکر شده‌اند؟

مطالب فلسفی زیر از مسائل مهم و تأثیر گذار در بسیاری از سایر مسائل فلسفی و سایر علوم هستند اگر مدّعی، ادعای بی‌پایه و اساس نکرده روشن کند مسائل زیر به شکل مذکور، در کجای آثار افلاطون و ارسطو آمده است.

برخی این مسائل عبارتند از:

۱: اثبات وجود خداوند به مثابه حقیقتی که «واجب الوجود بالذات» است، (نه صرفا «محرک اول»)، همراه با برهانی که ابن‌سینا در دو کتاب اشارات و نجات آورده است؛ مدّعی روشن کند خود دعوا و نیز برهانش به شکلی که ابن‌سینا آورده است کجای آثار افلاطون و ارسطو ذکر شده است؟

۲: اثبات وجود خداوند به مثابه حقیقتی که «واجب الوجود بالذات» است به شیوه صدیقین که در آن، بدون استناد به حقائق امکانی مدعا اثبات می‌گردد؛ این شیوه در آثار فیلسوفانی مثل صدرالمتألهین و غیر او با تقریرهای متفاوت آمده است؛ مدّعی روشن کند این شیوه و تقریرهای آن، که در آثار صدرالمتألهین و غیره آمده است، کجای آثار افلاطون و ارسطو ذکر شده است؟

۳: تقسیم «ما یفهم» به سه قسم، واجب بالذات، و ممکن بالذات، و ممتنع بالذات، این تقسیم در دوره اسلامی مطرح، و منجر به دسته‌بندی جامع مسائل فلسفی در یک قالب سه‌گانة همراه با بیان استدلالی احکام آنها گردیده است، مدّعی بگوید این طرح جامع فلسفه اسلامی، در کجای آثار افلاطون و ارسطو آمده است؟

۴: برهان ابتکاری «اسد و اخصر» فارابی و نیز برهان ابتکاری وسط و طرفین ابن‌سینا در بطلان تسلسل، مدّعی بگوید کجای آثار افلاطون و ارسطو این دو برهان ذکر شده است؟

۵: طرح تشکیک خاصی در حقیقت «وجود»، که موجب انتقال مباحث فلسفی از وجهه تکثر تباینی به وجهه تکثر تشکیکی شد و یک تحول عظیم در کلیت فلسفه شکل داد؛ روشن شود این طرح کجای آثار افلاطون و ارسطو آمده است؟

۶: طرح بحث اصالت وجود، که موجب انتقال بسیاری از مباحث فلسفی از وجهه ماهوی به وجهه وجودی گردید، او بیان کند که این بحث و براهین آن و نتایج مترتب بر آن کجای آثار افلاطون و ارسطو آمده است؟

۷: طرح انقسام حقیقت «وجود» به وجود مستقل و وجود رابط که موجب انتقال مباحث فلسفی از وجهه تکثر وجود، به وجهه وحدت شخصی وجود صدرائی گردید کجای آثار افلاطون و ارسطو آمده است؟

۸: طرح حدوث دهری عالَم امکانی، که در اثر تقابل دیدگاه فلاسفه و متکلمان اسلامی در فلسفه اسلامی توسط میرداماد ابداع شد در کجای آثار افلاطون و ارسطو آمده است؟

۹ : طرح مباحث عظیم صفات ذاتی حق همراه با تحلیلها و براهین آن دعاوی، مثل تبیین علم پیشین و ذاتی خداوند به ماسوا، بر اساس قاعده بسیط الحقیقه کجای آثار افلاطون و ارسطو آمده است؟

۱۰: طرح مسئله جسمانیت الحدوث بودن نفس، که هم با نظریه قدم افلاطونی نفس و هم با نظریه حدوث ارسطویی نفس متفاوت است کجای آثار افلاطون و ارسطو آمده است؟

تأکید می‌شود درخواست ما این است که مدّعی نشان دهد این دعاوی همراه با تحلیلها و براهینش (نه صرفا فقط دعاوی) آن گونه که در دوره اسلامی مطرح گردیده در کجای آثار فلاطون و ارسطو آمده است.

برای محققان روشن است که این موارد و موارد بسیار دیگری که در این مختصر مجال طرحش نیست نشان می‌دهند که بسیاری از مسائل فلسفی در دوره اسلامی یا ابتکارات مهمی بوده‌اند که اصلا در دوره یونانی مطرح نبوده‌اند یا مطالب جدیدی بوده‌اند که به مجموعه آثار قبلی یونانی افزوده شده است؛ بنابراین سخنان آقای ملکیان سخنان باطلی است.