عرفان اهل بیتی(ع) جامع، جهانی و ابدی است

رودگر با تأکید بر ایکه عرفان وحیانی و اهل بیتی(ع) جامع، جهانی و دارای عناصر جاودانگی است، اظهار کرد: در این عرفان عقل تا آخرین مرحله سلوکی حضور دارد و استکمال خود را طی می‌کند، لذا برهان و عرفان با یکدیگر جمع می‌شوند و به جای تعارض، هم‌افزایی دارند.

به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع‌رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر محمدجواد رودگر مدیر گروه عرفان پژوهشگاه در گفت‌وگو با ایکنا با اشاره به وجه تمایز عرفان اهل بیتی(ع) از سایر عرفان‌ها گفت: عرفان وحیانی و اهل بیتی(ع) عرفان جامع، جهانی و دارای عناصر جاودانگی و ابدیت است؛ دلیل اصلی این ابدیت و جامعیت هم فطرت‌پذیر بودن این نوع عرفان در تمامی مراحل آن و منازل و مراحل سلوکی و رشد معنوی فرایندی است.

رودگر با بیان اینکه این نوع عرفان، عقل‌محور و‌ عقل‌پذیر و مبتنی بر خرد و عقلانیت از حدوث تا بقاء است، تصریح کرد: در این عرفان عقل تا آخرین مرحله سلوکی حضور دارد و استکمال خود را طی می‌کند که اصطلاحاً به این مرحله عقل برین گویند، لذا در این مرحله برهان و عرفان با یکدیگر جمع می‌شوند؛ تعاضد و هم‌افزایی دارند و نه تعارض و تضاد.

عرفانی بدون انحصار

مدیر گروه عرفان پژوهشگاه با بیان اینکه سومین ویژگی عرفان اهل بیتی(ع) انحصاری نبودن و محدودیت به یک جنس و قشر نبودن است، اظهار کرد: رسیدن به این عرفان، زن و مرد، فقیر و غنی، پیر و جوان، معلول و توانمند و … ندارد و گرچه مراتب هر کسی در جای خود محفوظ است، ولی انحصاری نیست که برخی بتوانند و برخی نتوانند به سمت آن بروند و به اصطلاح دیگر طبقاتی نیست.

رودگر ادامه داد: در برخی عرفان‌های نوظهور و حتی کلاسیک مانند هندوها که براساس کاست‌های اجتماعی است انحصار وجود دارد، ولی در عرفان وحیانی و اهل بیتی(ع) چنین چیزی نداریم.

وی با بیان اینکه درون‌گرایی و فردگرایی از برخی ویژگی‌های عرفان‌های غیروحیانی است، بیان کرد: در عرفان اهل بیت(ع) درون‌گرایی و فردگرایی در کنار برون‌گرایی و اجتماع‌گرایی است و هر دو با هم هستند؛ این عرفان، عرفان جلوت، انقلابی و میاندار در عرصه اجتماعی است؛ عرفانی است که به دنبال  ظلم‌ستیزی و عدالت اجتماعی است.

برخی نام عرفان را یدک می‌کشند

مدیر گروه عرفان پژوهشگاه با بیان اینکه عرفان‌های جدید مانند سرخ‌پوستی، پائولوکوئیلو و … عرفان نیستند و فقط نام عرفان را یدک می‌کشند، تصریح کرد: در عرفان اجتماعی، عارف بعد از اسفار و مقامات عرفانی به مرحله اکمال می‌رسد؛ بنابراین فرد وقتی به مرحله کمال رسید باید مکمل هم باشد، لذا از اینجا سفر «من الحق الی الخلق بالحق» یا به اختصار «سفر الی الخلق» و «سفر من الخلق الی الخلق فی الخلق بالحق» یا به اختصار «سفر فی الخلق» را شروع می‌کند.

وی تصریح کرد: این سفر در مورد پیامبر(ص) و ائمه(ع) که روشن است و جای بحث ندارد، ولی در برخی از شاگردان مکتب ایشان هم در حد مرتبه وجودی آنان دیده می‌شود. نمونه بارز این مسئله در امام خمینی(ره) وجود داشت؛ گویا امام(ره) از آسمان برگشته بود تا دست‌گیر زمینیان شود و در زمین مدیریت الهی و اجتماعی داشته باشد.

حکومت سیاسی و عالم ربانی

رودگر در تحلیل عرفان اهل بیتی و کربلا از منظر اسفار اربعه تصریح کرد: اسفار اربعه، عقلی است، ولی ملاصدرا آن را از اسفار عرفا که عرفان سلوکی است، وام گرفته و بُعد عقلی به آن داده است؛ ملاصدرا در یکی از مشاهد «شواهد الربوبیه» حکمت حکومت سیاسی و مؤلفه‌های آن را مطرح و بیان کرده است که ناظر به مقام عالم ربانی و حکیم متأله است، بنابراین تضادی در عرفان اهل بیت(ع) با اسفار در تحلیل عقلانی وجود ندارد.

مدیر گروه عرفان پژوهشگاه در پاسخ به این سؤال که جنبه‌های اجتماعی، حماسی و جهادی قیام عاشورا چگونه با عرفان امام حسین(ع) قابل جمع شدن است؟ اضافه کرد: این موضوع وابسته به این است که مدل مدیریت اجتماعی و سیاسی را از کجا می‌گیریم و براساس کدام تئوری و نظریه وارد این عرصه می‌شویم.

مدل مدیریتی مدینهالنبی(ص)

وی افزود: در این بحث سه مؤلفه اصلی و دو مؤلفه جزئی وجود دارد؛ عنصر بینش، گرایش و کنش عناصر اصلی و منش و روش عناصر جزئی‌تر هستند؛ بنابراین اگر این پنج مؤلفه از دل اسلام و مدل حکومتی مدینهالنبی(ص) استخراج شود قابل تعمیم به دوره‌های بعد از پیامبر(ص) هم هست.

رودگر تأکید کرد: مدیریت سیاسی و اجتماعی مدینهالنبی(ص) مبتنی بر هجرت، جهاد، شهادت، مبارزه با ظلم، حق‌طلبی و عدالت‌طلبی و بن‌مایه آن معنویت وحیانی بود که در دوره مدیریتی امام علی(ع) هم احیا شد.

عدالت و معنویت؛ خمیرمایه حکومت اسلامی

وی با بیان اینکه عدالت و معنویت خمیرمایه حکومت علوی بود، تصریح کرد: امام حسین(ع) هم از ابتدای حرکتشان از مدینه در طول مسیر به تبیین قیام راستین خویش پرداختند و سخنانشان مملو از تأکید بر معنویت، حق‌طلبی، عدالت‌خواهی و مبارزه با ظلم و تحقق دین خداوند بود. امام(ع) در کنار تأکید بر احقاق حق و احیاء دین خدا بر آبادانی ظاهری و تأمین امنیت و رزق برای مردم هم تأکید دارند و ابعاد مادی و معنوی در کنار یکدیگر مورد توجه قرار می‌دهند.

مدیر گروه عرفان پژوهشگاه تصریح کرد: مادیات و معنویات در هم تنیده است و این طور نیست که هر کدام وجودی مستقل داشته باشند و اساساً در لسان ائمه(ع)، دنیا راه رسیدن به آخرت و مزرعه آخرت معرفی شده است. اگر مدل مدیریتی ما مبتنی بر این نوع مدل باشد قابل جمع است و تضادی میان ابعاد حماسی، معنوی و مادی وجود نخواهد داشت؛ در این نوع مدل گرایشات، اندیشه، کنشگری و اعمال براساس بن‌مایه معنویت است.

وی در تبیین نسبت میان عرفان و ولایت افزود: حرکت امام حسین(ع) از مدینه تا کربلا گویای این است که خون دادن و شهادت‌طلبی در این مسیر همه و همه باید همراه امام(ع) و در معیت امام(ع) و با محوریت امام(ع) باشد؛ جالب اینکه امام(ع) برای ماندن در سرزمین کربلا آنجا را خریداری می‌کند و در شب عاشورا به یارانش می‌گوید که هر کسی حق‌الناس دارد برود؛ یعنی در این سیستم مدیریتی همه چیز در سر جای خود مستقر شده و همه چیز حتی شهادت باید با محوریت و در معیت امام باشد؛ لذا کسانی که حق الناس دارند و دلشان در گرو دنیاست، نمی‌توانند با ولی خدا همراه شوند.

صلح امت نه امام

رودگر در پاسخ به این سؤال که در این عرفان چه نسبتی میان عاشورا و صلح امام حسن(ع) وجود دارد، بیان کرد: صلح امام حسن(ع) ناخواسته و صلح امت بود نه امام(ع)؛ ضمن اینکه امام(ع) وقتی صلح را پذیرفتند به تعبیر رهبر معظم انقلاب در کتاب انسان ۲۵۰ ساله نرمش قهرمانانه بود، زیرا امام(ع) بندهای مهمی را در این صلح‌نامه گنجاندند.

مدیر گروه عرفان پژوهشگاه با اشاره به شروط امام حسن(ع) اظهار کرد: اول اینکه معاویه حق ندارد برای بعد از خود جانشین تعیین کند و بنیان خلافت را بنا نهد، همچنین حق لعن به آل علی(ع) را ندارد، یعنی امنیت برای محبان امام(ع)؛ لذا قیام حسینی(ع) در تضاد با صلح حسنی(ع) نیست.

بار منفی تعبیر «جاماندگان»

وی در پاسخ به سؤالی در مورد جاماندگان اربعین تصریح کرد: ما جامانده نداریم، زیرا همه دل‌ها ولو اینکه برخی افراد نتوانستند به پیاده‌روی بروند با امام حسین(ع) و کربلاست، بنابراین چندان با این تعبیر و مراسمی که می‌گیرند، موافق نیستم.

مدیر گروه عرفان پژوهشگاه در پایان با بیان اینکه تعبیر «جاماندگان اربعین» بار منفی دارد، گفت: برخی آن را دال بر عدم توفیق و لیاقت برمی‌شمارند، چرا باید این طور تفسیر کنیم؛ جمعیت ایران بیش از ۸۰ میلیون نفر است که طبیعتاً همه نمی‌توانند بروند، آیا باید بگوئیم فقط دو تا سه میلیون نفر توفیق و لیاقت دارند؟.