به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، به نقل از خبرگزاری شبستان: حق بهرهمندی از فناوری هستهای صلحآمیز، بهعنوان حقی مسلّم برای کلیه کشورهای عضو معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT)، در ماده ۴ این معاهده به رسمیت شناخته شده است. جمهوری اسلامی ایران به عنوان عضوی متعهد همواره با آژانس همکاری داشته است و گزارشهای ارایه شده از سوی این آژانس نیز موید این مساله بوده است اما باز هم اما و اگرهایی از سوی برخی مطرح می شود که جای دارد با بررسی و تامل نسبت به عملکرد جمهوری اسلامی ایران و رعایت جنبه رواداری و ابعاد بین المللی موضوع؛ نسبت به مساله اظهار نظر داشته باشیم.
حجتالاسلام محمدحسین پورامینی مدیر گروه حقوق بین الملل دانشنامه قرآن پژوهشگاه در یادداشتی اختصاصی به بررسی این مساله پرداخته است که در ادامه می خوانید:
حق بهرهمندی از فناوری هستهای صلحآمیز، بهعنوان حقی مسلّم برای کلیه کشورهای عضو معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT)، در ماده ۴ این معاهده به رسمیت شناخته شده است. جمهوری اسلامی ایران، بهعنوان عضوی متعهد، همواره فعالیتهای هستهای خود را تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) پیش برده و گزارشهای متعدد این آژانس، انطباق تأسیسات هستهای ایران با تعهدات پادمانی را تأیید کرده است.
آیتالله العظمی خامنهای، اگرچه در فتوای تاریخی خویش با قاطعیت بر مخالفت با تولید و بهکارگیری سلاحهای کشتار جمعی، از جمله سلاحهای هستهای، شیمیایی و میکروبی، تأکید ورزیدهاند اما در عین حال، ایشان همواره بر حق همه کشورها برای پیشرفت در علوم و فناوری، بهویژه بهرهمندی از انرژی هستهای برای اهداف صلحآمیز، پافشاری کرده و اعلام داشتهاند که ایران هرگز از حق مسلم خود در استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای چشمپوشی نخواهد کرد. ایشان همچنین شعار «انرژی هستهای برای همه، سلاح هستهای برای هیچکس» را بهعنوان موضع رسمی کشور معرفی کردهاند.
غنیسازی اورانیوم یک ظرفیت فناورانه پیچیده و نماد خوداتکایی علمی-صنعتی است که موقعیت بینالمللی یک کشور را تقویت میکند. برای جمهوری اسلامی ایران، این ظرفیت تنها زمانی به «قدرت مشروع» تبدیل میشود که در چارچوب محدودیتهای اخلاقی و شرعیِ تعیینشده عمل کند. بنابراین، همراهسازی توسعه فناوری هستهای، در چهارچوب پایبندی به فتوای هسته ای آیت الله خامنه ای بوده است.
فتوای هسته ای آیت الله خامنه ای سه پیام راهبردی کلیدی دارد که سیاستگذاری هستهای ایران را هدایت میکند:
• سلاح هستهای منبع اقتدار نیست: از این منظر، «اقتدار واقعی» بر سرمایه انسانی، پیشرفت علمی، ایمان و اراده ملی استوار است، نه بر ابزارهای کشتار جمعی.
• ساخت و کاربرد سلاح هستهای نامشروع است: هر برنامهای که به سمت نظامیسازی پیش رود، نه تنها از منظر حقوق بینالملل، بلکه از منظر شرعی نیز فاقد وجاهت است.
• بازدارندگی مبتنی بر نابودی جمعی محکوم است: سلاحهای اتمی ابزار «امنیت کاذب» و «ارعاب» تلقی میشوند که نه تنها امنیت پایدار ایجاد نمیکنند، بلکه خود به تهدیدی علیه بشریت تبدیل میگردند.
سیاستگذاری هستهای جمهوری اسلامی ایران همواره دو هدف را بهطور همزمان دنبال نموده اند:
۱. بهرهبرداری از ظرفیتهای علمی–صنعتی غنیسازی برای اهداف صلحآمیز (مانند پزشکی، انرژی و پژوهش)
۲. پایبندی به فتوای هسته ای رهبری از طریق سازوکارهای حقوقی، شفافیت نهادی و مقررات داخلی که هرگونه حرکت به سوی تولید سلاح را غیرممکن ساخته است که این ترکیب، این فن آوری را برای کشور به یک «قدرت سازنده و مشروع» تبدیل نموده است.
خلاصه اینکه هرگونه مطالعه یا توصیه راهبردی درباره غنیسازی و سیاست هستهای ایران همواره باید در چهارچوب این فتوا به عنوان متغیری اساسی انجام گیرد. این حکم شرعی نه تنها موضع اخلاقی نظام را تعیین میکند، بلکه دارای التزامات سهگانه شرعی، اخلاقی و قانونی است. از آنجا که این فتوا از سوی فقیه جامعالشرایطی صادر شده که بر اساس اصل ۱۱۰ قانون اساسی در جایگاه رهبری و فرماندهی کل قوا قرار دارد، برای کلیه کارگزاران نظام دارای وجاهت شرعی و الزام قانونی همزمان است. با درنظرگیری این ویژگیهای منحصر به فرد، میتوان گفت تعهد ایران به این فتوا حتی برتر از الزامات نظام معاهداتی هستهای است.











