بررسی انتقادی نگره خودزائی جهان در نگاه هاوکینگ

به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع‌رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، کرسی علمی- ترویجی با موضوع “بررسی انتقادی نگره خودزائی جهان در نگاه هاوکینگ“ شنبه ۱۶ اسفند ماه ۱۳۹۹ توسط گروه منطق فهم دین پژوهشکده حکمت و دین‌پژوهی پژوهشگاه به صورت مجازی تحت نرم افزار اسکایپ برگزار شد.

در این کرسی علمی حجت‌الاسلام و المسلمین حمیدرضا شاکرین به عنوان ارائه‌دهنده، دکتر مهدی گلشنی و حجت‌الاسلام والمسلمین علی عباسی به عنوان ناقد حضور داشتند.

متن ارائه‌شده توسط حجت‌الاسلام و المسلمین حمیدرضا شاکرین در این کرسی علمی خدمتتان ارائه می‌گردد:

الف. تئوری میم و تبیین جهان

هاوکینگ دانش تجربی را کافی برای تبیین جهان و «تئوری میم» را رافع نیاز به تبیین الهی جهان انگاشته است، در حالیکه:

(۱) معرفت علمی، تنها یکی از انواع معرفت است که پدیده های خاص و قوانین فروپایه طبیعی را بر حسب قوانین فراپایه تبیین می کند، ولی به اقتضای ماهیتش قادر به تبیین فراپایه جهان نیست.

(۲) به اعتراف بسیاری از دانشمندان تئوری جامع هنوز از پایه شکل نگرفته‌ و مدعای هاوکینگ از پشتوانه و وثاقت علمی لازم برخوردار نیست.

  • ناآغازمندی و خودبسندگی جهان

هاوکینگ آغاز زمانی جهان را مستلزم خدا­اتکایی و بی آغاز و انجامی آن را مستلزم خودبسندگی می­انگارد. این در حالی است که:

(۱) بی­کرانگی فضا و زمان به اعتراف هاوکینگ خود هیچ بنیاد علمی ندارد.

(۲) از منظر فلسفی حدوث یا آغاز زمانی ملاک حاجت به علت نیست.

(۳) هیچیک از مدل‌های کیهان ­شناختی در فیزیک جدید اعم از مدل نوسانی یا انفجار بزرگ قادر به اثبات ناآغازمندی ماده اولیه جهان نیستند.

  • گرانش و خودزایی جهان

هاوکینگ بر آن است که چون قانونی مانند گرانش وجود دارد، جهان می‌­تواند خودش را از هیچ بیافریند، در حالی‌که:

(۱) اصل چرایی وجود قوانین طبیعت مانند گرانش، ماده اولیه، انرژی و.. محل سئوال است.

(۲) تبیین این امور تنها به روش فلسفی امکان­پذیر است.

(۳) تبیین‌های دقیق فلسفی نشانگر عدم وجوب ذاتی، پیدایش تصادفی و یا خودآفرینندگی آنها است. لاجرم گریزی از پذیرش معلولیت آنها و منتهی شدن به واجب الوجود بالذات نیست.

  • چندجهانگی و نظم تصادفی جهان

هاوکینگ «منحصرا برای زیست انسان بودنِ نظم شگفت انگیزِ جهان» را دلیل خداباوران بر تبیین توحیدی جهان انگاشته و انگاره چندجهانی با ابعاد و قوانین متفاوت را تقویت کننده تصادف باوری و نفی وجود خدا می­­انگارد. این در حالی است که:

(۱) نگره چندجهانی یک نظریه پذیرفته شده علمی و برآمده از تجربه و آزمون تجربی نیست.

(۲) این فرضیه قابل تعبیر خداباورانه است؛ زیرا هر جهان ممکن الوجودی عین افتقار و وابستگی به واجب الوجود است و اگر بی نهایت جهان هم باشد، بی­نهایت جهان نیازمند و مخلوق و معلول است.

(۳) از نظر فلسفی آنچه امکان وجود داشته باشد، مشمول فیض الهی است، مگر آنکه حکمتی اقتضای عدمش کند. بنابراین خدای جهان آفرین آفریننده هر جهان ممکن حکیمانه­ای است.

(۴) وابستگی جهان به خدا در درجه اول وابستگی وجودی است و مساله نظم غایی و تنظیم ظریف وجه ثانوی نیاز جهان به خدا است. بنابراین حتی اگر نظم جهان برای زیست انسان نیز طراحی نشده و به صورت تصادفی سامان یافته باشد، هیچ خللی به وابستگی وجودی آن به خداوند وارد نمی­شود.

  • در ادامه این کرسی استاد مهدی گلشنی، به عنوان ناقد اول در این کرسی، پس از تقدیر از ورود عالمانه استاد شاکرین به این بحث، ضمن تأیید نقدهای وارد شده بر هاوکینگ، برای تعمیق بیشتر نقدها، ضرورت توجه به ابعاد تمدنی چنین نظریاتی را گوشزد شدند. ایشان از یک سو، از دو منظر فلسفه علم و جامعه‌شناسی معرفت، بر بازشناسی ریشه‌های چنینی نظریاتی تأکید کردند و از سویی دیگر، بر ضرورت تحلیل علت گسترش چنین نظریاتی – علی‌رغم وزان ناچیز علمی آن – در جامعه ایران تأملاتی را ارائه نمودند.
    ناقد دوم این نشست، حجت‌الاسلام والمسلمین علی عباسی، نیز ضمن تأیید نقدهای استاد شاکرین، بر ضرورت تفصیل بیشتر مدعیات هاوکینگ و ضرورت تفصیل نقدهای وارد شده، تأکید نمودند.

گزارش کاملی از این کرسی به زودی منتشر می شود…