کرونا بهانه‌ای برای زیر سؤال بردن مسئله شفا است

به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع‌رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، کرسی علمی ترویجی با موضوع “مسئله شفا و کرونا“ چهارشنبه ۵ آذر ماه ۱۳۹۹ توسط گروه کلام پژوهشکده حکمت و دین‌پژوهی پژوهشگاه به صورت مجازی تحت نرم افزار اسکایپ برگزار شد.

این کرسی علمی با حضور حجت‌الاسلام والمسلمین محمدباقر پورامینی به عنوان ارائه‌دهنده، حجج اسلام و المسلمین دکتر سیدمهدی علیزاده موسوی و محمدصفر جبرئیلی به عنوان ناقد برگزار گردید.

ارائه دهنده کرسی، حجت‌الاسلام والمسلمین محمدباقر پورامینی در ابتدای سخنان خود گفت: نگاه‌های متضادی به مسئله شفا به خصوص در دوره کرونا شد؛ ما معتقدیم که مزارات بزرگان دینی، فضیلت‌ها و برکات زیادی به همراه پاداش‌های فراوان دارد و بزرگان واسطه فیض الهی هستند.

وی با بیان اینکه در این مدت شبهات متعددی در مورد بزرگان مدفون در این مزارات مانند اینکه آنها قدرت شفابخشی ندارند و اگر داشتند این اماکن بسته نمی‌شد، مطرح شد، اضافه کرد: این اماکن بالذات طاهر هستند؛ پاک نگه داشتن آنها هم ضروری است و باید از هر آلودگی پاک باشند و حکم مساجد و بیوت‌الله را دارند؛ خداوند به دو پیامبر خود دستور می‌دهد که «وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثَابَهً لِلنَّاسِ وَأَمْنًا وَاتَّخِذُوا مِنْ مَقَامِ إِبْرَاهِیمَ مُصَلًّى وَعَهِدْنَا إِلَى إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ أَنْ طَهِّرَا بَیْتِیَ لِلطَّائِفِینَ وَالْعَاکِفِینَ وَالرُّکَّعِ السُّجُودِ»؛ امام صادق(ع) به این آیه استناد کرده و فرمودند: بندگان باید با طهارت وارد بیوت خدا شوند.

پورامینی بیان کرد: برخی مفسران تطهیر را نسبت به هر عامل شرعی و طبی و بهداشتی جاری می‌دانند بنابراین بحث در مورد این اماکن این است که ممکن است ورود مردم به این اماکن موجب غیربهداشتی شدن آنجا و شیوع ویروس شود. از طرفی دفع ضرر متحمل مسئله عقلی است و اگر حضور زائران برای انجام یک کار مستحب باعث بیماری و مردن افراد شود طبیعی است که محدودیت‌ها باید ایجاد شود.

کرونا؛ بهانه برای زیرسؤال بردن شفا

مدیر گروه کلام پژوهشگاه اضافه کرد: البته این تعطیلی(اماکن مقدس) به معنای انتقال ویروس از این اماکن نیست بلکه به معنای انتقال ویروس توسط افرادی است که به آنجا رفت و آمد دارند؛ البته این شرایط بهانه‌ای برای عده‌ای شد تا مشروعیت توسل و شفاخواهی را زیر سؤال ببرند؛ حتی کسی مانند سروش همنوا با وهابیت به نفع وهابیون موضع گرفت و شفابخشی انبیاء و اولیاء را منکر شد. شفابخشی مزارات و بزرگان مدفون در این اماکن و این که آنها سؤال مستمعان را می‌شنوند و شفا می‌دهند زیر سؤال برد همچنین طلب شفا را کاری بیهوده دانست.

وی با اشاره به ماهیت شفا، اظهار کرد: شفا بهبود بیماری است؛ چند آیه قرآن به این مفهوم اشاره دارد؛ در آیه ۵۷ یونس فرموده «یَا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَتْکُمْ مَوْعِظَهٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَشِفَاءٌ لِمَا فِی الصُّدُورِ وَهُدًى وَرَحْمَهٌ لِلْمُؤْمِنِینَ»؛ قرآن شفا و رحمه و هدایت برای مؤمنین است؛ شفا گاهی مربوط به شفای جسمی، گاهی روحی و روانی و اعتقادی است؛ هر کس به محضر قرآن برود و آن را بپذیرد و عمل کند، امراض روحی او از بین خواهد رفت مگر اینکه سراغ قرآن نرود و باور نکرده و عمل نداشه باشد.

پورامینی تصریح کرد: قرآن مقتضی شفاست؛ در آیات نفرموده قرآن داروست بلکه اثر شفابخشی آن قطعی است ولی هزاران نفر هم هستند دارو می‌خورند ولی درمان نمی‌شوند؛ خیلی‌ها بیمار روحی و اعتقادی بوده‌اند و با حضور بر مزار حضرت معصومه(س) شفا یافته‌اند؛ البته باید ببینیم که بیمار چقدر طالب بوده و شرایط آن را داشته است.

حجت‌الاسلام والمسلمین محمدباقر پورامینی بیان کرد: گفته می‌شود که ائمه هم خودشان به پزشک مراجعه می‌کردند؛ بنابراین آیا فقط باید توسل و دعا کنیم تا یک بیماری برطرف شود یا باید عالمانه مواجه شویم؛ ما معتقدیم هر دو لازم است؛ بیمار وظیفه دارد روند درمانی را طی کند زیرا دنیا بر نظام سبب و مسبب استوار است و از طرفی این کار نافی دعا و توسل هم نیست.

دعا و توسل  به معنای نفی اسباب و علل نیست

پورامینی اظهار کرد: طبرسی صاحب مکارم اخلاق روایت دارند که یکی از انبیاء بنی اسرائیل  بیمار شد و گفت دارو نمی‌خورم و شفا از خدا می‌خواهم؛ وحی شد که تا دارو استفاده نکنی شفا نمی‌یابی. آیا می‌خواهی حکمت و نظام اسباب و مسببی مرا با توکل زیر سؤال ببری؟؛ شفادادن ویژه ذات خداست ولی باید اسباب هم رعایت شود؛ امام عسکری(ع) فرمودند ای کسی که شفا را در هر چیزی بخواهی قرار می‌دهی.

در ادامه ناقد کرسی، حجت‌الاسلام والمسلمین علیزاده موسوی، استاد و پژوهشگر فرق مذهبی با اشاره به تاکید پورامینی بر آرای سروش، گفت: نظام فکری سروش مشکلات متعددی دارد؛ او با وجود نبوغ و حافظه بالا پروژه مشخصی در مطالعات خود ندارد به خصوص در دوره‌ای که علوم تخصصی شده‌اند. معلوم نیست ایشان فیلسوف علم است یا مفسر عرفان اسلامی و … .

سروش پروژه فکری مشخصی ندارد

وی افزود: اگر می‌خواهیم اندیشه و شبهات یک فرد را نقد کنیم باید با رویکرد و نگاه خودش نقد کنیم؛ اگر سروش خودش را مفسر مثنوی معنوی و حافظ و عرفان و … می‌داند در پاسخ به شبهاتش هم باید با این رویکرد مواجه شویم. او معتقد است که مثنوی معنوی قرآن مجسم است و نه تفسیر قرآن بنابراین برای نقد او باید دیدگاه کسانی مانند مولوی را برابر او قرار دهیم. اگر شفا را از رهیافت عرفا و متصوفه نگاه کنیم بحث جدلی شکل می‌گیرد زیرا مولوی و حافظ و … خودشان کاملاً اعتقاد به شفا دارند و کسی که خودش را مفسر این آثار می‌داند، منکر شفاست.

علیزاده موسوی بیان کرد: سروش نسبت به بیماری‌های اعتقادی و روحی حرفی ندارد و آن را قبول می‎‌کند ولی مشخصا شفای بیماری‌های جسمی را قبول ندارد لذا تقسیم کردن بیماری‌ها به اعتقادی و روحی و جسمی کارساز نیست.

وی اضافه کرد: سروش شاید روایات را جعلی بخواند و آیه را به نوع دیگری قابل تفسیر بداند ولی نمی تواند منکر مثنوی و حافظ و  آرای متصوفه و … شود زیرا خودش را مفسر این آثار می‌داند.

علیزاده موسوی تصریح کرد: مستندات زیادی علیه وی می‌توانیم از خود مطالب وی بیاوریم بنابراین برای نقد هر تفکری باید رویکرد طرف را بشناسیم؛ مثلاً برای نقد وهابیت دلایل عقلی به درد نمی‌خورد و باید از  منظر خودشان وارد شویم. مثلاً اینکه گفته شود قرآن و مزارات اقتضای شفادهی(جسمی) دارند خودش نیازمند اثبات و احصاء برهان است.

شبهه‌ای در باب توسل

وی بیان کرد: بحث وسیله در باب شفا را وهابیت و سروش قبول دارند؛ ولی بحث آنها این است که رفتن به قبور و مقابر جزء وسایل شفادهنده هست یا خیر؟ آنها قائل به استقلال نیستند، اینکه ائمه منکر رجوع به پزشک نیستند امری بدیهی است و طرف مقابل ما هم قبول دارد ولی او نتیجه می‌گیرد که ائمه هم قائل به اسباب و علل بودند و چون می‌دانستند توکل و توسل و دعا و نیایشِ تنها موجب درمان نیست به دکتر مراجعه می‌کردند.

همچنین حجت‌الاسلام والمسلمین محمد جبرئیلی دیگر ناقد کرسی، عضو هیأت علمی گروه کلام پژوهشگاه در نقد مطالب ارائه دهنده، گفت: باید نقش سروش را کمرنگ کنید و در متن و واژگان کلیدی حذف و در حد اشاره به آن پرداخته شود؛ زیرا اشکالات فوق پیش می‌آید. بنابراین خیلی به دست خودمان سروشیسم را ترویج نکنیم؛ او انسانی است که مثبتاتی داشت و الان بار منفی او بیشتر است که نمی‌دانیم ناشی از احساس وظیفه و تکلیف یا چیز دیگری است.

وی افزود: مسئله دیگر این است که مزارات فقط برای شفادهی و شفاخواهی نیست و بنده حتی واژه شفاخانه را برای آنها قبول ندارم؛ البته یکی از آثار این مزارات شفا هست ولی هرگز به آن محدود و منحصر نمی‌شود. قطعاً شفاخواهی از اولیای الهی محدود به مزارات نیست و بدون حضور در مزارات هم می‌توانیم شفا بگیریم ضمن اینکه این اماکن باعث تقویت دینداری و رفع اشکالات اعتقادی ما می‌شود.

وی افزود: بنده ربط سروش به وهابیت و ابن تیمیه را قبول ندارم؛ اگر وهابیت هم نبود یکسری شبهات حتما مطرح می‌شد؛ بنابراین بلافاصله اینها را بهم پیوند نزنیم و بیهوده وهابیت را ترویج نکنیم.

جبرئیلی بیان کرد: برای تأیید سخنانتان از غیرمسلمین هم می‌توانستید برای شفاخواهی از معنویات مثال و نمونه بیاورید. در بین اهل تسنن توسل و احترام به مزارات دارند بنابراین چرا فقط آن را محدود به شفاخواهی کنیم. ضمن اینکه این اماکن مایه تبرک و تیمن هم هستند.

عضو هیأت علمی گروه کلام پژوهشگاه تصریح کرد: روایات زیادی داریم که ائمه(ع) در دوره حیات خود شفا می‌دادند، کسانی تب شدید و یا بیماری های دیگری داشتند که بلافاصله شفا می‌یافتند، پس در دوره وفات هم این توانایی را دارند.