خودروهای زیبا به فروش می‌رسند و خودروهای زشت می‌مانند! به همین سادگی!

به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی،‌ حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر حسین سیدی ساروی عضو شورای علمی گروه مطالعات فرهنگی و اجتماعی مرکز پژوهش‌های جوان وابسته به پژوهشگاه در جلسه اخیر شورای علمی این گروه که به مناسبت بررسی اثری با نام «توت فرهنگی» در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد، در این باره اشاره داشت: کتاب یک کالا است که دو بخش دارد: ۱-محتوا ۲- فرم.

وی افزود: در اسلام هم به محتوا و هم به فرم بها داده شده است، اما متأسفانه در فرهنگ ما تنها به اهمیت محتوا توجه کرده و اهمیت فرم را از قلم انداخته‌ است. شما قرآن را ببینید! همه چیز دارد! به عنوان مثال، فرم موسیقیایی قرآن همه را جذب می‌کند. توجه کنیم که حرف خوب کافی نیست، خوب حرف زدن هم مهم است. این جمله آیت‌الله جوادی است. باید ببینیم چقدر زیبایی شناسی داریم؟ جز اندکی از این کالاهای فرهنگی که در کشور تولید می‌شود، مابقی در دایره شمولیت نقد من قرار می‌گیرند!

سیدی ادامه داد: در کار برای جوان امروز می‌باید به سیالیت توجه کرد. همین جوان امروز ما نسبت به شش ماه قبل تغییر کرده است. تا می‌خواهیم او را بشناسیم، تغییر کرده و به شدت مزاجش در حال تغییر است.  چالش امروز جریان انقلاب است که کارهای ما برای جوان امروز جذابیت ندارد. شکاف زیاد است!

عضو شورای علمی گروه مطالعات فرهنگی و اجتماعی مرکز پژوهش‌های جوان گفت: در کنار توجه به غنای محتوایی مباحث،  فرم نیز باید مخاطب را تکان دهد! برخی از کتاب‌های ما به فکر تاثیر‌گذاری نیستند بلکه تنها به فکر ارائه هستند! حال چقدر با خواندن این کتاب‌ها آدم عوض می‌شود، باید سوال جدی صنعت فرهنگی ما باشد!

وی افزود: در باب جذابیت، به هالیوود نگاه کنید! موضوع فیلم‌های اکشن خود را با خیال‌پردازی، گرافیک، فیلمنامه و نورپردازی صد چندان جذاب می‌کنند. ما در مقوله کتاب چقدر به عنصر جذابیت بها می‌دهیم؟ به مناسبتی به آقازاده حضرت آیت‌الله جوادی آملی گفتم که یک نویسنده‌ای بعد از ۳۰ سال آثار شکسپیر را برای جوانان نوشت!

حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر حسین سیدی تصریح کرد: ما در گروه باید به متد روز دنیا توجه کنیم! متد روز دنیا به گونه‌ای دیگر شده است. برای نگارش کتاب، ما دو نفر داریم! یکی مؤلف و یکی هم نویسنده! چرا باید دو نفر داشته باشیم؟ بگذارید این نکته را با مثالی روشن کنم! فرق آشپز خوب با آشپز بد در چیست؟ یکی فوت کوزه‌گری را می‌داند و دیگری نه! این تکنیک‌های جذاب شدن متن را مؤلف نمی‌داند! این کتابی که سرشار از مواد غنی معارف دینی است را می‌باید در اختیار یک نویسنده بگذاریم تا در قالبی خوش‌خوان تحویل ما دهد! این دو متأسفانه در کشور ما با هم قاطی می‌شود.

وی در ادامه گفت: نویسندگی تکنیک است! به قولی باید فوت کوزه‌گری را بداند. این راهبرد برای تحول در صنعت تولید کتاب می‌باید به کار گرفته شود که فرد فاضلی محتوا را آماده کند و فرد نویسنده‌ای کار را بنویسد. در دنیا هم این موضوع مورد توجه قرار گرفته است؛ به عنوان مثال در سوئد وقتی خواستند کتاب جغرافیا برای دانش‌آموزانش بنویسند اینطور عمل کردند! مواد اطلاعات جغرافیایی سوئد را در اختیار یک نویسنده‌ای قرار دادند و یک کتاب درسی برای دانش آموزان آن کشور نوشت!

سیدی همچنین افزود: شاید بهترین کار برای گروه این باشد که گروهی برای بازنویسی تشکیل دهد تا عنصر جذابیت را به کتاب تزریق کنند.

وی با اشاره به برخی آثار نویسندگن غربی گفت: کتاب هنر ویرایش لاریسا مک فارکر را ببینید! بسیار جذاب است! در این کتاب می‌گوید که چطور ویراستارها یک رمان را زیر و رو و جذاب می‌کنند. خودروهای زیبا به فروش می‌رسند و خودروهای زشت می‌مانند! به همین سادگی! اگر کتاب‌های ما این جذابیت بی‌نظیر را نداشته باشند اصلاً به دست مخاطب نمی‌رسند! نویسنده خوبی‌اش اینست که اعتقادات خوبی دارد! معتقد است آنچه در نثر زائد است، فاسد است! نویسنده معتقد است که کلمات را مثل پولت خرج کن!

حجت‌الاسلام والمسلمین سیدی تصریح کرد: کارهایی که جنبه‌ محتوایی دارند، می‌باید فرم‌شان غنی شوند تا به دست دانشجو و مخاطب خاص خود برسد. چرا کتاب «غیرقابل چاپ» آقای سیدمهدی شجاعی فروش رفت و همچنان فروش می‌رود؟ یا کتاب ملت عشق – که چهارمین ترجمه از این کتاب است- ظرف بیست روز اخیر چهارمین چاپش به دست من رسیده است؟ بگذارید مثال دیگری بزنم از توجه به جذابیت در محتوا، در فرم، در عنوان و هر آنچه که مخاطب آنرا می‌پسندد! کتاب «خانم! من مجردم!» را ببینید! چرا فروش رفت؟ شما به دنبال استخراج پاسخ این چراها باشید و پاسخ‌ها را در کتاب‌هایتان به کار بندید. یک راهکار را من عرض کردم. شما به دنبال اجرایی کردن آن راهکار و استخراج راهکارهای دیگر باشید. البته این نکاتی که عرض می‌کنم به معنای انجام کار ژورنالیستی و زرد نیست، بلکه صحبت از شناخت مخاطب و مطابق با علایق و سلایق او تولید کردن است!