یکی از فتوحات فرهنگی انقلاب، گستردگی مخاطبان کتاب‌های انقلابی است

به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع‌رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، همزمان با جشن یک‌سالگی فروشگاه کتاب اندیشه (عرضه کننده آثار و محصولات ناشران برتر حوزه دین و اندیشه) سلسله نشست‌هایی با عنوان “کتاب اندیشه” از روز شنبه مورخ ۱۷ آذر لغایت چهارشنبه مورخ ۲۱ آذرماه، با حضور صاحبنظران عرصه کتاب و فرهنگ برگزار شد.

پنجمین و آخرین نشست از این سلسله نشست‌ها با عنوان «ذائقه فرهنگی مردم و کتاب‌های انقلابی» با ارائه آقای مهدی جمشیدی عضو هیات علمی گروه فرهنگ‌پژوهی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی صبح امروز چهارشنبه مورخ ۲۱ آذرماه جاری در محل فروشگاه “کتاب اندیشه” برگزار شد.

مهدی جمشیدی در ابتدای این نشست گفت: لحظه‌هایی در تاریخ وجود دارند که چوان نقطۀ عطف، تعیین‌کننده و حساس هستند و وضعِ پس از خود را به رنگِ خود درمی‌آورند؛ چنان‌که تاریخ را نسبت به خود، به دو دورۀ پیشا و پیشا تقسیم می‌کنند. وقایعِ بزرگ، این‌گونه‌اند؛ این وقایع، تاریخ می‌سازند و به تعبیرِ دقیق‌تر، تاریخِ جدید می‌سازند. انقلابِ سالِ پنجاه‌و‌هفت، واقعه‌ای از این‌دست بود؛ یک واقعۀ عظیمِ تاریخ‌ساز که ریشه در عمقِ علایق و خواسته‎‌های جامعۀ ایران داشت و به‌صورتی شگفت‌آور و در دشوارترین شرایط، تحقّق یافت.

وی افزود: این انقلاب، هیجان و حرارتِ کور نبود، موقتی و موسمی نبود، ساختگی و صوری نبود، تنگ‌دامنه و بخشی نبود، و … . به همین دلیل، در تاریخِ قُدسیِ پساانقلاب، می‌توان تمامِ اشیاء و عناصر و مقولات را به دو دستۀ انقلابی و غیرانقلابی تقسیم کرد. از این نقطۀ تاریخی به بعد، شکافِ فعّال و تعیین‌کننده، انقلاب است. انقلاب در این دورۀ تاریخی، به حقیقتِ تمایزبخش تبدیل شد که اغیار و دیگری‌ها را بازمی‌شناساند و میانِ ما و رقبا و معارضان، مرز پدید می‌آورد.

جمشیدی خاطرنشان کرد: از جمله مقولاتِ متعلّق به تاریخِ قُدسیِ انقلاب، مقولۀ فرهنگ و به‌طورِ خاص، امرِ کتاب و کتاب‌خوانی است. بر اساس آنچه گفته شد، مقصود از کتاب‌های انقلابی، کتاب‍های متعلّق به تاریخِ حیاتِ انقلابی است؛ کتاب‌های برخاسته از این تاریخ و فروع و فرزندِ این تاریخ. البتّه روشن است کتاب‌های انقلابی، فقط کتاب‌های سیاسی نیستند، بلکه هر نوشته‌ای در هر ساحت و عرصه‌ای که با این تاریخِ جدید، همدلی و همراهی داشته باشد و سخن و دغدغه و غایتِ او را بر صفحۀ کاغذ، جاری ساخته باشد، انقلابی است. از این‌رو، «مثلِ چشمه، مثلِ رود»، «تنفّسِ صبح»، «خاک‌های نرمِ کوشک»، «دا»، «سلام بر ابراهیم»، «هفت موجِ اصلاحات»، «حدیثِ پیمانه» و … همگی کتاب‌های انقلابی شمرده می‌شوند.

عضو هیات علمی گروه فرهنگ‌پژوهی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در بخش بعد سخنان خود با اشاره به ذائقۀ فرهنگیِ مردم و نظریۀ اصالتِ جذابیّت گفت: وقتی از ذائقۀ فرهنگیِ مردم سخن گفته می‌شود، نباید تصوّر شود که غرض، اصالتِ جذابیّت و میلِ مخاطب است، چون این‌گونه نیست که همواره، خواست و ارادۀ مخاطب در مَدارِ حقیقت قرار داشته باشد. پس جذابیّت، اصل و مبنا نیست و نباید ملاک و معیارِ قضاوت انگاشته شود. آری، خواست ِمخاطب، مهم است، امّا چارچوب و ارزشِ مطلق نیست، بلکه معیارِ نهایی، حقیقت و صلاح و خیر است که فارغ از خواست و پسند و من و ما و مخاطب، وجود دارد. از این‌رو، اگر ذائقۀ فرهنگی ِمخاطب در رساتای حقیقت و سعادت قرار داشته باشد، مطلوب است و شایستۀ تبعیّت و احترام، و اگر ناسازگار باشد، باید آن را دگرگون کرد. در حالتِ دوّم، مواجهۀ صحیح، مواجهۀ ساختارشکنانه و مبارزه‌جویانه است، نه مواجهۀ مقلّدانه و همدلانه. مغزِ متفکّرِ انقلاب، علامه مرتضی مطهری می‌گوید وجودِ تقاضا، سببِ مشروعیّتِ عرضه نمی‌شود؛ یعنی هر آنچه را که مردم بخواهند و بطلبند، نباید عرضه شود. این تحلیل، با نظریۀ مردم‌سالاریِ دینی نیز، سازگار است؛ چون در نظریۀ مردم‌سالاریِ دینی، برخلافِ نظریۀ مردم‌سالاریِ سکولار، عنصرِ هدایتِ الهیِ مردم حضور دارد و این عنصر سبب می‌شون که انتخاب‌ها و خواست‌ها و اراده‌های مردم، در راستای شرع و حقّ قرار گیرند و به بیراهه کشیده نشوند.

وی با توجه به موضوع  گستردگی و تراکمِ مثال‌زدنیِ مخاطبانِ کتاب‌های انقلابی گفت: قضاوت دربارۀ این‌که ذائقۀ فرهنگیِ مردم، در وضعِ کنونی، چگونه است، تابعِ سئوالِ کلّی‌تر و عامّ‌تری است، و آن، عبارت از این است که حرکتِ فرهنگیِ جامعه در طولِ تاریخِ چهار دهه‌ای پساانقلاب، چگونه بوده است و انقلاب، به کدام‌سو سوق یافته است؟ آیا این حرکت، تکاملی و روبه‌صعود بوده، یا انحطاطی و روبه‌سقوط؟ آیا ارزش‌های اصیلِ اسلامی و انقلابی در این‌مدّت، رشد و گسترش یافته، یا دچارِ ضعف و سستی شده است؟ پاسخ به این پرسش‌ها، متوقف بر این است که از یک‌سو، ساحت و قلمروِ بحث را مشخص کنیم و تعیین نماییم که کدام‌یک از عرصه‌های فرهنگی را در نظر گرفته‌ایم، و از سوی دیگر، در نسبت با چه دوره‌ای، این سئوال را مطرح کرده‌ایم؟ این نوشته، منحصر است به کتاب و کتاب‌خوابی به‌عنوانِ یکی از قلمروهای فرهنگی، و همچنین مقایسه و تطبیق نسبت به دهۀ اوّلِ انقلاب. این دو ضلع، بحثِ ما را محدود و جزئی می‌کنند.

جمشیدی ادامه داد: در این‌باره، چند نکتۀ مهم وجود دارد که باید به توضیح‌شان بپردازیم. نخست این‌که باید تصویرِ ذهنیِ خود را نسبت به دهۀ اوّلِ انقلاب، اصلاح کنیم؛ چراکه اغلب این‌طورِ تصوّر می‌شود که در آن مقطعِ تاریخ، همۀ امور بر طبقِ ارزش‌ها بود و جامعه به‌یکباره به عالَمِ قدسی و ربّانی پانهاده بود و نوعی بهشتِ زمینی، پدید آمده بود، حال آن‌که این تصویر، غیرواقعی و افسانه‌ای است. در همان دوره نیز، نیروهای مؤمن و انقلابی که حاضر به فداکاری و مجاهدت‌های آنچنان بودند، در اقلیّت بودند و اکثریّت، نقشِ جدّی و آغشته به خطر و تهدید نداشتند. از جمله در جنگِ تحمیلی، از جمعیّتِ حدودِ چهل میلیون نفری، تنها حدودِ سه میلیون نفر، درگیر جنگ بودند و به جبهه‌ها رفتند و از جانِ خویش گذشتند. این رقم در نسبت به جمعیّت، رقمِ بالایی نیست. در زمینۀ مصرفِ کالاها و ساخته‌های فرهنگی نیز، وضع بر همین قرار بود و این‌طور نیست که اکثریّت، شیفته و شیدای کتاب‌های انقلابی باشند و بازارِ کتاب و کتاب‌خوانی، پُررونق باشد. امروز که چهل‌سال از انقلابِ کبیرِ اسلامی می‌گذرد، انقلاب توانسته تغییرهای بسیار مهمی را در این زمینه پدید آورد، از جمله این‌که:

[الف]. نسلِ جدید و کاردانی از نیروهای انقلابیِ اهلِ قلم به‌وجود آمده‌اند که که به‌واقع، یک جریانِ فکری و فرهنگیِ قوی و مقتدر را تشکیل می‌دهند. این جریان، تثبیت شده و در برابرِ جریانِ سکولار و غیرانقلابی، صف‌آرایی می‌کند. این در حالی‌ست که در دهۀ اوّلِ انقلاب، وضع بدین‌صورت نبوده و نیروهای انقلاب، تبدیل به جریانِ عمده و مؤثّر نشده بودند.

[ب]. در حوزۀ نشر و انتشارِ کتاب نیز، نیروهای انقلابی به همگرایی و تعاونِ درخورِ توجّهی دست یافته‌اند و صنعتِ نشر را به جلو پیش برده و گوی سبقت را از جریانِ سکولار و غیرانقلابی ربوده‌اند.

[ج]. و در نهایت این‌که، در حوزۀ مخاطبان و هوادارانِ کتاب‌های انقلابی نیز، تحوّلِ بزرگی رخ داده است، به‌طوری‌که در سطحِ جامعه، این آثار توانسته مخاطبانِ خویش را بیابد و گروهِ عمده‌ای را مجذوب سازد. کتاب‌های دربارۀ دفاعِ مقدس در دهۀ اخیر منتشر شده‌اند که در شمارگانِ بالا، بارهاو‌بارها، تجدیدِ چاپ شده‌اند؛ گاهی حتّی این کتاب‌های به چاپِ صدم و فراتر از آن هم رسیده‌اند.

جمشیدی در پایان گفت: این در حالی‌ست که نسبت به دهۀ اوّلِ انقلاب، حجمِ حملات و تهاجماتِ جریان‌های فرهنگی و سیاسیِ جبهۀ متراکمِ دشمن، بسیار افزون‌تر شده است. با این‌همه، کتاب‌های انقلابی، نه‌فقط همچنان مخاطب دارند، بلکه پُرطرفدارترین و گسترده‌ترین مخاطبان در میانِ تمامِ کتاب‌ها، مخاطبانِ کتاب‌های انقلابی هستند.