کرسی ترویجی بشری‌انگاری قرآن بر اساس نگره افعال گفتاری برگزار شد

به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، کرسی علمی- ترویجی “بشری انگاری قرآن بر اساس نگره افعال گفتاری (بررسی و نقد نگره قرآن‌شناختی مجتهدشبستری)”، سه‌شنبه ۲۹ آبان ماه جاری توسط گروه منطق فهم دین در پژوهشگاه دفتر قم برگزار شد.

حجت‌الاسلام حمیدرضا شاکرین، عضو هیأت علمی گروه منطق فهم دین پژوهشگاه به عنوان ارائه دهنده بحث در ابتدای این کرسی علمی گفت: مجتهد شبستری با تکیه بر پاره‌ای نگره‌های فلسفی زبانی معاصر به ویژه نظریه افعال گفتاری نتیجه گرفته است که سخن گفتن خدا با بشر از طریق وحی رسالی ناممکن است و باب مفاهمه زبانی او با بشر مسدود است.

وی افزود: وی معتقد است که تنها با داشتن معنا و مفهومی از زبان می‌توان تصوری از کلام، گفت‌وگو و مفاهمه و مانند این امور داشت؛ او برای تائید این سخن مویدی از اظهارات «آلبرت کلر» آورده که وی گفته است: «زبان شکل‌هایی از اظهارات است که توسط انسان پدید آمده و تکامل یافته است و انسان این سیستم را پیش می‌کشد تا خود را برای دیگران و دیگران را برای خود مفهوم سازد و به انواع گوناگون با واقعیت چالش کند و با آن کنار آید» و در نهایت هم نتیجه می‌گیرد که زبان یک پدیده انسانی جمعی و دارای ارکان و مقومات متعدد است و تنها در جایی تحقق می‌یابد که همه ارکان و مقومات آن موجود باشد.

شاکرین با طرح این بحث که برای نقد نظر وی باید فارغ از صحت و سقم نظریه‌اش بررسی کنیم که آیا اقتضای نگره وی آن است که سخن گفتن خدا امری ناممکن بوده و بدین‌سان با نگرش اجماعی مسلمین در طور تاریخ مبنی بر اینکه قرآن کلام الهی است و وحی رسالی سرشت زبانی دارد، در تعارض است یا از اساس چنین دلالتی نداشته است و متضمن مخالفت با سخن‌گویی خدا و الهی بودن قرآن در لفظ و معنا نیست، اضافه کرد: وی بر قصد و قرارداد در سخن تاکید کرده، در حالی که این مسئله تابع آگاهی است و آگاهی از نشانه‌های زبانی هم از علم مطلق الهی خارج نیست، ضمن اینکه خداوند از زبان اختصاصی برای سخن گفتن با بنده‌اش بهره نبرده است و از همان الفاظ معهود میان آنان استفاده کرده است.

مخالفت ادعای شبستری با نگره فلسفی زبان معاصر

شاکرین در مورد ادعای شبستری در مورد ضرورت مقومات زبان برای تحقق فعل گفتاری که به زعم وی در سخنگویی خدا محقق نمی‌شود، بیان کرد: باید از ایشان پرسید کلامی که از سوی گوینده‌ای آگاه و دارای قصد به زبانی بشری برانسانی برگزیده نازل شده و او برای مردم بدون اندک کم و کاست می‌خواند، از چه رو فاقد گوینده تلقی می‌شود؟ پیش‌فرض وی این است که در وحی، واسطه مانند بلندگو فقط صدایی به وجود می‌آورد، در حالی که براساس نگره‌های فلسفی زبانی معاصر، گوینده در رابطه زبانی کسی است که دارای قصد و منظور باشد و بخواهد معنایی را در قالب اعتبارات زبانی تفهیم کند.

عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی همچنین در نقد بسته بودن باب مفاهمه میان خدا و بشر اظهار کرد: اگر فرض وی مبنی بر بلندگو بودن واسطه در وحی را هم قبول کنیم، باز چه اشکالی دارد که باید آن را حمل بر بسته بودن مفاهمه کنیم؟ البته در این صورت برخی کارکردهای نبوت مانند تبیین‌گری و رهبری امت و … از دست می‌رفت، ولی مقومات زبان همانند گوینده، واسطه، کلام و زمینه و جماعت و اهل زبان و … در وحی وجود دارد.

شاکرین در جمع‌بندی بحث با بیان اینکه معنای اصلی شبستری این است که براساس فسلفه زبانی معاصر از قبیل نگره فعل گفتاری، الهی دانستن لفظی و معنوی قرآن مساوی با نفی همه مقومات قطعی زبان از قبیل گوینده، شنونده و … است، تاکید کرد: تکیه شبستری بر نگره‌های فلسفه زبانی معاصر بدون هیچ‌گونه استدلال‌آوری و توجیه منطقی است، چنان‌چه گویی در نگاه وی صرف پذیرائی آن‌ها در دوران مدرن و مقبولیتشان نزد برخی فیلسوفان غرب برای دعوت به پذیرش آن‌ها و نتایجشان و دست کشیدن از قطعیات معرفتی و دینی کافی است.

وی افزود: هیچ یک از ارکان و بنیادهای نگره افعال گفتاری مانند اصل بیان‌پذیری، وابستگی معنا به قصد گوینده و قراردادهای زبانی، تنوع همزمان افعال گفتاری، مساوقت معنای کامل جمله با مضمون در سخن و قاعده‌مندی زبان کمترین مخالفتی با دیدگاه رائج مسلمین در باب الهی بودن لفظی و معنوی وحی قرآنی ندارد.

صورتبندی جدید شبستری از کلام مشرکان

در ادامه این نشست حجت‌الاسلام علیرضا قائمی‌نیا عضو هیأت علمی گروه معرفت‌شناسی به عنوان اولین ناقد این کرسی در نقد سخنان حجت‌الاسلام شاکرین که در قالب مقاله‌ ارائه شد، با تاکید بر اینکه بنده به هیچ وجه با نظرات مجتهد شبستری موافق نیستم، گفت: اگر بخواهیم به اصل مطلب شبستری نقد وارد کنیم باید به بحث تکلم نیابتی در گفتار که وی روی آن متمرکز است، بپردازیم؛ از طرف دیگر وی معتقد است که تکلم گفتاری را باید انسان انجام دهد و معنا ندارد بگوئیم که موجودی غیرانسانی چنین کنش‌هایی را انجام می‌دهد که به نظر بنده تکیه‌گاه بحث بر این دو محور در مقاله نیست و مورد نقد قر ار نگرفت.

قائمی‌نیا با بیان اینکه حرف شبستری تفاوت ماهوی با حرف مشرکان مکه ندارد، بلکه صورتبندی جدیدی از همان حرف است، افزود: از طرفی میان نگره و نظریه تفاوتی بیان نشده است و یا معادل‌هایی مانند فعل سخنی و فعل پساسخنی به کار رفته که معادل‌های مناسبی نیست.

وی در مورد تکلم نیابتی افزود: خود غربی‌ها آن را نقد کرده و گفته‌اند که در تکلم نیابتی حتی مطالبی در ضمیر فرد از سوی نائب بیان می‌شود، همچنین در فلسفه زبان هیچ تصریحی وجود ندارد که انسان حتما باید در تکلم نیابتی وجود داشته باشد؛ الان در مباحث هوش مصنوعی گفته می‌شود که هوش مصنوعی قدرت تکلم دارد و مورد تائید هم قرار گرفته است. حتی اگر رباتی با ما سخن بگوید ممکن است حرف او را بشنویم بنابراین شرط فهم افعال گفتاری و تکلم افعال گفتاری، وجود انسان نیست، چه رسد به خداوند که علیم و حکیم و قادر و … است.

وی اظهار کرد: شما میان دو چیز یعنی شرط فهم افعال گفتاری و شرط تحقق آن خلط کرده‌اید؛ ما وقتی با کلام و افعال گفتاری مواجه می‌شویم، اصل اولیه این است که انسان انجام دهد مگر با وجود قرائنی بر خلاف آن، اما شرط تحقق آن ضوابط‌مندی و قاعده‌مندی آن کلام است، ولی در فهم فعل گفتاری حتی این شرط هم نیاز نیست.

وی با تاکید بر اینکه باید معنای نشانه‌شناختی و زبانی تکلم را از هم جدا کنیم، تاکید کرد: معنای زبانی انجام کار با واژه است یعنی مافی الضمیر را با واژه منتقل می‌کنیم، ولی برخی افعال مانند موجودات آفرینش، بروز ما فی الضمیر الهی است، ولی در اینجا واژه در کار نیست.

اهتمام جدی به پژوهش در مورد وحی

همچنین حجت‌الاسلام مهدی عبداللهی در سخنانی در نقد مطالب گفت: مسئله وحی یکی از مهم‌ترین موضوعات پژوهش اسلامی است و باید حساسیت زیادی نسبت به این تحقیقات صورت بگیرد.

وی با اشاره به نگاه فلسفه به وحی بیان کرد: یکی از صفات فعلیه خداوند کلام است و در تفسیر حقیقت کلام به خصوص در نظریه روح معنا، نشان داده شده که لوازم مادی برای کلام داخل در معنای لفظ نیست و قوام کلام قائم به مصادیق مادی نیست، لذا کلام القاء ما فی الضمیر است.

عبداللهی اظهار کرد: کمبود منابع در نقد شبستری و رجوع اندک به منابع اصلی از جمله نقاط ضعف این مقاله است؛ ضمن اینکه استناد به کلمات شبستری هم در مقاله اندک است، تا حدی که اگر نام مجتهد شبستری را از مقاله هم کنار بگذاریم، می‌توانیم نقد خود بر نظریه افعال گفتاری را داشته باشیم.

آفت پژوهش‌های دینی

وی افزود: یکی از آفات جدی دین‌پژوهی این است که اندیشمندان دینی در نقد و بررسی نظریات بحث را از وسط و بالاتر از آن شروع می‌کنند؛ در حالی که در نقد همانند فهم، باید سراغ مبنا برویم، چه بسا وقتی نظریه پایه نقد شد دیگر لزومی بر نقد شاخ و برگ‌های مبتنی بر مبانی یک اندیشه نباشد افزون بر اینکه ممکن است برای خواننده این تلقی ایجاد شود که ناقد نظریه مبنایی را قبول دارد و تنها شاخ و برگ‌ها را رد کرده است.