کرسی ترویجی “مرجعیت علمی قرآن برای علوم انسانی اسلامی”

به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، در این کرسی علمی که با سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین دکتر غلامرضا بهروزی لک، نقادی حجت الاسلام و المسلمین دکتر علیرضا قائمی نیا و دکتر سلیمان خاکبان و دبیری علمی حجت الاسلام و المسلمین حمیدرضا شاکرین همراه بود، مرجعیت علمی قرآن برای علوم انسانی اسلامی مورد بحث و بررسی قرار گرفت.

در ابتدای این کرسی ترویجی حجت الاسلام و المسلمین دکتر بهروزی لک، عضو هیأت علمی پژوهشکده باقرالعلوم(ع) قم طی سخنانی گفت: وقتی در زمینه قرآن و موضوعات صحبت می ‌شود این بحث مطرح است که ما دغدغه قرآنی زندگی کردن، فهمیدن و تمدن سازی براساس قرآن را داریم، بنابراین در اینجا دنبال آن هستیم که اگر قرآن بخواهد به مسئله روز تبدیل شود و علاوه بر قرائت آن، در تار و پود ابعاد حیات بشری قرار بگیرد چه کاری باید بکنیم.

وی اظهار کرد: مرجعیت قرآن در چند بخش قابل طرح است. اول اینکه قرآن مرجعی برای احکام ما باشد؛ دوم اینکه از حضور قرآن در زندگی بهره می‌ بریم و قرآن به عنوان منبع اعتقادی و جهان بینی نگریسته می ‌شود؛ سوم اینکه گاهی قرآن به عنوان مرجع تحولات مثلاً تاریخی در نظر گرفته می شود؛ و چهارم اینکه گاهی مرجعیت محل بحث است، به این معنا که ما از قرآن تمدن ‌سازی را مدنظر داشته باشیم.

بهروزی ‌لک در ادامه گفت: گاهی مرجعیت قرآن در قالب دیدگاه ‌شناسی قرآن در مورد موضوعی خاص است که می‌ توان از آن به تفسیر موضوعی تعبیر کرد اما آنچه در این نشست بحث می ‌شود این است که اگر بخواهیم نسبت قرآن را با دانش ها و علوم بسنجیم مرجعیت قرآن به این نیست که صرفاً احکام فردی و اجتماعی و نقشه کاری برای تمدن سازی درست کند بلکه مراد چگونگی وجود، رشد و تحول و شکوفایی آگاهی‌ های سازمان یافته انسان است.

وی با طرح این سؤال که چگونه قرآن برای زندگی علمی ما می ‌تواند الهام‌ بخش باشد بیان کرد: مراد ما در اینجا بحث تفسیر موضوعی و منظم کردن دیدگاه‌ های قرآن کریم درباره یک موضوع نیست بلکه مراد این است که عالمان و جامعه اسلامی همراه با قرآن کریم علم و دانشی را ایجاد کرده ‌اند که به شکل پسینی و پیشینی قابل بحث است.

استاد حوزه علمیه عنوان کرد: یک دستگاه منطقی برای سنجش رابطه میان قرآن و علم وجود دارد که چند مؤلفه دارد و از جمله اینکه مراد ما از علم چیست؟

مراد از علم، آگاهی‌ های سازمان یافته حول موضوعات براساس فهم بشری است لذا نظام یافتگی و بشری بودن این آگاهی ‌ها مدنظر ما هست.

وی اظهار کرد: مسئله دوم این است که این علوم چه عناصری دارد که باید با قرآن بسنجیم زیرا هر علمی چند عنصر کلیدی از جمله مبانی دارد که علم از آن مبانی اشراق دارد حال سؤال این است که آیا علم بدون احاطه و محیط آگاهی ‌های پیشینی داریم یا نه؟ پس قرآن می ‌تواند محیط ماقبل علم را برای ما فراهم کند.

وی در بیان مراد از مرجعیت علمی قرآن این چنین افزود: مراد ما از مرجعیت قرآن احاطه‌ کنندگی معرفتی قرآن است. یعنی آگاهی ‌های بشری ما در درون بستر و لایه های معرفتی قرآن شکل بگیرد.

وی با اشاره به موضوع مرجعیت قرآن تاکید کرد: در نخستین تلقی، مرجعیت قرآن کریم در اندیشه و تفکر مطرح است و از لحاظ اعتقادی مرجع عقایدی فرد محسوب می‌ شود و بر شکل دهی اعتقادات شخص تأثیر گذار است. در معنای دوم مرجعیت در عمل منظور نظر است که در موضوعات و مسائل، اخلاق عملی مطرح می ‌شود.در رویکرد سوم ممکن است قرآن کریم به عنوان مرجع در حجیت و اعتبار تکالیف دینی لحاظ شود، در این نظرگاه از رویکرد فقهی تأثیر قرآن مورد مطالعه است و بر اساس رویکرد چهارم، قرآن در استناد به تحولات تاریخ مرجع قرار می ‌گیرد چرا که بر اساس قوانین تفسیری و بررسی شأن نزول، محتوای آیات تاریخی، می ‌توان مستند بسیاری از مسائل و رخ ‌دادهای تاریخی باشد. افزون بر همه رویکرد‌های پیشین، «رویکرد تمدنی» نیز قابل طرح است، در این رویکرد قرآن مرجع قرار می‌ گیرد تا هویت تمدن سازی خویش را آشکار سازد و در بازسازی تمدن اسلامی نقش خویش را ایفا نماید.

عضو هیأت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) بیان کرد: بنابراین قرآن در دو سطح مبانی به صورت عام و در سطح خاص می ‌تواند مرجعیت داشته باشد یعنی قرآن کریم می تواند مثلاً مبنای معرفت شناختی، هستی شناختی و غایت شناختی را به ما ارائه دهد؛ دوم اینکه قرآن می تواند اعتبار روش ها را تعیین کند و سومین تأثیر قرآن بر علوم نیز تأثیر بر غایات و کاربردهای دانش است.

وی با بیان اینکه قرآن در مبانی، روش و غایات می تواند مرجع باشد افزود: در سطح خاص باید پلی میان تفسیر موضوعی و نظام مسائل علم مقصود داشته باشیم وقتی راجع به جامعه شناسی به عنوان علم بشری سخن می گوییم نگاه قرآنی می تواند علم جامعه شناسی را تغییر دهد و این نوع تأثیر بر همه علوم قابل بررسی است.

بهروزی لک تصریح کرد: اگر معیارها را مورد بررسی قرار دهیم در این صورت فرقی میان علوم انسانی و بقیه علوم ایجاد نخواهد شد؛ البته در علوم انسانی چون اختلاف اقوال و مبانی مختلف است بحث لغزنده تر است. مثلا آیا می توان از اعجاز قرآن در علم سیاست سخن بگوییم یا نه در حالی که در علم نجوم راحت تر می توانیم این کار را انجام بدهیم.

وی با طرح این سؤال که آیا بحث از مرجعیت قرآن، سنجش علوم موجود است یا ایجاد علوم گفت: سنجش علوم موجود با قرآن غیر از مرجعیت قرآن در علوم است؛ الان پایان نامه های متعددی تعریف می شود و مباحث را با قرآن می سنجیم ولی این را مرجعیت علمی قرآن نمی دانیم پس سنجش علوم موجود با قرآن از مرجعیت قرآن جدا هست.

بهروزی لک با تأکید بر اینکه باید روشی برای سنجش علوم موجود با قرآن ارایه شود تصریح کرد: ما علم خنثی نداریم زیرا انسان از قبل فطرتی دارد و سرشته شده و مخلوق است و همین مسئله بر علم و دانش او تأثیر می گذارد بنابراین اینکه آیت الله جوادی علم را به صورت خام در نظر گرفته است نقد بر آن وارد است.

استاد حوزه علمیه افزود: از دیدگاه این اندیشمند تنها علمی که از مطلق وجود به صورت خنثی بحث می‌ کند «فلسفه» است، اما علوم دیگر هر کدام بخشی از جهان را می ‌نگرند و موضوعشان خاص است و علوم نمی ‌توانند جهان بینی ارائه نمایند و ارائه جهان بینی از حیطه کار علوم بیرون است و فقط فلسفه مطلق به ارائه جهان بینی و اصول موضوعه می ‌پردازد. بر این اساس علم در ابتدای پیدایش، سکولار نخواهد بود، هر چند عالم آن سکولار باشد، زیرا علم از آن رو که تفسیر خلقت است، فقط اسلامی است: علم اگر علم باشد(نه وهم و فرضیه) نمی تواند غیر اسلامی باشد، زیرا علم صائب، تفسیر خلقت و فعل الهی است و تبیین کار خدا حتماً اسلامی است؛ گر چه فهمنده، این حقیقت را در نیابد و خلقت خدا را طبیعت بپندارد.

 

در ادامه این نشست حجت الاسلام دکتر علیرضا قائمی نیا عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی که به عنوان اولین ناقد سخن می گفت ضمن بیان آسیب های مطالبی که در سال ‌های اخیر در زمینه علوم انسانی اسلامی مطرح است، ادامه داد: این مسئله چند آسیب ‌شناسی کلی دارد: اول اینکه در این مباحث ابهاماتی وجود دارد که ممکن است به مقتضای محیط تاریخی که در آن قرار داریم باز گردد که باید این ابهامات رفع شود.

وی تصریح کرد: عدم توجه به تحولات معرفتی از دیگر آسیب ‌هاست. گویی اصلاً به تحولات معرفتی در دنیای علم توجه نداریم زیرا دانش ‌های جدیدی مانند هرمنوتیک و فلسفه علوم شناختی و اجتماعی  ایجاد شده و ما باید مواضع خود را نسبت به آن ‌ها حل کنیم و نمی ‌توانیم در این مقوله سیاه و سفید بنگریم و باید نگاه انتقادی داشته باشیم.

قائمی ‌نیا بیان کرد: فلسفه ‌زدگی مفرط از دیگر آسیب ‌هایی است که در زمینه اسلامی ‌سازی علوم ما را احاطه کرده است زیرا اگر قرار باشد همه چیز را فلسفه اداره کند نمی ‌تواند تحولی در اسلامی سازی صورت بگیرد.

استاد حوزه علمیه، با بیان اینکه شعارزدگی از دیگر مشکلات فراروی ما است افزود: در زمینه مرجعیت علمی قرآن چون تمدن اسلامی متن‌ محور است باید این مرجعیت به درستی معنا و حدود و ثغور آن روشن و نحوه کارکرد آن نیز مشخص شود.

وی تاکید کرد: در اینجا سؤالی مطرح است که میان کتاب و سنت قطعی، شبکه ‌ای وجود دارد و قطعاً نمی ‌توان جایگاه روایات را نادیده بگیریم ولی در مباحث ارایه شده به روایات توجهی نشده است؛ البته قرآن ثقل اکبر و روایات اصغر هستند و باید این نسبت را رعایت کنیم.

وی اظهار کرد: در مورد تعریف علم، دو مؤلفه نظام ‌یافتگی و بشری بودن مطرح شد که حدود علم را به روشنی مشخص نمی‌ کند زیرا علم عناصر دیگری از جمله واقع‌ نمایی و کاشفیت نیز دارد. زیرا مثلاً داستان شرلوک هلمز نیز بشری است و نظام یافته؛ اما علم نیست از این رو تعریف رئالیستی از علم ضروری است.

قائمی ‌نیا بیان کرد: برخی تعابیر دارای ابهام بود، مثلاً اینکه قرآن احاطه‌ کنندگی معرفتی دارد یعنی چه؟ همچنین اقسام تاثیراتی که گفته شد بسیار گسترده تر است و نمی ‌توان در این موارد منحصر کرد؛ باید خود علم را کالبد شکافی کرده و ببینیم کتاب و سنت تا کجا در آن موثر است.

وی اظهار کرد: نقدهایی بر تعریف آیت ‌الله جوادی آملی درباره علم دینی وجود دارد و این تعریف نمی ‌تواند مشکل ما را حل کند زیرا پشت صحنه علم، مبانی ارزش شناختی، روش شناختی و غیره وجود دارد و باید مشخص شود که قرآن چه تاثیری بر این زمینه ‌ها دارد.

 

دکتر سلیمان خاکبان، عضو هیأت علمی دانشگاه قم نیز که به عنوان دیگر ناقد این کرسی ترویجی سخن می گفت، ضمن تقدیر از ارائه دهنده به جهت تمرکز بر بحث مرجعیت قرآن افزود: البته مبنایی که به عنوان علم دینی از سوی وی انتخاب شده است بسیار ضعیف است. ایشان مبنا و تعریف آیت ‌الله جوادی را در علم دینی به کار برده است که من منتقد آن هستم زیرا این تعریف، واگذار کردن معرفت اسلامی به آنچه دیگران تولید کرده‌اند است و ما محترمانه می‌ گوییم هر چه را تولید کرده‌ اید اگر دارای قید علمیت باشد اسلامی است.

وی تاکید کرد: این به معنای تسلیم شدن در برابر فضای موجود و عقب‌ نشینی بسیار خسارت‌ بار است. این کار مرجع ‌سازی قرآن نیست بلکه تابع قرار دادن قرآن است به آنچه که انسان تولید کرده است.

عضو هیأت علمی دانشگاه قم تصریح کرد: آیت ‌الله جوادی فرموده‌ اند علم اگر علم باشد نه موهومات چون تجلی الهی است علم اسلامی است ولی آنچه امروز به عنوان علم مطرح است چه میزان با این تعریف قابل توجیه است و جالب اینکه ایشان در آثار دیگر خود از این بحث عقب نشینی کرده و می گویند اگر دستاوردهای ساینس مظنون هم باشد به اسلامیت آن خدشه نمی ‌زند که ما این مبنا را قبول نداریم و این عقب ‌نشینی کردن در مقابل علوم سکولار و غربی است.

وی افزود: پیشنهاد می‌ کنم که این نشست در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی فتح بابی برای بازخوانی معیارهای علم دینی و تدوین و تبیین آن ایجاد کند تا در نهایت نقد و بررسی و یا به انتخاب مبنا برسیم و یا مبنایی جدید تولید کنیم.

خاکبان ادامه داد: ما معتقدیم که قرآن قادر است در تمامی علوم به عنوان مرجع مورد نظر قرار گیرد و مرجعیت صرفاً به مبانی خلاصه نمی ‌شود و نباید حوزه مسائل را به دیگران واگذار کرد در این صورت در مسئله، عقب نشینی رخ داده است.

 

گفتنی است کرسی ترویجی “مرجعیت علمی قرآن برای علوم انسانی اسلامی”، با حضور و سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین دکتر غلامرضا بهروزی لک، نقادی حجت الاسلام و المسلمین دکتر علیرضا قائمی نیا و دکتر سلیمان خاکبان و دبیری علمی حجت الاسلام و المسلمین حمیدرضا شاکرینتوسط حلقه تفسیر موضوعی تخصصی بینا رشته ای گروه مطالعات قرآن و حدیث وابسته به پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، با همکاری هیأت حمایت از کرسی های نظریه پردازی، نقد و مناظره، عصر دوشنبه ۶ اردیبهشت ماه  سال جاری در دفتر این پژوهشگاه واقع در شهر مقدس قم برگزار شد.