هوش مصنوعی، ابزار اصلی جنگ شناختی است.
نوشتاری از دکتر مهدی عباس زاده عضو هیأت علمی گروه معرفت شناسی و علوم شناختی پژوهشگاه
برای شکلگیری فهم درست و دقیقی از جنگ شناختی، ابتدا باید منظور از اصطلاح «شناختی» (cognitive) را به روشنی درک کرد.
در علوم شناختی، این اصطلاح به معنایی اعم از شناخت و آگاهی به کار میرود. مراد از این اصطلاح، همه فرآیندهایی است که در مغز یا ذهن میگذرد، اعم از آگاهی و ادراک، استدلال و تفکر، هوشیاری، حافظه و یادآوری، التفات، یادگیری، تصمیمگیری، پیشبینی، تجزیه و تحلیل، حل مسئله، عاطفه و هیجان، و …
بنابراین جنگ شناختی، جنگی است که ذهن و قوه شناخت انسان را هدف قرار داده، با مدیریت و مهندسی افکار، روایتها و هیجانات مردم و جوامع میکوشد بر همه فرآیندهای پیشگفته تأثیر بگذارد و در صورت موفقیت میتواند بینشها، گرایشها، منشها و کنشهای مردم و جوامع را تغییر دهد و بر نحوه مواجهه آنها با واقعیتهای اجتماعی (اعم از واقعیتهای سیاسی، اقتصادی، مدیریتی، حقوقی، امنیتی، دفاعی و …) به نفع اهداف طرفین جنگ تأثیرات جدی بگذارد.
هدف غایی در جنگ شناختی از بین بردن اعتماد عمومی نسبت به حاکمیتها و تضعیف یا نابودی نهادها و سرمایههای اجتماعی کشور مقصد است.
شیوههای مرسوم در جنگ شناختی مشتمل بر تلقین ناکارآمدی حاکمیتها، تضعیف یا حذف اعتماد عمومی نسبت به آنها، نفی اعتبار و مشروعیت آنها، ناامیدسازی نخبگان و تودهها، ایجاد شکاف و تفرقه در بین مردم و گاه حتی براندازی است.
مخاطبان جنگ شناختی همه افراد اعم از نخبگان، کارگزاران، جوانان و عموم مردم در جوامع مختلف هستند، هرچند ممکن است جنگ شناختی گاه با هدفی خاص و مشخص، محدود به قشر خاصی از مخاطبان بشود. بنابراین، دو قسم جنگ شناختی عام و محدود، قابل تشخیص اند.
چهار فعالیت مهم در جنگ شناختی و نیز دفاع شناختی عبارتند از رصد، تحلیل، طرحریزی و عملیات که دولتها، نهادها و ملتها باید توجه ویژهای به آنها داشته باشند تا مغلوب نشوند.
اما در وضعیت کنونی، «هوش مصنوعی» به مثابه ابزار اصلی جنگ شناختی تلقی میشود و در آینده نیز با پیشرفتهای روزافزونی که در این زمینه پدید خواهد آمد، قطعاً نقش پررنگتری ایفا خواهد کرد.
هوش مصنوعی و ماشینهای هوشمند از طریق دریافت و رصد دادهها و اطلاعات کلان و نیز تجزیه و تحلیل الگوریتمهای پیچیده، به ارائه توصیهها و راهکارهای سیاستی بسیار موثری در جنگ شناختی میپردازند و این توصیهها و راهکارها را از طریق اتوماسیون فرآیندها بصورت خودکار در قالب انتشار محتوا (متن، کلیپ و فیلم کوتاه، پستهای شبکههای اجتماعی و …)، پاسخ به پرسشهای مطروحه برای طرفین، و شناسایی و هدفگیری افراد و نهادهای خاص در کشور مقصد، عملیاتی میکنند. نیاز به توضیح نیست که هوش مصنوعی در دفاع شناختی کشورها نیز نقشی کلیدی ایفا میکند.
همچنین «رسانه» و بویژه «فضای مجازی و اینترنت» را میتوان بستر و مجرای کلیدی و محوری جنگ شناختی دانست. در واقع جنگ شناختی عمدتاً در همین فضا صورت میبندد، چه اینکه این فضا امروزه پرمخاطبترین و موثرترین رسانه است که اطلاعات (درست و غلط) را به سهولت و با سرعت در اختیار مخاطبان خود قرار میدهد و امکانی بسیار مناسب و مساعد را برای «تغییر ذهن» افراد و تودههای مردم فراهم میآورد. حملات و هکهای سایبری نیز عمدتاً در همین فضا رخ میدهند.
بنابر نکات پبشگفته، توسعه و تعمیق مطالعات هوش مصنوعی، هم از حیث مسائل نظری و فرهنگی آن و هم از حیث جهات فناورانه آن، از ضروریات کنونی جامعه ماست.
نیز تقویت سواد رسانهای و به ویژه سواد فضای مجازی مردم ما، نقشی عمده و اساسی در دفاع شناختی ایفا میکند.
همچنین برقراری یک اینترنت ملی قوی و کارآمد، یک راهکار زیرساختی و بنیادین برای تأمین ثبات و امنیت شناختی کشور است.