دشمن شناسی در قرآن(بخش دوم)
نوشتاری از حجت الاسلام والمسلمین محسن مهاجرنیا عضو هیأت علمی گروه سیاست پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
در قسمت نخست این نگاشته بیان شد که تاریخ شکل گیری یهود هم زاد با جرم و جنایت است. نگاه مثبت آیات مکی به مكمنان یهودی به خاطر همراهی اولیه آنها با حضرت موسی (ع)بیان شد.در این قسمت ، به آیات مربوط به میثاق های یهودیان با حکومت اسلامی نوپای مدینه اشاره می کنیم تا در قسمت های بعدی به نقض عهد و نقش اپوزیسیونی و محاربه آنها با مسلمانان اشاره کنیم.
ب) بنیاسرائیل بهمثابه شهروندان مدینه
حکومت نوپای مدینه که از طریق یک استقبال تاریخی به قدرت رسید ، در بدو تأسیس، با مردم مدینه اعم از مسلمان و غیرمسلمان پیمانهایی برای زندگی اجتماعی مسالمت آمیزمنعقد نمود.ابتدا میان مهاجران و انصار مدینه پیمان اخوت برقرار کرد و از پایگاه آنها با غیرمسلمانان ساکن مدینه،هم به توافقها و معاهداتی رسید.یهودیان مدینه در دو مورد مهم در این قراردادها شرکت داشتهاند.یکى پیمان عمومى مردم است که در تاریخ به «موادعه یهود» معروف شده و در آن قبایل یهودی؛ بنی عوف، بنی ساعده،بنی حارث، بنی جشم، بنی نجار، بنی عمرو بن عوف، بنی اوس، بنی ثعلبه و بنی شطیبه شرکت داشته اند.(ابن هشام،۱۴۲۱ق، ج۱، ص۵۰۱-۵۰۲). دیگرى پیمانی است که میان پیامبر(ص) و سه طایفه بنىنضیر،بنى قریظه و بنى قینقاع منعقدشده است. این پیماننامهها بهسرعت موردقبول طرفین قرار میگرفت.و مبنای راهحل برای برونرفت از بحران اجتماعی و ایجاد ثبات و امنیت اجتماعی و سیاسی برای مردم مدینه بودند.
- ۱. پیمان عمومى
تأسیس جامعهای جدید بر پایه اصول و ارزشهای اسلامی در شرایط ناهمگون و ناسازگار تاریخی و فضای قبیلهای یثرب، نیازمند برقراری انسجام و پیوندهای سیاسی میان تمام ساکنان مدینه بود تا زمینۀ اتحاد سیاسی، مذهبی در پایتخت حکومت اسلامی فراهم آید و افقی روشن و قابلدستیابی برای تحقق آزادی و آسایش در چارچوب شریعت، برای همه شهروندان مدینه النبی ایجاد شود.بر اساس همین آگاهی و هوشمندی بود که رسول اکرم (ص)در این منشور اساسی بر آن شدند تا در چارچوب حاکمیت اسلام،احساس تفاخر و تضادهای قومی و مذهبی را به همزیستی مشترک و دفاع از مدینه مبدل ساخته و بنیاد امت واحده را پیریزی نمایند.(زرگری نژاد،١٣٨١،ص٤٦)
حضرت در نشستهای مختلف ازجمله در دو جلسه تاریخی که یکی با انصار و سران مهاجر در خانة “اَنس ابن مالک” تشکیل دادند.در این جلسه اصول و مبانی قانونی برای برادری و عقد اخوت میان مهاجر و انصار به شور و تبادلنظر گذاشته شد.این اقدام ازجمله مهمترین اولویتهای حضرت بود. گویا در این جلسه بندهای ۱ تا ۲۳ از این پیماننامه تعیین و نوشته شد و اصول حاکم بر روابط اجتماعی و قانونی جامعه نوپای اسلامی به تثبیت رسید.جلسه دوم، پیامبر( ص) در خانه “بنت حارث”، با رهبران و نمایندگان گروههای غیر اسلامی؛ ازجمله یهودیان برگزار شد تا دیدگاههای مختلف آنها نیز شنیده شود و درنهایت پیشنویس متن قانون اساسی مدینه تهیه و با حضور سران مهاجر و انصار و یهودیان به امضاء برسد.این پیمان نامه نخستین قانون اساسی در اولین دولت اسلامی در طول تاریخ مسلمانان بلکه مهمترین و جامعترین قرارداد بینالمللی در اسلام بود و در دورة تاریخی خود، تنها قانون اساسی مکتوب و مدون در سطح جهان بود.(حمیدالله،۱۳۹۴،ص٦٥-٦٩)
قانون اساسی مدینه بهگونهای تنظیمشده بود که به اصول و قواعد یهودیان احترام گذاشتهشده بود. . (طباره،١٩٦٦،ص١٨)بهگونهای که میتوانستند با مسالمت در کنار مسلمانان زندگی کنند. آنها همپیمان مسلمانان و جزئی از جامعه جدید محسوب میشدند. در برابر اعطای امتیازات بسیار به یهودیان، از آنان جز رعایت پیمان عدم تعرض و در صورت لزوم دفاع از شهر مدینه، چیز دیگری خواسته نشده بود.(حمیدالله،۱۳۹۴،ص٦٥-٦٩ واحمـدی میـانجی،۱۴۱۹ق،ج١، ص٢٤١-٢٦٩).آنها در آزادی کامل بر عقاید خویش باقی ماندند و از حقوق اجتماعی و امنیتی فراوانی بهرهمندمی شدند. (طباره،۱۹۶۶،ص١٨) طبق پیماننامه ،یهودیان در زمره اهل ذمه به شمار نمیآمدند ولی زمانی که با نقض عهد، خیانت کردند در جایگاه اهل ذمه قرار گرفتند.
در متن پیماننامه با اشاره به اینکه یثرب برای تمامی اهل آن،شهرامن و مورداحترام همگان اعلام میشود و همه مردم تحت حاکمیت اسلامی از آزادی برخوردارند به موارد جزئیتری به شرح ذیل اشارهشده است
۱. همه قبایل یهودی(یهودیان بنی عوف،بنى نجار، بنى حارث، بنى ساعده، بنى جشم،بنى اوس، بنى ثعلبه، ،بنی جفنه، بنىثعلبه و بنى شطیبه)که تحت این پیمان هستند، باید موردحمایت قرار گیرند. هرگاه مسلمانان، یهود را و یهود مسلمانان را به مصالحه دعوت کنند،باید بپذیرند.
۲. در هنگام جنگ، یهودیان و مسلمانان هرکدام باید هزینه خود را بپردازند.
۳. مسلمانان و یهودیان همپیمان، یک امتاند. مسلمانان دین خود رادارند و یهودیان دین خود را؛ مگر کسی که ستم و گناه مرتکب شود.
۴. بر مسلمانان و یهودیان لازم است که بر ضد دشمنان مدینه هماهنگی و همراهی نمایند.
۵. هیچ انسانی به خاطر گناه همپیمانش مؤاخذه نمیشود.
۶. همگان لازم است مظلومان را در میان خودیاری نمایند.
۷. هیچ کافری پناه داده نمیشود، مگر با رعایت مصالح مسلمانان و یهودیان.
۸. همسایه همانند خویشتن است و نباید موردتعدی قرار گیرد.
۹. بر مسلمانان و یهودیان لازم است که علیه مهاجمان به مدینه باهم همکاری کنند.
۱۰. روابط میان مسلمانان و یهودیان بر پایه خیرخواهی است.(ابن هشام،۱۴۲۱ق، ،ج۱،ص۵۱۶)
یهودیان شرکتکننده در این پیمان عربهایی از دو طایفه اوس و خزرج هستند که دین یهود را پذیرفته و بهاصطلاح« متهودین»بودند(یعقوبى،۱۴۱۳،ج۱،ص۳۷۰) این گروهها به جهت اوس یا خزرجى بودنشان کمترین تنشها را با مسلمانان داشتهاند (ابن هشام،۱۴۲۱ق،ج۱،ص۵۱۶)
در این قرارداد بنىقینقاع و بنىنضیر و بنى قریظه حضور نداشتند.(عاملى،۱۹۹۵،ج ۴،ص ۲۵۵) به همین دلیل پیامبر(ص) بلافاصله بعد از پیماننامه،عهدنامه جداگانهای با یهودیان سهگانه منعقد کردند.(هیکل،۱۹۶۸،ص۲۲۷)
- ۲. عهدنامه با سه طایفه یهودیان اصیل
برخی از مورخان نقل کردهاند که گروهی از یهود بنىقریظه و بنى نضیر و بنى قینقاع نزد پیامبر(ص) رفتهاند و در مورد دین اسلام و رسالت پیامبر با حضرت گفتگوهایی داشتهاند حضرت در مورد پیشگوئیهای تورات به آنها گزارشهایی میدهد و آنها تصدیق میکنند. یهودیان میگویند ما آمدیم تا با تو عهد صلح و همزیستی ببندیم تا به سود و زیان تو نباشیم و کسى را علیه تو یارى نکنیم و متعرض یارانت نشویم.«وقد جئناک لنطلب منک الهدنة على أن لا نکون لک ولا علیک ولا نعین علیک أحداً، ولا نتعرض لأحد من أصحابک»تو هم متعرض ما و دوستانمان نشوى،«ولا تتعرّض لنا ولا لأحد من أصحابنا»تا ببینیم کار تو و قومتبه کجا مىانجامد.« حتى ننظر إلى ما یصیر أمرک وأمر قومک»با استقبال پیامبر(ص) میان آنان قراردادى منعقد شد که در بخشی از آن آمده است:« أن لا یعینوا على رسول الله ولا على أحد من أصحابه بلسان ولا ید ولا بسلاح ولا بکراع فی السرّ والعلانیة لا بلیل ولا بنهار والله بذلک علیهم شهید» (طبرسی،۱۴۱۷،ج۱،ص۱۵۷)یهودیان با زبان و دست و سلاح و بازو در نهان و آشکار و در شب و روز هرگز علیه رسول خدا یا هیچ یک از اصحاب او اقدامی نکنند و خداوند بر آنها گواه است. آنگاه براى هر قبیله از این یهودیان نسخهاى جداگانه تنظیم شد و توسط نماینده بنىنضیر حیىبناخطب، نماینده بنى قریظه”کعب بن اسد”ونماینده بنى قینقاع”مخیریق”امضاء گردید.( طبرسى،۱۴۱۷ق، ص ۱۵۷و مجلسى،۱۴۰۳،ج ۱۹،ص۱۱۰و احمدى ۱۴۱۹ق،ج۱،ص۲۶۰) گزارشهای تاریخی بیانگر آن است بعد از پیروزی مسلمانان در جنگ بدر،برخی از یهودیان طرف این قرارداد گفتند این همان پیامبر موعود(ص)است ومخیریق که نماینده طایفه بنىقینقاع بود نزد پیامبر رفت و ایمان آورد و بعد هم در جنگ احد به شهادت رسید. (واقدى،۱۴۱۴،ج۱،ص۳۶۳)
اما تاریخ این قوم بر همین منطق ثابت نمی ماند رفتار آنها به گونه ای تغییر می کند که در گزارش قرآن از آنها نشان می دهد که داغ خوارى و نادارى بر پیشانى آنان زده شد و به خشم خدا گرفتار آمده اند: « وَضُرِبَتْ عَلَیهِمْ الذِّلَّةُ وَالْمَسْکنَةُ وَبَاءُوا بِغَضَبٍ مِنْ اللَّهِ»(بقره :۶۲) و در نهایت با تغییر نگاه مثبت به بنی اسرائیل آنها را دشمن ترین دشمنان ایمان به خداوند معرفی می کند :« لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِینَ آمَنُوا الْیهُودَ»(مائده :۶۲)
ادامه دارد …