عید قربان را نمی‌توان با عقل ابزاری مدرن تحلیل کرد

به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، حجت‌الاسلام والمسلمین بهرام دلیر؛ عضو هیئت علمی گروه عرفان و معنویت پژوهشگاه در خصوص اهمیت عید قربان گفت‌وگویی با ایکنا کرده است که در ادامه می‌خوانیم:

ایکنا ـ اهمیت و جایگاه عید قربان در منظومه معارف اسلامی چیست؟
ما معمولا اعیاد مذهبی شیعی مانند غدیر و میلاد ائمه(ع) را گرامی می‌داریم ولی عید قربان جزء مشترکات عموم مسلمین است و سنی و شیعه و عامه و خاصه ندارد و همه مذاهب و فرق اسلامی آن را گرامی می‌دارند.
عید قربان با توجه به پیشینه آن یعنی بازگشت به دوره ابراهیم خلیل(ع) از اهمیت زیادی برخوردار است؛ حضرت ابراهیم(ع) طبق آن چه در رؤیای صادقه دید مامور شد تا فرزندش اسماعیل(ع) را قربانی کند و حضرت ابراهیم(ع) هم تبعیت کرد و وقتی به حضرت اسماعیل(ع) گفت او هم با کمال میل تبعیت کرد و خدا قوچی را به عنوان قربانی فرستاد؛ قربانی در روز عید قربان، نماد است زیرا عموم بشر تعلق خاطر به ثروت و مال و منال و پول دارد و عید قربان در حقیقت ذبح کردن این تعلقات است؛ حقیقت عید قربان ذبح نفس و خویشتن خویش است تا آدمی خود را در محضر حضرت حق بر زمین بزند و بگوید: پسندم آن چه را جانان پسندد. هر چه نفس خواست فاکتور بگیرد و خواسته حضرت حق را بر همه چیز ترجیح دهد.
مهمترین پیام عید قربان، قربانی کردن هوا و هوس و خواسته‌های نفسانی است؛ در ادبیات عرفانی هم مهمترین و بزرگترین مانع بر سر راه قرب الهی، هوای نفس است و آدمی تا هوای نفس در بین دارد راه به جایی نمی‌برد؛ اگر نفس از میان برداشته شود ناشنیدنی و نادیدنی، شنیدنی و دیدنی خواهد شد؛ ما اگر شهود نداریم چون نفسمان مانع است و وقتی هوای نفس است انسان به ماوراء راهی ندارد.
انسان وارسته از نفس وقتی دعا کند مستجاب می‌شود و وقتی راهنمایی می‌ کند کلامش نافذ است و وقتی شفا می‌طلبد مریضش شفا می‌گیرد؛ چرا دعای ما مستجاب نمی‌شود زیرا مانع، نفس خود ماست.
قتل جزء بزرگترین گناهان است ولی قتل هواهای نفسانی پاداش بزرگی به همراه دارد و انسان مقرب خدا شده و منزلت می‌یابد. طی مسیر تقرب و منازل عرفان با لبیک به هوا و هوس امکان ندارد؛ ابلیس مقام والایی داشت ولی چرا سقوط کرد زیرا مرتکب خودخواهی و تکبر شد. مراد ما از نفس‌پرستی یعنی غرور، خودپسندی و تکبر و این صفات نمی‌گذارد انسان راه به کوی الهی و دیار معشوق حقیقی پیدا کند لذا عید قربان را نمی‌توان با عقل روشنفکری و عقل ابزاری مدرن مورد تجزیه و تحلیل قرار داد.
ایکنا ـ برخی نسبت به حکم شرعی قربانی شبهه وارد می‌کنند که چرا باید اینقدر گوسفند در یک روز در یک سرزمین ذبح شود و هدر برود، چه پاسخی برای این موضوع داریم؟
احکام فقهی توقیفی است یعنی ما راز و اسرار آن را نمی‌دانیم ولی اقتضای بندگی آن است که بدون چون و چرا تبعیت کنیم؛ البته اینکه چگونه با این تعداد قربانی مواجه شویم به مدیریت خود ما بازگشت دارد؛ مثلا می‌توان با مذاکره با مسئولان عربستانی، گوشت‌ها را به فقرای سرزمین‌های اسلامی که کم هم نیستند برسانیم به جای اینکه بخواهیم این حکم را با ژست روشنفکری زیر سؤال ببریم.
قربانی حجاج جهان اسلام را می‌توان به فقرایی بدهیم که امروز در خیلی از کشورهای اسلامی با فقر دست و پنجه نرم می‌کنند؛ قربانی در روزعید قربان حکم تشریعی الهی است که تعطیل‌بردار نیست و تا قیامت زنده است؛ حلال محمد حلال الی یوم القیامه و حرام محمد حرام الی یوم القیامه؛ با عقل ابزاری نمی‌توان قربانی را خشونت علیه گوسفندان نامید؛ اگر اینطور پیش برویم به طور اولی باید جهاد را هم تعطیل کنیم زیرا جهاد مبارزه و مقاتله با دشمنان خداوند و جنگ و کشتن و کشته‌شدن است یا زکات که می‌توان گفت پرداخت آن ضرر مالی به فرد می‌زند؛ اگر این رویکرد را داشته باشیم چیزی از اسلام باقی نخواهد ماند. در مورد حج هم می‌توان گفت که چرا پول‌هایمان را به حلقوم سعودی‌ها بریزیم.
این سخنان با قاموس اسلام و فقه اسلامی در همه فرق و مذاهب سازگار نیست البته گاهی این حرف‌ها در قالب ادبیات فاخری تنظیم می‌شود و در طول تاریخ هم این صحبت‌ها بوده است ولی شاهدیم امروز با همه تبلیغات منفی یک زائر ایرانی چندصدمیلیون هزینه می‌کند تا به حج برود و مناسک را به جا بیاورد. در حالی که در همایش‌های بین‌المللی و مناسکی که در برخی آئین‌ها دارند به زور باید افرادی جمع شوند آن هم با صرف هزینه زیاد و این از امتیازات بزرگ ایام ذی الحجه است؛ تیشه به ریشه عید قربان نمی‌توان زد و منکر آن ریشه به تیشه خود زده است. جایگاه قربانی و عید قربان در قرآن کریم در سوره ضحی و در آیات حج و آیات متعدد در سوره‌های دیگر با محوریت ابراهیم خلیل(ع) بیان شده است؛ هزاران روایت در مورد حج  در منابع روایی وجود دارد و میراث ماندگار انبیاء و ادیان آسمانی تا دین اسلام است وهمیشه هم پرفروغ بوده است؛ فراز و فرود داشته است ولی تعطیل‌بردار نیست و نخواهد شد.
ایکنا ـ به عید قربان، عید اضحی گفته می‌شود دلیل آن چیست؟
اضحیه به همان معنای قربانی است. البته اجتهاد در واژگان خودش بحث مستوفایی را طلب می‌کند؛ مثلا قربانی به معنای تقرب است و عید قربان، عید تقرب است؛ البته عید در قاموس اسلام زمانی است که انسان در آن روز مرتکب گناه نشود وگرنه جهنم خواهد بود و عید نیست؛ عید زمانی است که بنده به خدا نزدیک شود و عید قربان هم عید تقرب است؛ عید قربان و عید فطر و اعیاد دیگر با همه عظمت و بزرگی که دارند اگر کسی آن را فرصتی برای یکسری امور گناه و تفریحات ناسالم قرار دهد در حقیقت جهنم است؛ عید زمانی است که نفس انسان از بند هواهای نفسانی رها شود و عید قربان، عیدی است که معصیت رخت برمی‌بندد.
ایکنا ـ در مورد قربانی‌کردن در روز عید قربان، گاهی یکسری رویکردهای روشنفکری را شاهدیم که برای چه باید این همه گوسفند ذبح شوند؟ آن‌ها هم مخلوقات الهی هستند و … چه پاسخی برای این دیدگاه‌ها داریم؟
اگر عید قربان درست جا بیفتد و معرفت صحیحی نسبت به آن داشته باشیم در این صورت سالی نخواهیم داشت که هیچ مسلمانی گوشت نخورد و طعم پروتئین را نچشد؛ اگر درست گوشت بین فقرا تقسیم شود بهترین کارکرد اجتماعی را خواهد داشت؛ در عید فطر، فطریه یعنی پول به فقرا اعطا می‌شود و در عید قربان، گوشت.
اگر ثروتمندان به صورت سیستمی و حساب‌شده قربانی کنند و توزیع شود آن وقت کارکرد اجتماعی آن به خوبی حس خواهد شد و برخی تفکرات روشنفکرانه هم بی معنا خواهد شد. برخی اوقات شاهدیم که برخی ثروتمندان قربانی می‌کنند ولی برای سیاحت و اینکه چند نفر دور هم باشند که در طول سال هم دور هم هستند؛ عید قربان دورهمی اغنیاء نیست بلکه فرصتی برای کم‌شدن نابرابری حداقل در خوراک است ضمن اینکه گذشت از مال باعث رشد اخلاقی و معنوی و روحی کسی است که قربانی می‌کند. در اینجا به این نکته هم تاکید کنم که متاسفانه گاهی برخی افراد احکام خمس و زکات و … را نادیده می‌گیرند آن هم به بهانه مسائل سیاسی و ناراحتی آنان از متولیان امور در حالی که هیچکدام از اینها ربطی به مسائل شرعی ندارد و مسائل شرعی اعم از اجتماعی و فردی حکم الهی است و انسان باید در آخرت جوابگو باشد.
ایکنا ـ بحث قربانی‌کردن ریشه در ماجرای رؤیای حضرت ابراهیم(ع) در ذبح حضرت اسماعیل(ع) دارد؛ برخی در مورد خود این رؤیا شبهه ایجاد می‌کنند که از اساس این مواجهه ابراهیم(ع) با فرزندش غیراخلاقی است، تبیین شما چیست؟
در تمامی ادیان، فرق و نحل و ملل و حتی در یک اداره حساس امنیتی و اطلاعاتی، وقتی قرار است به فردی سمت و پستی بدهند او را ازمایش می‌کنند و هرقدر این مقام بالاتر باشد امتحانات او هم دشوارتر است؛ الان برای استخدام یک نفر در سیستم اطلاعاتی کشور گاهی فرایند ارزیابی و گزینش او ممکن است یک سال و یا بیشتر طول بکشد؛ آن وقت امامت مگر کم مقامی است که بدون امتحان به کسی عطا شود؟ در اینجا بحث حکم مطرح نیست؛ اختبار و آزمایش است که چطور حضرت ابراهیم خلیل(ع) با این مسئله مواجه می‌شود و جالب برخورد حضرت اسماعیل(ع) است که می‌فرماید ای پدر همان کاری را بکن که به آن امر شدی؛ ذره‌ای در این مسئله تردید ندارد که توجیه کند این یک رؤیاست و شاید صادقه نباشد؛ خواب ایشان، شبه وحی و الهام اوامر الهی است و برای بزرگترین مقام، حضرت حق از او امتحان می‌گیرد لذا این مقام به هر کسی تعلق نمی‌گیرد.
حضرت علی(ع) خودش را به قربانگاه فرستاد در شبی که پیامبر(ص) مجبور شدند به سمت مدینه هجرت کنند که لیله المبیت معروف است. بنابراین مقام امامت آنقدر بالاست که امتحان آن هم باید اینقدر مهم باشد. خداوند قصد ندارد عاطفه پدری را از بین ببرد و فرزندی ذبح شود بلکه برای خدا تبعیت محض از خود مطرح است و کسی که اطاعت محض دارد به او خطاب می‌شود: انی جاعلک للناس اماما. و این عهد به ظالمین هم نمی‌رسد. این روزها سالگرد ارتحال امام راحل هم هست؛ ایشان فرزندش آقا مصطفی را در راه انقلاب قربانی کرد تا به مقام امامت امت رسید.