كرامت انسان

 در اسلام، بر مفهوم كرامت انسان تأكيد شده است، و بررسى انديشه امام على(ع)، مى تواند ديدگاه هاى اسلام در باب حيثيت و منزلت انسان را آشكار كند. «كريم» از نام هاى زيباى خداوند است و نامى براى لطف هاى آشكار او. انسان كريم نيز كسى است كه كردارهاى نيك از او سر مى زند. البته قرآن اين واژه را با مفهوم تقوا پيوند داده و ارزش هاى اخلاقى را كرامت به شمار آورده است. در تاريخ انديشه بشرى، شأن و كرامت معانى گوناگون دارد. در مضمون هاى اخلاقى و حقوقى، كرامت در برگيرنده برابرى حقوق، دست كم در آزادى هاى مدنى، است. در اسلام، انسان جانشين خداوند است و بار سنگين «امانت» را به دوش دارد، و تنها شيطان است كه با كوچك شمردن انسان، كرامت او را ناديده مى انگارد. اين نيز انديشه اى اسلامى است كه انسان بى كران است و فراتر از جهان.

 در بينش دين، انسان دو گونه كرامت دارد: طبيعى و الهى. انسان از آن رو كه انسان است، كرامتى طبيعى دارد، و از اين رو كه در مسير شناخت خود و خداوند مى كوشد، از كرامتى الهى برخوردار است. دادگرى و بردبارى و پرهيزگارى، كرامت و منزلت حقيقى است. كرامت دستاورد بعثت است، و پيامبر براى بالندگى مكارم اخلاق برانگيخته شده است. كرامت الهى، لطف و نعمت و بخشايش است، و كرامت اسلامى، آسانگيرى در دين و امنيت داشتن و تقوا و هر روش و منش نيكو.

 اسلام، كرامت انسان را در عرصه سياست نيز محترم مى شمارد. سياستمدارى كه كرامت انسان ها را درهم شكند، نكوهيده است. اين امر، در سيره سياسى على(ع)آشكار است. پاسداشت كرامت و حيثيت انسان در پيوندهاى بين المللى هم از اصول انديشه دينى است. پيمان شكنى، خيانت و جنگ افروزى، خلاف كرامت انسانى است و با روح اسلام سازگارى ندارد. پيمان نامه هاى على(ع)با اقليت هاى دينى، جلوه اعتقاد به منزلت والاى انسان است. در ديدگاه على(ع)، گناه شخصيت آدميان را مى شكند و كرامت آنان را از ميان مى برد. خصلت هاى ارجمند نيز شأن و رتبه آدمى را فرامى برد و كرامت او را مصون مى دارد. بى ترديد، سيره و سخن على(ع)تضمين كننده كرامت و منزلت انسانى است.