جرم، هرگونه تجاوز به حقوق ديگران است كه قباحت اجتماعى داشته، مرتكبِ آن، استحقاق عقوبت و مجازات دارد. بر اين اساس، موضوع جرم شناسى، بررسى علمى عللِ وقوع جرم (پديده جنايى) است.
عواملِ جرم زا، يا درونى اند يا بيرونى؛ عوامل درونى نيز دو دسته اند: جسمى و روانى. جنس، خصوصيات جسمانى، و سن و وراثت، از مهم ترين عوامل جسمى در مبحثِ عوامل جرم زا به شمار مى آيند. از ديدگاه امام على(ع)برخى از اين عوامل در قياس با عوامل روانى (شخصيت و صفات رذيله و انحرافات اخلاقى)، چندان اهميتى ندارد. شخصيت، باورها، شك ها و يقين ها، عشق ها و نفرت ها، و دوستى ها و دشمنى ها، سازنده اراده و خواستِ انسانند، و اراده ارتكابِ جرم را بايد در اين ها جُست.
جرم شناسان عوامل بيرونى را به دو بخش محيط طبيعى و محيط اجتماعى تقسيم كرده، به تأثير هر يك در وقوع جرم پرداخته اند. در كلام حضرت على(ع)تأثير عوامل محيط اجتماعى بر وقوع جرم، نمودى بيش تر از عوامل محيط طبيعى يافته است؛ از جمله اين كه حكومت مى تواند عامل صلاح يا فساد مردم باشد. ستم و خودكامگى، زمينه شورش و مهاجرت را فراهم مى آورد، و شئون حكومت، مانند عمران و ماليات، تشويق و تنبيه، مهاجرت، و فقر و ثروت، در كاهش يا افزايش پديده جرم مؤثرند. الگوهاى جوامع، يعنى دانشمندان، حكمرانان و گروه اجتماعى دوستان، مى توانند مايه صلاح يا فساد مردم باشند. ازدواج، در كنار مذهب و تدين، سهمى بسزا در جلوگيرى از ارتكاب جرم دارد.
مى توان گفت كه حضرت على(ع)درباره علل وقوع جرم، تنها يك عامل را دخيل نمى داند، بلكه عوامل متعددى را مؤثر مى شمارد، كه در اين ميان، نقش عامل روانى و محيط اجتماعى برجسته تر است.