نهج البلاغه، پس از قرآن و احاديث نبوى، مهم ترين منبع شناخت اسلام و ارزش هاى دينى است. سيد رضى، گردآورنده اين كتاب، از دانشمندان بزرگ شيعى است كه در نثر و نظم، يكه تاز ميدان ادبيات عرب به شمار مى آيد و تأليفات او از جنبه هاى علمى و ادبى اهميت فراوان دارد. انتساب نهج البلاغه به سيد رضى انكارناپذير است. او در ديگر آثار خود به گردآورى نهج البلاغه اشاره كرده و تا زمان ابن ابى الحديد، نسخه اى از آن به خط او موجود بوده است. انگيزه سيدرضى در جمع آورى سخنان على(ع)، بازنماياندن اوج فصاحت و بلاغت در كلام امام است. نُه تن از دانشوران، نهج البلاغه را بدون واسطه از شريف رضى روايت كرده اند. علماى شيعه نيز به شاگردان خود اجازه داده اند كه اين كتاب را روايت كنند. البته پيش از به سامان رسيدن نهج البلاغه، عالمان بسيارى سخنان على(ع)را گرد مى آوردند كه برخى شمار آنان را هفتاد تن دانسته اند. متأسفانه اكنون اين آثار ارجمند در دست نيست. در عين حال، خود سيد رضى گاه به برخى از منابع خويش اشاره مى كند. او چندين سخن على(ع)را با ذكر مأخذ يا سند نقل كرده است؛ هر چند از نقل تمام منابعِ خود چشم پوشيده است.
بسيارى از دانشمندان كوشيده اند با پژوهش هايى درازدامن، اسناد و مدارك نهج البلاغه را آشكار كنند. شمار تأليفات مستقل در اين موضوع به چهارده اثر مى رسد. علاوه بر اين، نُه كتاب نيز با عنوان مستدركات نهج البلاغه تأليف شده است. نهج البلاغه ويژگى ها و امتيازات فراوان دارد. مقام و شخصيت على(ع)، فصاحت و بلاغت بى نظير سخنان علوى، تنوع مفاهيم و جامعيت كلمات، ابعاد سياسى، دينى، اخلاقى و حكومتى، و انسان شناسى علوى، همه از عواملى به شمار مى آيند كه اين كتاب را بدين سان پر ارج ساخته اند. از اين رو است كه فرزانگان تاريخ اسلام، همواره اين كتاب را ستوده اند و عظمت آن را تذكار داده اند. نهج البلاغه محتوايى ژرف و گسترده دارد و به موضوعاتى چون خداشناسى، نبوت، احكام دينى، حكومت، معارف قرآنى، اخلاق، طبيعت و معاد مى پردازد. در همين عرصه، تك نگارى هايى ارزشمند در موضوعات گوناگون نهج البلاغه نگاشته شده است كه اصول اعتقادى، مباحث عرفانى، فروع دين، تعليم و تربيت و اخلاق، قرآن، تاريخ و سياست را در بر مى گيرد.
برخى درباره موضوعات نهج البلاغه و انتساب آن ها به على(ع)ترديد كرده اند و شبهات و انتقاداتى در اين زمينه مطرح ساخته اند. عمده اين شبهات در چهارده بخش خلاصه مى شود كه دانشمندان اسلام نيز به يكايك اين شبهه ها و انتقادها پاسخ درخور داده اند. در هر حال، تاكنون حدود هزار عنوان كتاب و صدها مقاله درباره نهج البلاغه نگاشته شده است. اين اثر ارجمند، شروح گوناگون عربى و فارسى دارد و تاكنون ۳۵ بار به فارسى ترجمه شده است. همچنين نُه ترجمه منظوم از آن در دست است و بيش از ۱۰۹ بار به چاپ رسيده است. فرهنگ واژگان، گزيده ها و منتخبات، و نسخه هاى خطى نهج البلاغه نيز پرشمار است.