پس از رسول اکرم(ص)، نخستین مباحث معرفتی که از اهلبیت در تاریخ گزارش شده، به حضرت فاطمه(س) بهویژه سخنان ایشان در خطبه فدکیه مربوط است. دیدگاههای حضرت فاطمه(س) در خصوص خداشناسی به سه بخش تقسیم میشود.
نخست، شناخت خدا: شناخت خداوند، از دو راه عقلی و فطری امکانپذیر است که حضرت فاطمه(س) در خطبه فدکیه به هر دو راه اشاره دارد، هرچند حضرت فاطمه(س) در خطبهها و دعاهای خود، به طور مستقیم در پی اثبات وجود خدا نبوده، بلکه در مقام تسبیح، تحمید و نیایش پروردگار بوده است.
۱. شناخت فطری: به فرموده حضرت زهرا(س) خداوند، قلبهای انسانها را با توحید پیوند زده و انسان، خداجو آفریده شده است. گفتنی است که اندیشمندان درباره ماهیت این امر فطری دیدگاههای گوناگونی ارائه کردهاند.
۲. شناخت عقلانی: در این زمینه، برهانهای متعددی از کلام آن حضرت قابل استفاده است، ازجمله:
برهان حدوث: حضرت فاطمه(س)، در تعقیب نماز عصر، ازلی بودن ماده را انکار میکند و اثبات میکند که وجود خداوند، پیش از همه چیز بوده است.
برهان علّی: حضرت فاطمه(س) در مناجاتهای خود، به این نکته اشاره میکند که هر چیزی غیر از خداوند، قائم به اوست و در برابر او ناچیز است. همه اشیاء در برابر او خاشع اند و اختیار همه چیز به دست اوست، همچنین به برخی از لوازم معلولیت و نیز لوازم اشیای مادی اشاره کرده، آنها را از خداوند نفی میکند.
دوم، توحید: توحید به عنوان مهمترین اصل اعتقادی در تمام ادیان الهی، کانون اصلی درگیری میان موحدان با مشرکان است. در دیدگاه حضرت فاطمه(س) در خطبه فدکیه، اعتقاد به توحید، پیوند تنگاتنگی با اخلاص همهجانبه در اندیشه، اعتقاد و عمل دارد. از سخنان و دعاهای حضرت(س) ابعاد متعدد توحید قابل استفاده است، ازجمله:
۱. توحید ذاتی: حضرت فاطمه(س) در دعاهای خود و نیز در خطبه فدکیه، به وحدانیت خداوند و نفی شریک برای او شهادت میدهد. آن حضرت(س) حقیقت ربوبیت و قدرت وحدانیت خدا و جبار بودن او را پنهان ماندن ذات حق از مخلوقات و درک و تخیل آنان دانسته است و هرگونه توصیفی را که مستلزم تجزیه و ترکیب است، درباره خدا محال میداند.
۲. توحید صفاتی: حضرت فاطمه(س) در تعقیب نماز مغرب به این نوع توحید خداوند اشاره میکند و با وجود انکار امکان توصیف خداوند، اوصاف فراوانی را برای پروردگار برمیشمرد و ادعا میکند که خداوند اوصاف بینهایت و سالمی دارد که هیچ موجود دیگری قادر به درک آن نیست، لازمه چنین مطلقانگاری، اتحاد صفات با یکدیگر و عینیت آنها با ذات الهی است.
۳. توحید افعالی: به معنای اثبات فاعلیت مطلق برای خداوند و نفی آن از غیر خداست. حضرت فاطمه(س) در دعاهای خود، به یگانگی خداوند در آفرینش و ربوبیت اشاره میکند.
سوم، اسماء و صفات: در روایات اهلبیت، گفتگو درباره توحید، با بحث اسماء و صفات و شناخت خداوند پیوند یافته و وجودشناسی و معناشناسی اسماء و صفات الهی دراینباره اهمیت فراوان دارند.
۱. وجودشناسی صفات الهی: از نگاه حضرت فاطمه(س) با وجود آنکه توصیفهای بهکاررفته از سوی انسانهای عادی شایسته خداوند نیست، خداوند با وجود وحدت ذاتی و صفاتی، دارای حیثیتها و جهات متعددی است که اسماء و صفات، بیانگر آنها هستند و او به واسطه آنها فیض خود را جاری میکند.
۲. معناشناسی اسماء و صفات: آنچه از مجموع سخنان و دعاهای حضرت زهرا(س) برمیآید این است که امور مربوط به مقام ذات خداوند، توصیفناپذیر است و دستیابی به چگونگی تطبیق اسماء و صفات کمالی و حقیقت مصداق آنها از راه تصور و توهم درباره پروردگار، امری محال است. برای شناخت هویت ذات و مصداق صفات درباره خداوند باید از معرفت درونی بهره برد. ازاینرو تنها میتوان در وجود و مفاهیم اوصاف خداوند اندیشه کرد نه حقیقت آنها.