به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاعرسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، کرسی علمی- ترویجی با موضوع “اهداف سیاست خارجی نظام اسلامی از دیدگاه آیت الله خامنهای(مدظله العالی)“ یکشنبه ۱۳ تیر ماه ۱۴۰۰ توسط گروه سیاست پژوهشگاه با همکاری موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) به صورت مجازی برگزار شد.
در این کرسی علمی، حجت الاسلام و المسلمین محمد ملکزاده به عنوان ارائهدهنده، حجج اسلام و المسلمین قاسم شبان نیا و مهدی جعفریپناه به عنوان ناقد حضور داشتند.
خلاصهای از متن ارائهشده توسط حجت الاسلام و المسلمین محمد ملکزاده در ادامه میآید:
سـیـاسـت خارجى به خط مشی و روشی اطلاق میگردد کـه دولتـهـا در بـرخـورد بـا امـور و مسائل خارجی در راستای حفظ حاکمیت، تولید امنیت و پیشبرد اهداف و منافع ملی در عرصههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و … اتخاذ مىکنند. حوزه سیاست خارجی و چگونگی تنظیم روابط خارجی دولت اسلامی با بازیگران عرصه نظام بینالملل یکی از مهمترین حوزههایی است که بعد از انقلاب اسلامی و استقرار نظام جمهوری اسلامی در ایران از اهمیت بیشتری برخوردار گردید. در این مقطع الگوی جدیدی از سوگیریهای سیاست در عرصه روابط خارجی پدیدار گردید که داعیهدار آن نظام اسلامی با گفتمان عدالتخواهی، سلطه ستیزی و مبارزه با استکبار در ابعاد مختلف آن مبتنی بر مبانی نظری، ساختاری و نقد هنجارهای بینالمللی بود. از این منظر آنچه در گفتمان سیاست خارجی نظام اسلامی از دیدگاه امام و رهبری مورد اهتمام قرار گرفته، نقد نظام سلطه حاکم بر روابط بینالملل به همراه تاکید بر ارزشهای مبتنی بر دین و اخلاق در سیاست خارجی و روابط بینالملل به عنوان الگوی نوینی از رهیافت نظری اسلامی در این حوزه بوده است.
سـیـاسـت خـارجـى نظام اسلامی در انـدیـشه سیاسى آیت الله خامنهای نیز در استمرار سیاستهاى دینی بنیانگذار جـمـهـورى اسـلامـى حـضـرت امـام خـمـیـنـى (ره) قرار دارد. ایـشـان در بـیـان اصـول سـیـاسـت خـارجـى نظام اسلامی مـعـتـقـد بـه حـمـایـت از هـویـت دینی این نـظـام و پـافـشـارى بر اصـول و ارزشهـای اسلامی بویژه سـه اصـل «عـزت ، حـکـمـت و مـصـلحـت» میباشد. از آنجا که سیاست خارجی در هر نظام سیاسی متضمن انتخاب رفتارها و الگوهای خاصی است که دولتها بر اساس آن اقدام میکنند، سیاست خارجی نظام اسلامی نیز بر اساس یک الگوی مشخص عمل میکند که از دیدگاه آیت الله خامنهای این الگو، تامین کننده نیازهای بومی، مصالح ملی و ارزشهای انسانی و اسلامی در روابط بینالمللی است. در اندیشه سیاسی آیت الله خامنهای اساس سیاست خارجی نظام اسلامی بر پایه اصل عدالت و مخالفت با سلطهگری و سلطهپذیری در فضای تعاملات بینالمللی و مناسبات خارجی در سطح دولتها و ملتها میباشد.
با توجه به اینکه اهداف سیاست خارجی از مهمترین عوامل در سنجش کارایی یک نظام سیاسی به شمار میروند. در نظامهای سیاسی، این اهداف در چارچوب آرمانها و باورهای خاص هر نظام تعریف میشود. بدیهی است که آیت الله خامنهای اهداف سیاست خارجی نظام اسلامی را در چهارچوب اندیشه سیاسی اسلام معین نموده است. برخی از این اهداف مانند تامین امنیت، توسعه اقتصادی، ارتقاء جایگاه بین المللی و … در غالب نظامهای سیاسی یکسان میباشند؛ اما برخی دیگر، اهداف خاص نظامهای غیر اسلامی یا نظام اسلامی است. به عنوان مثال، فراهم نمودن بستر سعادت انسان در جوامع بشری، کسب استقلال، گسترش عدالت و از بین بردن جلوههای گوناگون بی عدالتی و ظلم در گستره جهانی از اهداف خاص سیاست خارجی نظام اسلامی به شمار میروند. آیت الله خامنهای تعیین دقیق و صریح هدفها را از شروط و لوازم یک دیپلماسی موفق میداند. برخی از این اهداف در نظام اسلامی آرمانهای بزرگ و ملی هستند؛ برخی راهبردی و منطقهای به شمار میروند و بعضی دیگر مقطعی و موضعی میباشند. ایشان تاکید میکند که این اهداف در همه سطوح باید دقیقاً مشخص باشد تا همه عناصر فعال در دیپلماسی با وظایف خود به خوبی آشنا شوند.
در مجموع در بررسی اهداف سیاست خارجی نظام اسلامی از دیدگاه آیت الله خامنهای با توجه به معیارهای خاص این نظام، این اهداف را میتوان در دو عرصه داخلی و خارجی یا اهداف ملی و فراملی از یکدیگر تفکیک نمود.
مبحث اول؛ اهداف ملی
اهداف ملی سیاست خارجی نظام اسلامی با رویکرد به داخل نظام تعریف میشود و شامل مجموعه هدفهایی است که در صورت رعایت مجموعه اصول سیاست خارجی نظام اسلامی و تدوین استراتژیها، تاکتیکها یا راهبردهای مناسب از سوی کارگزاران سیاست خارجی تحقق خواهد یافت. برخی از مهمترین اهداف ملی در سیاست خارجی نظام اسلامی از دیدگاه آیت الله خامنهای عبارتند از:
الف) تحکیم قدرت ملی
در نظام اسلامی تحکیم قدرت ملی از آن جهت که بستر دستیابی به اهداف عالیه نظام را هموار میسازد حائز اهمیت میباشد. آیت الله خامنه ای با استناد به آیه «واعدوا لهم ما استطعتم من قوه؛ هرچه در توان دارید آماده کنید» مراد این آیه را فقط در تجهیزات جنگی و قدرت نظامی منحصر نمیداند بلکه از دیدگاه ایشان مسلمانان باید از همه نظر و در ابعاد مختلف سیاسی، فرهنگی-اجتماعی، اقتصادی و ابعاد دیگر قوی شوند تا «استحکام داخلی» نظام اسلامی برای دفاع از آرمانهای متعالی نظام تحقق یابد. ایشان با صراحت میفرماید: «مراد من از قویتر شدن، فقط در زمینه نظامی و امنیّتی نیست، البتّه در آنجاها باید قوی شد، امّا در زمینهی اقتصادی باید قوی بشوید، در زمینهی فرهنگی باید قوی بشوید، در زمینهی حفظ هویّت اسلامی و انقلابی باید روزبهروز قویتر و عمیقتر بشوید؛ این پاسخِ دشمنیهای دشمن است». منتهی ایشان تفاوت قائل هست در مفهوم قدرت واقعی یک ملت از منظر دین و با منطق مادی میفرماید: منطق مادى، قدرت را در ابزارها و وسایل مشاهده مىکند؛ در اتم، در سلاح شیمیایى، در سلاح میکربى، در وسایل گوناگون پیشرفتهى مادى؛ اینها همهى قدرت نیست. بخش عمدهى قدرت در وجود انسانهایى است که مىخواهند این قدرت را به کار بیندازند.
ب) حفظ استقلال نظام اسلامی
از دیدگاه آیت الله خامنهای حفظ استقلال نظام اسلامی و عدم وابستگى به بیگانگان، از مهمترین مبانی ارزشی و ستون سیاست خارجی نظام اسلامی به شمار میرود. ایشان استقلال فرهنگی و استقلال اقتصادی را حتی «بالاتر و مهمتر» از استقلال سیاسی دانستهاند؛ اما استقلال سیاسی از نظر ایشان مقدمه استقلال اقتصادی میباشد؛ زیرا کشورهای وابسته، انگیزهای برای استقلال اقتصادی نیز ندارند.
ج) حفظ منافع و هویت ملی
آیت الله خامنهای هدف اصلی و واقعی دیپلماسی را حفظ منافع ملی نظام اسلامی میداند از دیدگاه ایشان ملیت، در مقابل دین نیست بلکه ریشه در فرهنگ و باورهای یک ملت دارد. بر این اساس ایشان منافع ملی واقعی را نیز در راستای هویت ملی میداند؛ در این صورت اگر کسی با وابستگی و تسلیم در برابر فرهنگ بیگانه، هویت ملی خود را پایمال کند، به منافع ملی کشور خود نیز ضربه خواهد زد. شاهد مثال ایشان در مورد کشور ایران پیش از انقلاب اسلامی که به دلیل وابستگی حاکمان به غرب، هویت ملی و در نتیجه منافع ملی ایران را پایمال مینمودند.
بنابراین از مهمترین اهداف ملی در سیاست خارجی نظام اسلامی، توجه به دو عنصر مهم هویت و منافع ملی در تعاملات نظام با خارج و حفظ آن دو در کنار یکدیگر است؛ رعایت این اصل در نظام اسلامی از دیدگاه آیت الله خامنهای، به دلیل اینکه از فطرت الهی بشری سرچشمه میگیرد، در تضاد با منافع سایر ملتها نیز نخواهد بود بلکه «در خدمت منافع عمومی بشریت» میباشد.
د) تامین رفاه اقتصادی همراه با معنویت دینی
آیت الله خامنهای در تفسیر روایت نبوی «کادَ الفَقرُ اَن یَکُونَ کُفرا» میفرماید: جامعهاى که در آن فقر باشد، بیکارى باشد، مشکلات معیشتىِ غیر قابل حل وجود داشته باشد، اختلاف طبقاتى باشد، تبعیض باشد، شکاف طبقاتى باشد، حالت آرامش ایمانى پیدا نمیکند. فقر، انسانها را به فساد میکشاند، به کفر میکشاند؛ فقر را باید ریشهکن کرد.از این رو ایشان رفاه اقتصادی و برخورداری از یک اقتصاد شکوفا در جامعه اسلامی را حق مردم میداند. اما ایشان توسعه اقتصادی آن گونه که در نظامهای مادیگرا به چشم میخورد را مطلوب یک جامعه اسلامی نمیداند؛ در جامعه اسلامی توسعه مادی و اقتصادی باید همراه با تکامل معنوی و ارتقاء ارزشهای الهی باشد. از دیدگاه ایشان، «رونق اقتصادی همراه با عدالت اجتماعی» ارزشمند است؛ رونق اقتصادی بدون عدالت، محرومیت را از بین نخواهد برد؛ همان گونه که در غرب انباشت ثروت هست، تولید بالاست، اما فقر و محرومیت در آن کشورها برطرف نشده است.
ه) ارتقای امنیت ملی با تقویت توان بازدارندگی نظام اسلامی
آیت الله خامنهای با تاکید بر جایگاه امنیت در جامعه، پیامد ناامنی اجتماعی ناشی از تهدیدات خارجی را در همه عرصههای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و … مورد توجه قرار میدهد. لذا تاکید ایشان بر تقویت توان دفاعی، بیش از هر چیز معطوف به ارتقای امنیت ملی در جامعه اسلامی، جلوگیری از تهدید و وقوع جنگ است.
مبحث دوم؛ اهداف فراملی
اهداف فراملی سیاست خارجی نظام اسلامی شامل هدفهایی است که با رعایت مجموعه اصول سیاست خارجی نظام اسلامی در گستره جهانی تحقق خواهد یافت. اهداف فراملی نظام اسلامی از دیدگاه رهبری با دو رویکرد معطوف به جهان اسلام و کل نظام بینالملل میتوان مورد بررسی قرار داد:
اهداف فراملی نظام اسلامی در ارتباط با جهان اسلام، ناظر به اهدافی است که به جایگاه، منافع و مصالح مسلمانان در مناطق مختلف جهان مرتبط میباشد. “جهان اسلام” در تعریف آیت الله خامنهای «یک مجموعهى عظیم است، با مسائل مبتلابه مشترک، با دشمنهاى مشترک و با راههاى علاج مشترک». ارتقاء این جایگاه در جهان، با از بین رفتن مشکلات موجود و اتحاد همه مسلمانان و عمل به اسلام اصیل از مهمترین اهداف است؛ با توجه به آنکه ایشان نظام اسلامی را منادی عزت و شرف انسانها در جهان میداند، ارتقاء جایگاه امت اسلامی و جهان اسلام در سیاست خارجی نظام اسلامی از اولویت بیشتری برخوردار خواهد بود. امروز این امر از دیدگاه آیت الله خامنهای بر عهده نظام جمهوری اسلامی ایران است که این جایگاه را برای جهان اسلام در ابعاد گوناگون سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، دفاعی – امنیتی ارتقاء بخشد. حفظ منافع و مصالح امت اسلامی؛ وحدت و همگرایی کشورهای اسلامی؛ و طرد اندیشههای تکفیری و خشونتطلب از جهان اسلام از مهمترین این اهداف می باشند.
اهداف فراملی نظام اسلامی در ارتباط با کل جهان و نظام بین الملل نیز ناظر به اهدافی است که همه انسانها اعم از مسلمانان یا غیرمسلمانان را شامل میشود. هدف عالیه نظام اسلامی تامین مصالح مجموعه نظام هستی، کرامت بشری و سعادت انسانها در کل جهان است. جهانیسازی ارزشهای معنوی و اخلاقی؛ معرفی الگوی واقعی نظام سیاسی اسلام در قالب «مردمسالاری دینی»؛ تقویت جایگاه مستضعفان و مظلومان در برابر مستکبران؛ اصلاح ساختار قدرت در نظام بینالملل بر اساس عدالت و محو نظام سلطه؛ برقراری صلح و امنیت پایدار در جهان از مهمترین اهداف در سیاست خارجی نظام اسلامی ناظر به نظام بین الملل می باشد.
در ادامه این کرسی علمی، حجت الاسلام و المسلمین قاسم شبان نیا به عنوان ناقد اول، نکاتی را درباره مطالب ارائهشده مطرح کردند که عبارتند از:
- تصور بنده از عنوان نشست این بود که بحث به «نظام اسلامی» پرداخته شود که طبعا تفاوتی ندارد که در چه ظرف زمانی باشد، اما بحث ارائه شده به سراغ «جمهور اسلامی» رفته است لذا عنوان خوب است که اصلاح شود و به اهداف سیاست خارجی جمهوری اسلامی از منظر آیت الله خامنه ای تغییر یابدد.
- اهدافی که میان اهداف ملی و فراملی تصویر شد، وجوهی مشترک هم دارند که خوب به آنها هم اشاره شود.
- با توجه به اثار متفاوتی که در این باره نوشته شده، چنین بحثی نیاز به نوآوری جدی دارد تا بحث و ادبیات آن یک مرحله بحث جلوتر برود. اهداف باید اولویت بندی شود و صرفا به بیان آنها بسنده نشود، باید میان اهداف، منطقی حاکم باشد، زیرا که گاهی بحث از اولویت عدالت است و گاه امنیت.
- برخی از اولویتها در اهداف سیاست خارجی، در گام اول مطرح میشد و اکنون ما گام دوم انقلاب اسلامی هستیم که طبعا شرایط متفاوتی وجود دارد و لذا این اولویت بندی مورد توجه قرار گیرد.
- نظام جمهوری اسلامی با دیگر نظامها تفاوت دارد. با توجه به ادبیات مباحث مقام معظم رهبری، خوب بود که اهداف به اهداف مادی و معنوی تقسیم میشد و با این تقسیم، تفاوت میان دو نظام اسلامی و غیر اسلامی، برجسته می شد.
- لازمه اولویت بندی آن بود که به مبانی اولیه هستی شناختی، معرفت شناختی و انسان شناختی در سیاست خارجی توجه میشد. اگر بحث با این منطق پیش می رفت، نوشته بهتر به این منطق اولویت بندی دست می یافت.
- با این اولویت بندی ممکن میشد که خیلی از اختلافها در نظام اسلامی حل می شد. بحث آن است که اگر چالشی میان اهداف ملی و فراملی تزاحمی پیش آمد، کدام مقدم میشود. آیا اصولا تزاحمی پیش میاد؟ از دیدگاه رهبری مصالح اسلامی با مصالح ملی در هم تنیده هستند و اصولا تزاحمی ندارند، اما به هر حال ممکن است که تزاحم شود، در این صورت، چه باید کرد و کدام اولویت دارد. اگر تزاحم شد میان امنیت ملی و امنیت جهان اسلام، چه باید کرد؟ این امر با اولویت بندی حل میشود.
- نکته دیگر، توجه ویژه رهبری به بحث نظریه مقاومت است که دارای اهمیت است که توجه به آن می تواند تحلیل را از حوزه اهداف متفاوت کند که در این بحث دیده نشده است.
- اهداف را می توان بر اساس عزت، حکمت و مصلحت بررسی کرد یا دیگر اصول، تقسیم کرد تا بتوان چارچوبی متفاوت برای تحلیل اهداف، اخذ کرد.
- رهبری معظم انقلاب، با توجه به شرایط زمانی و مکانی، گاه روی استعمار فرانو تاکید داشت اما بعدها مقاومت را طرح می کند، لذا گویی در بیان ایشان نوعی اولویت بندی وجود دارد که ناظر به شرایط زمان و مکان طرح کرده است، این عنصر هم باید توجه قرار گیرد.
سپس حجت الاسلام و المسلمین مهدی جعفریپناه ناقد دوم کرسی علمی، به نقد دیدگاه ارائه شده حجتالاسلام ملکزاده پرداخت که در ادامه به آن اشاره میگردد:
- ایشان اشاره کرد که استننادات بحث دکتر ملک زاده خوب است و تقسیم بندی هم در نوع خوب مفید است.
- خوب بود میان مفاهیم «دولت اسلامی» و «نظام اسلامی» و «نظام جمهوری اسلامی» تفکیک میشد.
- از دید مقام معظم رهبری، جایگاه سیاست خارجی باید تبیین شود، ایشان در بیان سیاست خارجی را نیمی از نظام اسلامی طرح می کنند.
- اهداف بهتر است که به اهداف عام و خاص تقسیم شود.
- برخی از اهداف دیگر مانند دعوت هم باید طرح شود و مورد توجه قرار گیرد.
- در بحث تحکیم قدرت ملی، خوب بود که برای تحلیل این بحث، به کلمات رهبری استناد می شد و مولفه های قدرت ملی مانند نیروهای مسلح و قدرت نرم را هم طرح می کرد.
- در منافع قدرت ملی گاه بحث موقعیت جغرافیایی، منابع طبیعیی، آمادگی نظامی، جمعیت، کیفیت دیپلماسی و نیروی انسانی مورد توجه قرار میگیرد،این محورها هر کدام در کلام رهبر طرح شده است، خوب بود که به این بحث هم توجه می شد.
- در برخی از مباحث مانند رفاه اقتصادی همراه با معنویت، بحث سیاست خارجی طرح نشده و کمرنگ است.
- خوب است که در مقابله با جریانهای تکفیری، وجه اثباتی بحث مانند دعوت هم طرح شود.
- در خصوص اصلاح ساختار نظام بین الملل، شایسته است توجه شود که رهبری اصولا این ساختار را قبول ندارند، طبعا اصلاح آن هم چندانی معنی ندارد.