انسان در ادبیات قرآنی جاودانه است

به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، کرسی علمی ترویجی «جاودانگی انسان در قرآن و تاثیر آن در اهداف و اصول اخلاقی اسلام» دوشنبه ۲۲ اسفندماه سال جاری توسط گروه تخصصی علوم انسانی قرآنی با همکاری گروه اخلاق پژوهشگاه به صورت حضوری و مجازی برگزار شد.

در این کرسی علمی- ترویجی حجت الاسلام امیر غنوی به عنوان ارائه دهنده، حجج اسلام و المسلمین محمدجواد رودگر و سیدمحمدحسن جواهری به عنوان ناقد حضور داشتند.

حجت‌الاسلام والمسلمین امیر غنوی، عضو هیأت علمی گروه اخلاق پژوهشکده نظام‌های اسلامی پژوهشگاه در ابتدای سخنان خود گفت: هدف از نوشتار بنده که امروز در این کرسی مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد این است که ساختار منسجم و منظم اخلاق اسلامی را ترسیم کنیم و نشان دهیم هر عرصه‌ای اهم از مبانی معرفتی و هستی‌شناسانه و … (که نوعی گزارش از انسان و هستی و معرفت انسانی را به ما می‌دهد) چه تاثیری می‌تواند در عمق اخلاق اسلامی داشته باشد.

وی با بیان اینکه منظور از اخلاق اسلامی، اهداف و اصولی است که مطرح می‌شود و بعد از آن براساس اصول، روش‌ها و شیوه‌ها طرح می‌شود، اظهار کرد: ما در اخلاق با اهداف متنوع و متفاوت در ادبیات دینی مواجه هستیم و اینها هر کدام برای ما قواعد تجویزی کلانی را ترسیم می‌کنند که اصول کلان اخلاقی نام دارد.

غنوی با بیان اینکه مکلف در اینجا ناگزیر از اتخاذ روش برای اجرای قواعد تجویزی اخلاقی است، افزود: این روش‌ها هر کدام می‌توانند در ادامه با دستورالعمل‌هایی مواجه شوند و این باعث نمایش ساختار مسنجم از اخلاق اسلامی خواهد شد و حتی می‌توان یکی از باورهای تا حدی کمتر توضیح یافته مانند جاودانگی را با این روش ترسیم کنیم.

عضو هیأت علمی گروه اخلاق پژوهشکده نظام‌های اسلامی پژوهشگاه اضافه کرد: باور به جاودانگی از دو منظر ترسیم می‌شود؛ اول نامیرایی و نابودنشدن انسان؛ یعنی روزی نخواهد رسید که مرگ به معنای نابودی انسان را در بربگیرد البته مرگ و رفتن به عالم برزخ قطعی است؛ معنای دیگر جاودانگی؛ سلوک جاودانه انسان است یعنی در برخی مکاتب می‌گویند انسان می‌تواند باشد ولی تغییر و تحول نداشته باشد ولی ادبیات دینی می‌گوید انسان ظرفیت و تغییر مدام دارد و در سلوک الی الله، ما با هدفی بی‌نهایت مواجه هستیم.

وی اظهار کرد: در این نوشته تلاش شده است تا این تصویر ارائه شود و ما دو هدف را در پرتو آن دنبال کنیم؛ اولین هدف رساندن مرگ به جایگاه متفاوت در زندگی و هدف دوم تغییر اولویت‌ها و ارتقای انگیزه‌ها در زندگی انسان است.

تقدیر از بحث ارائه شده

در ادامه حجت‌الاسلام و المسلمین سید محمدحسن جواهری، عضو هیأت علمی گروه قرآن پژوهی پژوهشگاه در سخنانی در نقد برخی مطالب وی اظهار کرد: ادبیات نگارش و قلم نویسنده فاخر است و کسی که آن را می‌خواند به این پی می‌برد که با نویسنده زبردستی روبروست و موضوع این کرسی هم خیلی مهم است.

وی با بیان اینکه چینش کتاب و فصولی که موضوع آن در کرسی امروز مورد بحث است هم منطقی و خوب است هر چند تبیین سلوک جهنمیان و دوزخیان در مقایسه با بهشتیان لاغر است و با نگاهی عام به آن پرداخته شده است.

عضو هیأت علمی گروه قرآن پژوهی پژوهشگاه با بیان اینکه سلوک مقوله‌ای معمولا متناسب با تکلیف‌مداری است، اظهار کرد: آنچه در بهشت برای بهشتیان در نظر گرفته می‌شود تحت عنوان نعمت و افاضه الهی است و نه تکلیف‌مداری و حتی براساس برخی روایات، بهشتیان در بهشت از ظرفیت‌های بالاتر بی‌اطلاع هستند برای اینکه حسرت نخورند.

فرصت تکامل برای بهشتیان

جواهری با تاکید مجدد بر اینکه بهشتیان فرصت تکامل دارند، ادامه داد: نکته دیگر اینکه ما در مورد اهل بهشت مشکلی نداریم زیرا تکامل آنها به سمت بی‌نهایت است و بخشی از این تکامل هم در بهشت رخ خواهد داد ولی در مورد اهل دوزخ این بحث محل تامل است که البته ارائه‌دهنده هم خیلی به آن نپرداخته است.

وی اضافه کرد: سلوک فارغ از نام آن یک نعمت است و طبیعتا این سلوک در هر کجا یعنی بهشت یا دوزخ رخ دهد به سمت کمال است زیرا حرکت به سمت فرودستی، معنای سلوک را نخواهد داشت و در اینجا این سؤال طرح می‌شود که آیا خلود ابدی با سلوک جهنمی‌ها سازگاری دارد؟ آیات متعدد داریم که برخی از اهل دوزخ برای ابد در آنجا می‌مانند و البته ایشان این فرض را پذیرفته است که دید مشهور هم هست.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی بیان کرد: سلوکی که ایشان برای اهل دوزخ اثبات کرده است نعمتی است که فرد را ارتقاء می‌دهد و رفته رفته با این اعطای الهی آن فرد از دوزخ بیرون می‌رود و این با خلود ابدی ناسازگار است؛ براساس برخی قرائن روایی هم برخی دوزخیان ممکن است مشمول رافت و مغفرت خدا قرار بگیرند و عفو شوند.

دوزخیان ابدی ظرفیت رشد خود را سوزانده‌اند

جواهری تصریح کرد: اشکال بعدی در مطالب ایشان این است که اساسا دوزخیان ظرفیت رشد ندارند؛ قرآن کریم فرموده است: وَسَوَاءٌ عَلَیْهِمْ أَأَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لَا یُؤْمِنُونَ؛ دوزخیان ابدی همه وجود خود را به بدترین حالت تبدیل کرده‌اند و ظرفیت رشد ندارند زیرا آن را سوزانده‌اند ولی اهل بهشت ظرفیت رشد دارند که البته آنها هم مراتب مختلفی دارند.

وی افزود: ایشان همچنین برهان حکمت را طوری تقریر کرده‌اند که با برهان فطرت یکسان است از این رو معتقدم باید برهان حکمت تقریر روشن و بهتری شود. چند برهان دیگری هم مطرح کرده است از جمله اینکه انسان‌های بسیاری به سلوک‌هایی درست و خوبی در دنیا دست می‌یابند و بریدن این سلوک با مرگ، خلاف حکمت است.

وی تاکید کرد: تبیین سلوک اهل دوزخ نیازمند مبانی نظری است و حجم مطالب مرتبط با این بحث در کتاب که انتظار بود بیشتر باشد هم اندک است از این رو لازم است که به ظرفیت دوزخیان در بحث سلوک بیشتر پرداخته شود همچنین باید بین اهل دوزخی که از جهنم خارج می‌شوند با افرادی که در آنجا ابدی هستند تفاوت بگذاریم.

عضو هیأت علمی گروه قرآن پژوهی پژوهشگاه تصریح کرد: در صفحه شش کتاب مطلب درستی آورده‌اند و آن اینکه «اگر ذره‌ای باور و ایمان در دل فرد گناهکار باشد روزی از جهنم نجات  خواهد یافت» ایشان این مطلب را به نقل از منابع از اهل سنت آورده است در حالی که در روایات شیعه هم این مطلب با صراحت وجود دارد و خوب است به روایات شیعه هم استناد بدهیم.

لزوم تبیین تفاوت تجسم و رؤیت عمل

در ادامه حجت‌الاسلام و المسلمین محمدجواد رودگر عضو هیأت علمی گروه عرفان پژوهشگاهبه عنوان ناقد دوم این کرسی در سخنانی گفت: این متن به لحاظ کلی قابل استفاده است و مزایای مختلفی دارد از جمله استفاده از منابع متنوع لغوی، تفسیری و حدیثی که خیلی مغتنم است.

وی افزود: البته کرسی باید مسئله‌محور باشد و پرسش و مدعیات ارائه‌دهنده در آن به روشنی مشخص باشد ولی از این جهت نقص وجود دارد.

رودگر بیان کرد: این بحث همانطور که در عنوان آن آمده است اخلاقی است ولی روش بحث این موضوع را به ذهن متبادر نمی‌کند و بهتر بود اهداف و اصول اخلاقی تبیین و جاودانگی بر مبنای این اهداف و اصول بحث و ثمرات آن بیان می‌شد.

وی با اشاره به بحث پاداش و جزا، افزود: برخی می‌گویند رؤیت عمل سخت‌تر از جزا و تجسم عمل است از جمله امام خمینی قائل به این فرض بودند؛ پس در بحث دوزخیان این پرسش وجود دارد که آیا مجازات با خود عمل است یا تجسم و یا رؤیت آن عمل و از این جهت بحث نیازمند تبیین بیشتری است.

وی افزود: مثلا گاهی به یک فرد به خاطر گناهی مانند تجاوز به عنف شلاق می‌زنند ولی گاهی فیلم آن را در جمع عمومی پخش می‌کنند که شرمندگی آن چندبرابر است.

رودگر افزود: در ارائه شما برخی موارد مباحث همراه با دلالات تطابقی نیست بلکه التزامی غیر بین(آشکار) است و این نوع مباحث هم باید روشنتر شود. برخی مباحث خیلی جالب هم مانند تعابیر قرآنی «الی ربک المنتهی» و  «الیک المصیر» آو رده  شده است ولی دلیل عقلی برای اثبات آن وجود ندارد و صرفا به برخی روایات تکیه کرده‌اید.