شبهات بزرگ حل‌ناشده و بحران‌های اجتماعی

دکتر حسین بابایی مجرد

عضو هیات علمی گروه مدیریت اسلامی پژوهشکده نظام‌های اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی

 

شبهات بزرگ حل ­ناشده و بحران‌­های اجتماعی به مثابه غول‌­های چراغ جادو

خصلت بحران، ایجاد مرجعیت است؛ هم مرجعیت دانایی برای تبیین و شفاف‌­سازی؛ هم مرجعیت توانایی برای قبض و بسط موقعیتی. برخی قرائت­‌ها رو می­آید و احیاناً قرائت‌­های رسمی و در متن، به حاشیه رانده می­‌شود؛ برخی اجتماعات شکل می‌­گیرد و برخی مجتمعات متفرق می­‌شود؛ برخی حدود هتک می­‌شود و برخی خطوط جدید ترسیم می­گردد و در یک کلام بسیاری از موقعیت­‌های اشغال‌­شده وانهاده می‌­شود و جاگیری­‌های جدید انجام می‌­شود.

در موضوع حجاب یا به تعبیر عرفی­اش گشت ارشاد نیز بحران اجتماعی شکل گرفته به خوبی این صحنه­‌پردازی را توضیح می­دهد؛ مواجه با برخی از منسوبین به دین هستیم که در عین حال که هویتاً باید صائن و حافظ دین و واجبات قطعی دین­ باشند در وجوب مداخله حکومت جهت حفظ حریم و حرم برای حجاب و محجبین تشکیک می­‌کنند و کار به اینجا هم وانهاده نشده بلکه در وجوب خود حجاب نیز. البته تفاوت مبنا و متعاقباً تعدد بنائات بی­شک پذیرفته است اما تغییر بی­ضابطه موقعیت مبنایی با تکثر روایت‌­های متعارض و تهاجم رسانه­‌های متخاصم به هیچ­وجه. در اردوگاه­ سیاسی انقلابیون نیز مواجه با وضع بهتری نیستیم؛ مسئولین فعلی کشور که در زمانه تنوع و تکثر، به برکت کاهش مشارکت، یکدست و یکرنگند و خود را با اصول انقلابی و ارزش‌­های اسلامی جانمایی می‌­کنند هیچکدام مسئولیت این موقع و موقف را برعهده نمی‌­­گیرند و با مواضع عاطفی، واژه‌­پردازی سیاسی و وعده به پیگیری کردن از موقعیت فوق به طور غیرمسئولانه عبور کرده که شاید در آینده نزدیک و چه بسا دور فراموشی ملی به سراغ این قوم معترض آید و از رهگذر این فراموشی، حضور و بقای آنها در سپهر سیاسی مستدام­ گردد. توصیف بیشتر این صحنه برایم ملال­آور است کمااینکه برای مخاطب.

اما در هنگامه این وضعیت، برخی شبهات بر زمین­‌مانده که هیچگاه لااقل در عرصه عمومی به بحث تخصصی یا عمومی گذاشته نشده است داغ شده و معضلات معرفتی و اجرایی که در پهنه چهل ساله انقلاب اسلامی در میان اصحاب معرفت و اجرا به نظریه و سیاست تبدیل نشده بود در خلال بحران­ها به راحتی صورت‌بندی نظری شده و توصیه­‌های سیاستی آماده‌­ای را نیز برای کارگزاران کشور ارائه می­کند و این دقیقاً آن هشداری است که بارها به جریان تولید مبنا فارغ از توجهات مسئله­‌مند ابراز می‌‌­شد که در طمأنینه تولید معرفت در نهادهای معرفت­دان و معرفت‌­اندوز، این اصحاب عمل یا به تعبیر خیابانی­‌اش، بوروکرات‌های سطح خیابان هستند که مشغول حکمرانی و خلق موقعیت­‌های تعارض­‌آمیز و تعرض­‌انگیز در نسبت حکومت و مردم­اند و در این بحبوحه و تنور داغ، هستند دلالان معرفت و سیاست که نان معرفت سقیم و علم مضر را بر تنور سیاست و حکمرانی کشور بکوبند.

برخی از این شبهات که در این روزها در ظرف بحران­‌ها سریعاً پاسخ‌­های قطعی می‌­گیرد و اقدامات قطعی‌­تر تولید می­کند عبارتند از:

  • مقصود از معروف و منکر در فریضه، معروف و منکر شرعی است یا اجتماعی؟
  • تعرض ضابط قضایی یه بی­‌حجابی عرفی است یا بی­‌حجابی شرعی؟
  • استعلا به معنای اظهارالعلو در امر به معروف و نهی از منکر ملحوظ است یا خیر و اگر هست این علو، به معنای علو در دانایی است یا تمکن در اقدام یا نزاهت از معصیت؟
  • نسبت دین و حکمرانی؛ سیاست دینی به جریان در اراده عمومی مشروط است یا به اتکاء به ارزش­‌های اسلامی؟ یعنی اگر یک سیاست مداخله‌­ای در امر عمومی مستفاد از منابع دینی بود اما مقبول عامه خیر، از اعتبار و اتقان می­‌افتد یا در تعلیق گذاشته شده تا فرصت مقتضی به نحو تحصیلی یا حصولی اخذ شود؟
  • حدود و فرم مداخله حکومت اسلامی در امر عمومی مثل آزادی، برابری، شفافیت، بازبودگی و … چیست؟ تضییق آزادی، تبعیض مثبت، اختفا، تمرکزگرایی و …. با کدام حجت قابل توجیه و توضیح است؟
  • ….

مصادیق متعدد دیگری از شبهات پاسخ­‌داده ­نشده یا لااقل برای حاکمیت و عموم، لاموضع، بیش از این نیز هست اما نکته اساسی آنجاست که در بحبوحه این بی­موضعی معرفتی و سیاستی، مواجه با تحرکات زیگزاگی حاکمیتی و مسئولیت‌ناپذیری­‌های سرمایه‌­سوز مسئولین هستیم در مقابل چشمان مردمی سرگردان و متحیر از این میزان تناقض.

بر اصحاب معرفت باد که معضلات و مسائل اساسی نظام حکمرانی دینی را از نو بازگو کنند و از تمام نخبگان با هر نوع مشرب و مکتب معرفتی دعوت کنند در مسیر مسئله­‌مندسازی عمومی و حاکمیتی در نسبت این مسائل بغرنج و بعضاً بدخیم، اجتماعات و ائتلافات مسئله­‌محور خود را شکل دهند.