آیا کرونا مردم و دولت را آشتی می‌دهد؟

به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، کرسی ترویجی « بازسازی اعتماد در فضای پسا کرونایی» به همت گروه مطالعات انقلاب اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و با همکاری دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه شیراز در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۹ به صورت مجازی برگزار شد.

در ابتدای جلسه دکتر حمید هوشنگی(عضو هیأت علمی دانشگاه امام صادق علیه‌السلام) به عنوان دبیر علمی نشست، به شرکت‌کنندگان خوش‌آمد گفت و با طرح بحث، زمینه‌ی گفتگو را فراهم نمود. سپس دکتر محسن ردادی به ارائه‌ی بحث در زمینه‌ی امکان بهره‌مندی از همیاری ناشی از بیماری کرونا پرداخت. خلاصه‌ی بحث وی به این شرح است:

در دوران کرونا، نقش دولت بسیار پررنگ و محوری شده است. دولت‌ها در سراسر جهان برای مبارزه با بیماری با روش‌های مختلف سیاستگذاری و اجرای برنامه دارند. برای مبارزه با وضعیت اپیدمیک بیماری، یک هماهنگی کامل میان دولت و ملت لازم است و این نیازمند وجود اعتماد است.اما آیا شاخص‌های اعتماد به اندازه‌ی کافی بالا هستند که امکان همکاری میان دولت و مردم را فراهم کنند؟ پاسخ منفی است. اگر بخواهیم واقع‌گرا باشیم بر اساس تعریف‌های تخصصی از اعتماد، کشور در موقعیت بی‌اعتمادی است. یعنی میان مردم و دولت، اعتماد کافی وجود ندارد و نکته‌ی نگران‌کننده این است که شاخص‌ها به سمت نزول پیش می‌رود.[۱]

بر اساس این زمینه‌ی بی‌اعتمادی، انتظار این است که در همکاری جمعی برای ریشه کن کردن کرونا موفق نباشیم و مردم همکاری لازم را با دولت نداشته باشند. اما بر خلاف پیش‌بینی‌ها به نظر می‌رسد که همکاری بسیار عالی و فراتر از انتظار بین مردم و دولت شکل گرفته است.

وقتی به آمار منتشر شده در ماه‌های اخیر مراجعه می‌شود، تغییر غیرعادی در شاخص‌ها مشاهده می‌شود. به عنوان مثال اعتماد به رسانه‌های داخلی نه تنها کم نشده، بلکه افزایش یافته است. براساس نظرسنجی‌ای که توسط پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات انجام گرفته، ۶۸ درصد مردم اخبار کرونا را از رسانه‌های داخلی و به خصوص صدا و سیما پیگیری می‌کردند و به این اخبار اعتماد داشتند. همچنین حدود ۷۷ درصد مردم از دستورالعمل‌های گفته شده در رسانه ملی پیروی و خودقرنطینگی را رعایت کردند.

رضایت از دولت[۲] و دیگر نهادهای عمومی در طول فاصله میان سه موج نظرسنجی بهبود یافته است.[۳] ۹۴.۴ درصد از مردم بر این باورند که پلیس باید با کسانی که در این اوضاع به سفر می‌روند برخورد جدی داشته باشد.[۴] این آمار نشان‌دهنده‌ی این است که مردم دولت و نهادهای رسمی «داخلی» را بهترین مرجع برای مقابله با وضعیت کرونا می‌دانند.

نکته دیگر این است که مردم به شکل بی‌سابقه‌ای در مورد یک مسأله‌ی مشترک نگرانی واحد دارند. ۷۱.۴ درصد از مردم نگرانی جدی از ابتلای خود یا یکی از اعضای خانواده به کرونا را ابراز کرده‌اند.[۵] بعدا که به موضوع «اعتماد بر مبنای ایمان» بپردازیم، اشاره خواهد شد که ترس از بقا و به خطر افتادن عناصر حیاتی می‌تواند باعث جلب همکاری و اعتماد افراد شود و به نظر می‌رسد کرونا باعث شده که اعتماد بین مردم و دولت احیا شود.

نکته‌ی دیگر این که همیاری میان مردم هم افزایش یافته است. ۳۴٫۷ درصد افراد گفته اند در این دو ماهی که از شیوع ویروس کرونا می‌گذرد کمک مالی در قالب پول یا کالا به دیگران داشته اند. ۹٫۵ درصد قصد دارند در آینده کمک کنند و ۵٫۸ درصد گفته‌اند کمک نکرده و نخواهند کرد. از سویی دیگر درصد قابل توجهی از افراد نمونه (۴۸٫۶ درصد) گفته‌اند توان مالی برای کمک ندارند. [۶] پس اگر این افراد توان مالی کافی داشتند، به دیگران کمک می‌کردند.

نتیجه‌ی اعتماد کردن، اقدام جمعی و همکاری است.[۷] اما آمارهایی که مرور کردیم نشان می‌دهد که بدون وجود اعتماد کافی، یک همکاری میان مردم و دولت شکل گرفته است. همین نکته باعث شد تا این سوال مطرح شود که آیا می‌توان از این همکاری برای به وجود آوردن اعتماد مفقود شده استفاده کرد؟ آیا همانطور که اعتماد می‌تواند همکاری ایجاد کند، در زمان فقدان اعتماد، می‌توان از همکاری‌ای که به وجود آمده برای ایجاد اعتماد استفاده کرد؟

در واقع کرونا باعث به وجود آمدن یک همکاری مناسب بین مردم و دولت شده که زمینه‌ی مساعدی برای ترمیم اعتماد است. البته علاوه بر کرونا، رفتارها و واکنش‌های مسئولان در این دوران باعث شده که اعتماد در این فضا جوانه بزند.

برای تبیین این وضعیت و نیز برای ارائه‌ی الگویی برای بازسازی اعتماد لازم است دو نوع اعتماد را از یکدیگر تفکیک کرد: اعتماد بر پایه اطلاعات و اعتماد بر پایه ایمان.

  1. اعتماد بر پایه اطلاعات: رهیافت‌های مبتنی بر انتخاب عقلانی تمایل دارند که اعتماد را بر اساس آگاهی از رفتار طرف مقابل بدانند. بر اساس مستنداتی که فرد از طرف مقابل دریافت می‌کند، اعتماد می‌کند یا بی‌اعتماد می‌شود. این مستندات می‌تواند ناشی از تجربه شخصی باشد(مانند اعتماد به یک هم‌کار)یا سیستماتیک باشد(اعتماد به تعمیرکار مجاز) متأسفانه شرایط ایجاد این نوع اعتماد به دلیل سیاست‌های نادرست در جمهوری اسلامی و نیز سمپاشی دشمنان انقلاب اسلامی کمرنگ شده است. داده‌ها و نظرسنجی‌ها نیز نشان می‌دهد که نمی‌توان خیلی به بازسازی اعتماد در کوتاه‌مدت بر اساس این روش امیدوار بود
  2. اعتماد بر پایه ایمان: اعتماد مبتنی بر ایمان بدون اینکه به داده‌های محیطی توجه داشته باشد بر اساس مکانیزم «حمایتگری» و «بقا» شکل می‌گیرد. ایمان یک نوع احساس امنیت است که فرد را قادر می‌سازد فراتر از مستندات پیش برود و این اطمینان را به وجود آورد که طرف مقابل، علیرغم دگرگونی‌های آینده‌ی غیر قطعی مسئول و مراقب است. ایمان باعث می‌شود که ریسک در شرایط متزلزل پذیرفته شود. ایمان مذهبی یکی از انواع ایمان است که می‌تواند به ایجاد اعتماد کمک کند

اعتماد ناشی از ایمان دو دینامیسم دارد:

یک. حمایتگری: برقراری پیوند بین افراد مؤمن. یعنی افرادی که بیش از مسائل مالی و مادی بر اساس انگیزه‌ی ایمانی اقدام می‌کنند. این وضعیت باعث پاگیری وضعیت اعتماد می‌شود

در قضیه کرونا بین افراد فداکار (پرستار، خیر، طلبه، …) ارتباطی برقرار شد که انگیزه اعتماد را بالا برد.

دو. بقا: تمایل جدی میان اعضای گروه وجود دارد که تزلزل موقعیت را از بین ببرند و سیستم را به پایداری برسانند

برای ایجاد پایداری، افراد همیاری می‌کنند و فارغ از مستندات، به یکدیگر اعتماد می‌کنند.

ایثار و اقدامات داوطلبانه در مواقع حساس و خطرناک

آنچه بیش از همه در زمانه کرونا باعث همکاری مردم شده، تلاش برای دست یافتن به «امنیت» است و این تمایل به امنیت و کاهش ریسک و حفظ بقا، بر بی‌اعتمادی غلبه کرده و باعث شده که شهروندان با دولت دست به همکاری بزنند.

نتیجه اینکه با استفاده از مکانیزم‌های اعتماد مبتنی بر ایمان می‌توانیم (علیرغم وجود اطلاعات و داده‌های مسموم رسانه‌های داخلی و بیگانه که باعث کاهش اعتماد می‌شود) اعتماد را بازسازی کنیم. به این منظور لازم است برخی راهبردها و راهکارها مورد توجه قرار گیرد. برخی از این راهبردها عبارتند از:

  1. گفتگو با مردم: اعتماد مبتنی بر ایمان که در دوره‌ی کرونا شکل گرفت، بدون شک ناشی از همدلی و ارتباط مستمر مسئولین با مردم بود.
  2. ترویج اقدام‌های جمعی مانند رزمایش کمک مؤمنانه
  3. دوری از سیاست‌زدگی و منفعت‌طلبی‌های جناحی
  4. مدیریت خشم و نفرت: بی‌اعتمادی باعث برانگیختن خشم می‌شود. اما اگر این خشم مدیریت نشود، شهروندان به سمت «نفرت» می‌روند. نفرت فقط نابودی ایجاد می‌کند و نمی‌تواند سازندگی داشته باشد.
  5. ارائه روایت شکست: در دوره‌ی کرونا،‌ مسئولین مدام از افزایش بیماران گزارش می‌دادند. یعنی با مردم از شکست‌های خود در مهار بیماری سخن می‌گفتند. اما همین باعث افزایش اعتماد مردم می‌شد!‌ علت این است که اگر دولت مدام از موفقیت‌ها و کامیابی‌های خود سخن بگوید، دغدغه و احساس نیاز به همکاری با دولت برای حفظ بقا به وجود نخواهد آمد و در نتیجه اعتماد مبتنی بر ایمان شکل نمی‌گیرد.
  6. برجسته کردن افراد مؤمن و فداکار و ایثارگر که باعث جلب اعتماد مردم به جامعه می‌شود.
  7. جلوگیری از احساس رهاشدگی در مردم: اگر مردم احساس کنند که رها شده‌اند و احساس «حمایتگری» دریافت نکنند، اعتماد خود را از دست می‌دهند. اما اگر احساس پشتگرمی وجود داشته باشد اعتماد افزایش می‌یابد.

در ادامه دکتر صادقی اول عضو دانشکده حقوق و علوم سیاسی به عنوان ناقد اول، در سه سطح بحث ارائه شده را مورد نقد قرار داد:

سطح اول: وجود نگاه ایده‌آلیستی و خوش‌بینانه : واقعیت این است که جنس اعتماد در هر حوزه‌ای متفاوت است. اما بدون توجه به این تفاوت‌ها تلاش شده که از راه وجود همکاری میان مردم در بحث کرونا اعتماد سیاسی را بازسازی کرد. در حوزه‌ی اقتصادی و سیاسی نمی‌توان انتظار داشت که این اعتماد قابل دستیابی باشد. در حوزه‌ی اقتصاد و اجتماع نشانه‌های عدم همکاری مردم بیشتر به چشم می‌خورد. هجوم برای خرید کالاهای نایاب نشانه‌ی همین موضوع است. از طرف دیگر دغدغه کرونا، جهانی است نه داخلی و ایرانی. اما مشکلات در مورد اعتماد موضوعی داخلی است و موانع آن داخلی است و با این تفاوت می‌کند. وانگهی، کرونا تفسیرپذیری کمی دارد و کمتر محل اختلاف است. در حالی که در حوزه اقتصاد و سیاست خیلی اختلاف‌ها زیاد است و تفسیرپذیری وجود دارد و نمی‌توان اجماع و اعتماد به وجود آورد.

سطح دوم: نگاه تقلیلگرایانه: تعریف و برداشتی که از اعتماد انجام شده خیلی ساده‌انگارانه است. تفکیک بین اعتماد دولت – مردم و مردم-مردم صورت نگرفته است.

سطح سوم: روزمره شدن کرونا مانع از امکان بازسازی اعتماد بر اساس وضعیت دو ماه اخیر است. در مدتی کوتاه یک همکاری و اعتماد به وجود آمد ولی تا چه حد می‌توان امیدوار بود که استمرار پیدا کند؟ به خصوص که دیگر مردم کرونا را جدی نمی‌گیرند و دغدغه مردم در این زمینه کم شده است.

ناقد دیگر بحث، «دکتر بذرافکن» عضو هیأت علمی دانشگاه امام حسین علیه‌السلام بود. وی اولین نقد را به شیوه‌ی ارائه‌ی بحث و صورت‌بندی آن متوجه کرد.

اگر دغدغه و سوال اصلی این است که چرا بین مشاهده‌ی رفتار مردم و آمارها تفاوت وجود دارد، در این صورت مسأله خوب باز نشده است.

نکته‌ی دیگر اینکه کاهش اعتماد و سرمایه اجتماعی چگونه به عنوان پیش‌فرض پذیرفته شده است؟ شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد اتفاقا مردم اعتمادشان را از دست نداده‌اند. از طرف دیگر آمارهایی که موجود است را هم اگر درست بخوانیم و تحلیل کنیم، نه تنها کاهش سرمایه‌ی اجتماعی را نشان نمی‌دهد بلکه افزایش سرمایه‌ی اجتماعی را آشکار می‌کند.

معتقدم که رفتار مردم در دوره‌ی کرونا یک اتفاق شگفت و غیرعادی نبود. مردم ایران همیشه اهل همیاری و کمک هستند. اما دستگاه کاوشی و حسگرهای اعتمادی که در این تحقیق و سایر تحقیقات به کار گرفته می‌شود، باید دوباره بازبینی شود تا بتواند اعتماد و همیاری مردم را دریافت کند.

از طرف دیگر اگر ادعا وجود دارد که اعتماد اعتماد دچار اختلال شده، باید مشخص شود که کدام بخش از اعتماد خدشه‌دار شده است؟اعتماد مردم به مردم یا دولت؟

در عین حال باید به این نکته اشاره کرد که پس از جنگ هرگز شاهد این سطح از همکاری و درگیر شدن مردم در یک مسأله واحد نبودیم.

دکتر سیدیوسف قرشی دیگر عضو هیأت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه شیراز، با مقایسه‌ی اطلاع‌رسانی رسانه‌ی ملی در زمینه‌ی کرونا با اطلاع‌رسانی در جنگ اول خلیج فارس، تأکید کرد که اطلاع‌رسانی به موقع و درست و دست اول است که می‌تواند اعتماد مردم به رسانه را نگاه دارد.

«دکتر مهام» مدیر گروه مطالعات انقلاب اسلامی نیز در پایان ضمن تشکر از شرکت‌کنندگان، نکاتی را در رابطه با بحث ارائه شده ارائه کرد.

اولین اشکال در کلمات و اصطلاحاتی است که به کار رفته است. «کرونا» کلمه علمی و دقیقی نیست. «کوید ۱۹» در متن‌های علمی روواج بیشتری دارد. دقیقتر است. از طرف دیگر با جهانی شدن بیماری،‌ با وضعیت «اپیدمیک» مواجه نیستیم و بهتر است از واژه «پاندمیک» استفاده می‌شد.

اشکار دیگر این است که حوزه اعتماد مشخص نیست. عرصه اعتماد و بی‌اعتمادی باید مشخص شود. نمی‌توان گفت که اعتماد و بی‌اعتمادی مطلق وجود داشته باشد. به تناسب عرصه‌ها تنوعی از اعتماد و بی‌اعتمادی وجود  دارد.

نکته دیگر این که باید توجه داشت که کوید ۱۹ در حال ایجاد تغییر در دنیاست. مهمترین تغییرها در سطح آموزش و تبادل اطلاعات رخ داده است.

نکته بعد اینکه همکاری باید دوسویه دیده شود. همکاری لایه‌های متعدد دارد و می‌تواند ارتباطات‌هایی را برقرار کند و اتصال‌هایی را برقرار نکند. این ظرافت‌ها باید دیده شود.

تداوم یافتن بی‌اعتمادی‌ها انکار نمی‌شود، اما باید بررسی شود که علت چیست؟ علت‌های بی‌اعتمادی از جنس سیاسی و در حوزه‌ی دولت-ملت نیست. بلکه از جنس الگوهای زیست جمعی و بی‌اعتمادی به الگوهای سکولاریسم و علم و دانش است. واقعیت این است که ایجاد اعتماد، در گروی بی‌اعتمادسازی به شیوه‌های سکولاریستی زیست است.

نکته دیگر اینکه مواجهه با کرونا نیازمند شبکه‌ای دانشی است و مثلا شبکه‌ی آزمایشگاهی نیاز داریم. باید یک همکاری میان مهندسی، پزشکی و علوم انسانی رخ دهد تا بتوان بر آن غلبه کرد.

[۱]  گزارش مربوط به کاهش اعتماد توسط خود محقق رویت نشده، اما در ارتباط با افراد مطلع به این نتیجه اطمینان پیدا کرده‌ام.

[۲]  این را در نظر بگیرید که دولت و بخش‌های فرادولتی در بحران کرونا اشتباه‌های زیادی کرد. بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس مهمترین اشتباه‌های دولت و سایر بخش‌ها عبارتند از:

نداشتن برنامه ملی کنترل اپیدمی مبتنی بر شرایط کشور و تجربیات سایر کشورها و انجام حرکات مقطعی، عقب‌نشینی‌های مکرر از سیاست اعلام شده و نیز عدم هماهنگی از ویژگیهای بارز شیوه مقابله با کرونا پس از احساس شوک بوده است. که ازجمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:

  • اعلام عادی‌سازی زودهنگام شرایط توسط رئیس‌جمهور در اسفندماه و لغو آن،
  • اعلام خلوت‌سازی خیابانها توسط سرلشکر باقری و عدم اجرای آن،
  • ارائه بسته اینترنتی به مشترکان ثابت و عدم تمدید آن،
  • رهاسازی سفرهای نوروزی در ابتدا و معلق شدن آن،
  • تعطیلی حداکثری کسب و کارها از هفته دوم فروردین و کاهش آن درحال حاضر
  • عدم ورود تمام قد و همهجانبه دولت برای مدیریت اپیدمی: بر اساس مدیریت مورد توصیه سازمان بهداشت جهانی و رویه اجرا شده در سایر کشورها بالاترین مقام اجرایی هر کشور به صورت فعال و قابل مشاهده به ویژه در روزهای ابتدایی وارد عرصه شده و حتی با نشستهای مطبوعاتی روزانه جریان درست اطلاعات و ارتباط با مردم را مدیریت میکردند. اما این سیاست در دولت ایران در پیش گرفته نشد.

[۳]  نتایج سومین موج نظرسنجی دفتر مطالعات اجتماعی شهرداری تهران

[۴] خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی(ایرنا) با همکاری دانشگاه فردوسی مشهد

[۵] خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی(ایرنا) با همکاری دانشگاه فردوسی مشهد

[۶] گروه افکارســنجی دفتــر طر حهای ملی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات

[۷]  این فرض را پاتنام به تأسی از دوتوکویل مطرح کرد. اما مطالعات جدید نشان می‌دهد که همکاری بدون اعتماد Cooperation Without Trust هم ممکن است. پیش‌فرض این گفتگو و کرسی ترویجی بر همین اساس طراحی و تنظیم شده است.