برنامه‌‌ی هدفمند رسول اکرم باعث تحولات فرهنگی در مدینه شد

به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، به یمن ۲۳ سال دوران نبوت پیامبر اکرم (ص)،مجموعه ارزشمند«از نگاه نبوی(ص)»، در قالب ۲۳ دفتر سعی دارد تا موضوعات متنوعی را در عرصه‌های اعتقادی، معرفتی، عرفانی، اخلاقی، اجتماعی، فرهنگی،ادبی حقوقی، سیاسی و… از نظرگاه نبی مکرم اسلام(ص) برای مخاطب جوان مورد بررسی قرار دهد. این مجموعه به صورت مشترک توسط مرکز پژوهش‌های جوان وابسته به پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و نشر معارف، منتشر و راهی بازار شده است. مدیریت فرهنگی از نگاه نبوی(ص) عنوان بیست و سومین جلد از این مجموعه و به قلم خانم دکتر فاطمه جان احمدی است. از این رو با ایشان گفت‌وگویی ترتیب دادیم که در ادامه خواهید خواند.

رویکرد شما اصلی درکتاب مدیریت فرهنگی از نگاه نبوی(ص)چیست؟

مشکل اصلی جامعه جاهلی جزیره العرب واپسماندگی فرهنگی و فقدان نظام ارزشی دین باورانه بود و همین معضل اساسی، جامعه حجاز را بسوی تلاشی و اضمحلال اخلاقی سوق داده بود. نظام اجتماعی یثرب نیز علی رغم چارچوب های تکامل نایافته شهری جدای از ساختار نظام جاهلی نبود و در آستانه ظهور اسلام در منجلاب بی ساختاری فرهنگی بسر می برد. اما ملاقات های نخبگان یثربی در عقبه ی اول و دوم در واپسین سالهای اقامت پیامبر(ص) در مکه بارقه‌های امید را در دل اصلاح طلبان یثربی که اکنون سفیران فرهنگی پیامبراکرم (ص) بودند، افروخت و عزمشان را به عنوان نخستین نقیبان دعوت اسلامی در مدینه جزم نمود. پس از اعزام نقیبان فرهنگی، هجرت نبی اعظم(ص) به یثرب می توانست دومین اقدام مهم پیامبر اکرم(ص) برای صدور اسلام به گوشه مهمی از حجاز بوده باشد. حضور پرتلاش و مستمر فرهنگی نبی مکرم اسلام(ص) در حالی به بار نشست که دولتی قدرتمند دینی با محتوایی ارزشی و فرهنگی در مدینه النبی شکل گرفت .این تحولات شگرف بی مدد اعجاز الهی و آموزه های وحیانی و البته مدیریت دقیق فرهنگی رسول خدا (ص) امکان پذیر نبود. از آنجا که درک شیوه‌های مدیریتی رسول خدا(ص) می تواند در بررسی  تحولات فرهنگی تاریخ صدر اسلام موثر باشد مطالعه ی شاخصه های فرهنگی عصر نبوی ضروری به نظر می رسد. بدین ترتیب در این کتاب  تلاش می شود تصویری موجز از مدیریت فرهنگی دولت نبوی ارائه شود.

اصول مدریت فرهنگی پیامبر اکرم(ص) که در این کتاب به آنها اشاره می شود چیست؟

جامعه بسته یثرب با ریشه های اعتقادی شرک و بت پرستی و بن مایه های متروک خرافی و روابط درون گروهی ناکارآمد مبتنی بر حیات قبیله ای و متکی بر فرهنگ بسته ی عشیره ای و خرده فرهنگ های منحرف دهشتناکی چون گرامیداشت جنگ و زنده بگور سپردن دخترکان بی گناه، تمام معیارهای پس افتادگی فرهنگی را دارا بود. اما تلاش های خستگی ناپذیر پیامبر اسلام(ص) که متکی بر آیات وحیانی و امدادات غیبی الهی بود در کمترین زمان ممکن شگرف ترین تحولات را در متن جامعه یثرب و البته حجاز و فراحجاز پدید آورد. پس از این جایگزین عادات زشت و رسوم پلشت، مناسباتی متعالی و روابطی مبتنی بر ارزش های والای انسانی با معیار تقوا و گذشت شد.آنچه مسلم است اساس برنامه ی فرهنگی پیامبر اکرم(ص) تزکیه و تعلیم بود که این خود از ابزار  تغییر مناسبات اجتماعی و تحولات فرهنگی بشمار می آمد.با اندکی دقت در فرایند تحولات فرهنگی حجاز می توان بدرستی دریافت هجرت پیامبر(ص) اکرم(ص) به یثرب در تسریع فرایند تحول فرهنگی حجازبسیار موثر بود.پیامبر اکرم(ص) پس از ورود به یثرب به عنوان راهبر جامعه ی اسلامی علاوه بر هنجار سازی و ارزش آفرینی به ساختاربندی جامعه ی قبیله ای مدینه که تا پیش از این اساس بنیان فرهنگی و سیاسی اش بر نزاع  و درگیری های طولانی اوس و خزرج و رقابت های پیدا و پنهان با قبائل یهود نهاده شده بود، پرداخت و از این طریق ضمن ترغیب و تشجیع شهروندان مدنی برای رسیدن به یک وفاق اجتمای آنان را به امتی واحده با اهدافی مشترک مبدل کرد.  بذر دعوت پیامبراکرم(ص)  در متن جامعه ی مدینه که نقبا و سفیران فرهنگی ایشان پیشتر سازه های شهری یثرب و بافت فرهنگی آن را متاثر کرده بودند، پاشیده شد و یثرب از همان بدو ورود پیامبر اکرم(ص) مهیای تغییراتی اساسی گردید. آنچه توانست برسرعت تحولات فرهنگی جامعه مدینه بیفزاید و آنان را به سوی جریان اجتماعی شدن سوق دهد، ماهیت مدیریت فرهنگی و محتوای برنامه‌های هدفمند پیامبر اکرم (ص) بود که از همان نخستین روزهای ورود شالوده اساس آن ریخته شد.

چه تعریفی از مدریت فرهنگی در این کتاب ارائه می شود؟

کلیدی ترین متغیر این پژوهش مدیریت فرهنگی است و در این نوشتار دلالت دارد بر سنجش، سامان دهی، اصلاح و نظارت و بطور کلی کنترل و جهت دهی فرهنگ اجتماعی که توسط نبی مکرم اسلام در مدینه اعمال  شده است. به بیان دیگر هرگاه فرهنگ جامعه توسط راهبران رسمی بطور آگاهانه و برنامه ریزی شده ساماندهی و کنترل و جهت دهی و اصلاح شود می توان گفت مدیریت فرهنگی محقق شده است. بنابراین آنچه در پژوهش حاضر بدان پرداخته می شود برنامه ریزی فرهنگی، کنترل اجتماعی، دگرگونی فرهنگی در عصر نبوی خواهد بود که ارتباط تنگاتنگی با شیوه ها و رفتارشناسی مدیریتی پیامبر اکرم (ص) خواهد داشت.

در این کتاب به چه سوالاتی پاسخ داده می شود؟

سوالات مهمی چون: آیا دولتمردان مدعی مسلمانانی در رفتار سیاسی و فرهنگی پای جای پای مدیریت فرهنگی نبی اسلام(ص)گذارده اند یا خیر؟ آیا الگوی مدیریت نبوی  توان اجرا در دولت های بعدی را داشته است یاخیر؟ و یا اینکه:آیا میان الگوی مدیریتی نبوی و مدیریت دولتمردان اسلامی فاصله ی وجود دارد؟زمینه های این فاصله چیست؟ نبی مکرم اسلام چگونه و با چه اسلوبی دولت نبوی را در مدینه مدیریت می کرد؟ و شاخص های مدیریت فرهنگی عصر نبوی چه بود؟

دستاوردهای پژوهشی که دراین کتاب به آنها اشاره می شود چیست؟

در این کتاب اشاره می شود که شاخصه ها و مبانی مدیریت فرهنگی نبوی را می توان در موضوعاتی کلان هم چون موارد ذیل خلاصه کرد:

  1. برنامه ریزی فرهنگی متناسب با آموزه های دینی و ملاحظه ی ظرفیت های منطقه ای یثرب و کاربست آموزه های قرآنی جهت تغییردر مبادی رفتاری و ایجاد هنجارها و ارزش های اجتماعی

۲.عفو و گذشت، رفق و مدارا و تولید وفاق و وحدت عمومی بوسیله عطوفت و مهربانی، شفقت و اخوت،حفظ کرامت و کاربست عدالت اجتماعی

۳.طراحی برنامه های راهبردی فرا قبیله ای و نهادینه کردن ارزش ها و نظارت بر هنجارها وهمچنین کنترل و نظارت اجتماعی به وسیله درونی کردن ارزش ها