سیاست تامارای تحریم؛ نمایشی اپیزودیک

به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، دکتر حسین بابایی مجرد عضو هیات علمی گروه مدیریت اسلامی پژوهشکده نظام‌های اسلامی پژوهشگاه است. وی در رشته سیاست‌پژوهی در حال تحقیق برروی سیاست تامارای آمریکا نسبت به سیاست جمهوری اسلامی ایران است. از همین رو از ایشان خواستیم تا در یادداشتی هرچند کوتاه به توضیح این مقوله بپردازند. در ادامه متن کامل این نوشتار از منظرتان عبور خواهد کرد.

بسمه‌تعالی

مکولی و همکاران (۱۳۸۹) می­‌گویند: نمایشنامه‌­ای هالیوودی به نام تامارا به اجرا درآمد که نسبت به تئاترهای کلاسیک، مخاطبین را در موضعی بسیار متفاوت قرار داد. در این نمایش، دوازده شخصیت مختلف، داستان­‌های خود را در حضور مخاطبینی که در حال حرکت و گاه دویدن هستند ارائه می­دهند. مخاطبین به جای دیدن یک صحنه نمایش ثابت و واحد به گروه‌­های کوچکی تقسیم می‌­شوند که شخصیت‌های نمایش را از اتاقی به اتاق دیگر دنبال می­کنند؛ حتی به اتاق خواب­ها، آشپزخانه­‌ها و دیگر اتاق­‌های آنها می­روند تا داستان­‌هایی که بیشتر از همه به آن­ها علاقه دارند را دنبال کرده و در ساخت آن مشارکت کنند. اگر دوازده سن و دوازده راوی وجود می­داشتند تعداد داستان­‌هایی که یک مخاطب می‌­توانست آن­ها را در گفتمان­‌های سرگردان تامارا دنبال کند به ۱۲ فاکتوریل  می­‌رسید. از آنجایی که نمایش هم­زمان و شامل شخصیت­‌های مختلف در اتاق‌­های مختلف و طبقات مختلف است هیچ‌یک از مخاطبین نمی­‌تواند همه داستان­ها را همزمان دنبال کند. در این نمایش هر یک از مخاطبین، گذرنامه­­‌ای به منظور مراجعات بعدی دریافت می­کند، مراجعاتی که بارها و بارها تکرار می­‌شوند؛ بدین قصد که بتوان هرچه بیشتر شبکه­‌های به هم‌­تنیده این داستان­ها را کشف کرد. تامارا با یک بار دیدن قابل درک نیست حتی اگر دو نفر در یک اتاق باشند و هر دو در توالی اتاق­‌ها و شخصیت‌­های متفاوتی به این اتاق رسیده باشند ممکن است هر یک از آن­ها با داستان­‌های کاملا متفاوتی از این اتاق خارج شوند.(بویه، ۱۹۹۵)

دریافت خودم را از سیاست “تامارا”ی ایالات متحده آمریکا با چند عنوان ذکر می­کنم: “بمبارد مخاطب از داستان­های متعدد و نه لزوماً متنوع” “عدم اشراف به همه ابعاد داستان”، “همزمانی و تداخل داستان­‌ها”، “تعدد، تنوع و اصالت استنتاج مخاطب”، “مشاهده مشارکتی مخاطب در ساخت داستان” و …

سیاست تحریم که به طور غیر مستقیم در نسبت مردم و به طور مستقیم در نسبت حکومت جمهوری اسلامی است سیاستی است که در پوشش داستان­‌های متعدد و متقاطع پوشانده شده است تا مردم را نسبت به نظام اسلامی به ستوه آورد؛ دشمن به دنبال آن است تا مردمی که به جهت غیرت انسانی و دینی در پی تأمین معاش خانواده خود شب از روز نمی‌­شناسند با هدف همراهی شخصیت­‌های مختلف داستان و کشف شبکه درهم­‌تنیده داستان تحریم­، در دالان‌­های تو در توی این داستان تراژیک، متحیر شده، مسیر را گم کرده، ناخواسته در ساخت داستان تحریم (خودتحریمی) مشارکت کرده و به استنتاجات غیرمطابق با واقع خود از جریان تحریم اصالت دهند. داستان­های تودرتوی سیاست تامارای آمریکا مخاطب را در سالن پذیرایی، مهمان کیک زرد برجامی می­کند که قهرمانش سلاح هسته‌­ای است، در اتاق خواب، مهمان ۲۰۳۰ می­کند که قهرمانش آموزش­های جنسی است، در پشت بام و پستو، مهمان FATF  و پالرمو می­کند که قهرمانش پولشویی و جرایم سازمان ­یافته است غافل از آنکه همه این داستان­ها روایت­‌هایی از تحریم‌­اند و بر یک فراروایت استوار و آن تحت فشار گذاردن ملت ایران و پراکنش آنها از آرمان­‌ها و اصول انقلاب اسلامی است همچنانکه دأب منافقین چنین است: “لاَ تُنفِقُوا عَلَی مَنْ عِندَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّی یَنفَضُّوا” (حشر/۷). آدرس­ها را در این داستان­ها طوری می­دهند که مخاطب، متحیر و سرگردان شود و جز مؤلفه­های اصلی اقتدار نظام اسلامی را تخطئه نکند؛  و این سیاست تامارای نظام سلطه اینگونه از لسان پروردگار پاسخ داده شده است که: “وَ لِلَّهِ خَزَائِنُ السَّماوَاتِ وَ الأرْضِ وَ لکِنَّ الْمُنَافِقِینَ لاَ یَفْقَهُونَ”. پس ای مؤمنان خدا با تمام وجود آرمان­های انقلاب را فریاد زده و متمسک بر خزائن الهی باشید.