ترخان: راه سرمایه گذاری سودآور در ماه شعبان/شرط پذیرش عمل صالح!

به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ، به مناسب تلاقی بهار طبیعت با ماه های پُربرکت رجب، شعبان و رمضان و همچنین تحلیل بایسته های قرآنی و دینی در باب احیاء و برانگیخته شدن دوباره مخلوقات و همچنین تشریح رویکردهای اسلامی در باب تکریم مناسبت های تقویمی، خبرگزاری شبستان گفت وگویی با حجت الاسلام دکتر قاسم ترخان، عضو هیأت علمی و مدیر گروه تفسیر تخصصی علوم انسانی قرآنی پژوهشکده حکمت و دین پژوهی پژوهشگاه انجام داده است که مشروح آن، در ادامه از نظرتان می گذرد:

دکتر ترخان در آغاز با بیان این نکته که، فصل  بهار، فصل رویش مجدد است، گفت: رویش به زمین مناسب نیاز دارد، دانه در زمینی می‌روید که شوره زار نباشد.  قرآن کریم در مسیر سعادت، قطعاً هدایتگر است، اما رویش دانه هدایت در وجود آدمی، برای آنانی اتفاق خواهد افتاد که از زمینه مناسب برخوردار باشند؛ این همان معنایی است که در لسان قرآن کریم با بیان «ذَلِکَ الْکِتَابُ لَا رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ» تصریح شده است.

وی افزود: روایات ذیل این آیه شریفه، تبیین می کنند که شیعیان تنها مصداق واقعی این آیه‌ هستند.

ترخان با اشاره به ابیات مثنوی معنوی، دفتر پنجم ابراز کرد: مولوی در این ابیات می گوید: «بس وصیت کرد و تخم وعظ کاشت/ چون زمینشان شوره بود، سودی نداشت/در بهاران کى شود سرسبز سنگ/ خاک شو تا گل برویى رنگ رنگ/سال ها تو سنگ بودى دلخراش/آزمون را یک زمانى خاک باش». باید توجه داشت بسیاری از دستورات دینی برای پیشگیری از تخریب ها و از دست رفتن ها است. برای مثال حرمت خوردن غذای حرام، برای آن است که زمینه هدایت پذیری انسان را از بین می برد؛ لذا قرآن کریم عمل صالح را پس از خوردن غذای حلال، آورده و می فرماید: «یا أَیُّهَا الرُّسُلُ؛ کُلُوا مِنَ الطَّیِّباتِ وَ اعْمَلُوا صالِحاً».

عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تصریح کرد: حضرت سیدالشهداء(ع) در روز عاشورا و خطاب به مردمی که هلهله می‌کردند تا به مواعظ ایشان گوش ندهند، فرمودند: «فَقَدْ مُلِئَتْ بُطُونُکُمْ‏ مِنَ‏ الْحَرَام‏»؛ یعنی لقمه های حرامی که در شکم و وجود شما است، نمی گذارد تا سخنان مرا درک کنید.

ترخان با اشاره به این معنا که اساساً، خُبث ولادت ویرانی زمینه را در پی دارد، افزود: پیامبر اکرم(ص) فرموده اند: «لَا یُحِبُّنَا إِلَّا مَنْ‏ طَابَتْ وِلَادَتُهُ وَ لَا یُبْغِضُنَا إِلَّا مَنْ خَبُثَتْ وِلَادَتُهُ» یعنی اهل بیت(ع) پاک بودند و محبت آنان نیز در دل های پاک قرار می گیرد.

مدیر گروه تفسیر تخصصی علوم انسانی قرآنی پژوهشکده حکمت و دین پژوهی با بیان این نکته که فرزندان اگرچه در ناپاکی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها مقصر نیستند و آنان با اختیار خود اینگونه نشده‌اند، اما از سویی دنیا بر اساس نظام اسباب و مسببّات اداره می‌ شود و باید تأثیر اسباب را پذیرفت، ادامه داد: از آنجا که این عوامل به نحوی مقتضی‌ هستند، اختیار و توان هدایت ‌پذیری به طور کلی از آنان سلب نشده است. به طور مثال، حنظله، پدرش عبدالله بن عامر، سازنده مسجد ضرّار در سال نهم است و پدر همسرش عبدالله بن اُبی است که باعث شد در جنگ اُحد، یک سوم نیروهای اسلام از مسلمانان جدا شوند. با این حال پس از شب زفاف در جنگ اُحد شرکت می نماید و به شهادت می رسد. از آن جهت که او فرصت غسل نداشته، ملائک غسلش می دهند و از این جهت در روایات به «حنظله غسیل الملائک»، مشهور می گردد . از او و همسرش، فرزندی بنام عبدالله متولد می گردد که بعدها رهبر قیام مردم مدینه می شود و واقعه حرّه را می آفریند. از آن سو فرزند حضرت نوح (ع) است که در لسان قرآن کریم مبغوض قرار می گیرد و با اینکه بهترین زمینه ها برای هدایت او فراهم می بوده ، اما بنا به اغوای نفس امّاره، گرفتار عذاب الهی می گردد.

ترخان در ادامه تصریح کرد: دانه‌ای در بهار می‌ روید که بی مغز نباشد. اگرچه رویش انسان با عبادت است، اما عبادتی اثر دارد که پوچ نباشد.

وی تاکید کرد: عمل صالح بدون پذیرش ولایت به دانه پوچی می ماند که از قابلیت نهال شدن برخوردار نیست. روح و باطن عبادات وابسته به نیّت انسان است (نیت از نواه به معنای هسته است). آیا بدون محبت و ولایت آنانی ‌که مظهر و آیینه تمام نمای خداوند  هستند، می‌ توان نیّت خدایی داشت؟

عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ادامه داد: اهل ‌بیت (ع) نه تنها در سلسله آفرینش، علل غایی هستند بلکه، واسطه فیض الهی‌ نیز بوده و در سلسله خلقت، علل فاعلی عالم به شمار می روند و همه رویش‌ها به آنان وابسته است. لذا از جمله القاب مبارک حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفداء)، «ربیع الأنام» (بهار مردمان) و «نَضره الأیّام» (سرسبزی دوران) است.

ترخان تاکید کرد: در متون دینی بهار، نشانه زنده شدن پس از مرگ است، همانگونه که بیدار شدن از خواب یکی دیگر از این نشانه‌ها است. قرآن کریم در این باب می فرماید: «وَاللَّهُ الَّذِی أَرْسَلَ الرِّیَاحَ فَتُثِیرُ سَحَابًا فَسُقْنَاهُ إِلَىٰ بَلَدٍ مَیِّتٍ فَأَحْیَیْنَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا کَذَٰلِکَ النُّشُور» این معنا یعنی، خداوند است آن که بادها را می فرستد و ابرها را بر می‌انگیزد و آنها را به شهر و دیار مرده می راند و به بارانش زمین را پس از مرگ (خزان) زنده می گرداند،. قطعاً حشر و برانگیخته شدن مردگان نیز در قیامت، به همین گونه است.

حجت الاسلام ترخان با بیان این نکته که این مفهوم، یعنی برانگیخته شدن مجدد مردگان، بارها و بارها در لسان قرآن کریم همانند رویش مجدد زمین بعد از مرگ بیان شده است، ابراز کرد: در سوره مبارکه حج، خداوند متعال این معنا را با ظرافتی خاص بیان می دارد. خداوند در این سوره می فرماید: «و تَرَى الْأَرْضَ هامِدَهً فَإِذا أَنْزَلْنا عَلَیْهَا الْماءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ‏ وَ أَنْبَتَتْ مِنْ کُلِّ زَوْجٍ بَهیجٍ ذَالِکَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الحْقُّ وَ أَنَّهُ یحُىِ الْمَوْتىَ‏ وَ أَنَّهُ عَلىَ‏ کلُ شىَ‏ءٍ قَدِیرٌ»؛ یعنی؛ زمانی که زمین را مرده و پژمرده می بینید، آبی از آسمان فرو می ریزانیم و زمین را احیاء می کنیم. بدانید که فرمان خداوند حق است و هم اوست که مردگان را برخواهد انگیخت و او بر هر چیزی تواناست.

وی در پایان با بیان اشعار دیگری از مثنوی معنوی مولانا، در باب فصل بهار و آغاز آفرینش دوباره طبیعت، خاطر نشان کرد: مولانا در مثنوی سروده:«این بهار نو ز بعد برگ‌ ریز/هست برهان وجود رستخیز/در بهار آن سرّها پیدا شود/هر چه خوردست این زمین رسوا شود» از این همین رو است که  بهاری در منطق قرآن کریم ارزش و اعتبار دارد که در آن، غفلت از خدا و رحلت از این دنیا قرار نداشته باشد و پیوسته یادآوری رستاخیزعظیم آفرینش و حضور مجدد در محضر باریتعالی، تکرار و مداومت شود.