به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، نشست علمی با موضوع “جنگ تحمیلی رژیم صهیونیستی و نظم نوین جهانی” دوشنبه ۲۳ تیرماه ماه ۱۴۰۴، توسط گروه سیاست پژوهشگاه با همکاری انجمن مطالعات سیاسی حوزه با توجه به تشکیل قرارگاه جهادی اندیشه به صورت حضوری و مجازی برگزار شد.
این نشست علمی با حضور حجت الاسلام و المسلمین محمد ملک زاده عضو هیات علمی گروه سیاست پژوهشگاه و حجت الاسلام و المسلمین هادی شجاعی دنبال شد.
مشروح سخنان حجت الاسلام و المسلمین هادی شجاعی را در ادامه میآید:
آنچه امروز در حال رخ دادن است، ریشه در تحولاتی دارد که از سال ۲۰۰۱ آغاز شده و اکنون به نقطه حساسی رسیده است. ایالات متحده و بریتانیا پس از جنگ جهانی دوم، برای مهار رقبا و مدیریت روابط جهانی، سازمان ملل و نهادهای بینالمللی را طراحی کردند. این ساختارها، ابزاری در دست غرب شدند تا از قدرتیابی دیگر کشورها جلوگیری کرده و کنترل تحولات جهانی را در دست داشته باشند.
در همین راستا، ایجاد رژیم صهیونیستی بخشی از پروژه غرب برای تثبیت نظم مطلوب خود در منطقه غرب آسیا بود. به تعبیر سید حسن نصرالله، اسرائیل پروژهای غربی است که تا زمانی که منافع آنها را تأمین کند، از آن حمایت خواهند کرد. پس از خروج انگلیس از منطقه،چند پایگاه عمده برای حفظ نفوذ باقی گذاشته شد: اسرائیل، وهابیت در عربستان و بهائیت در ایران. در برهههایی نیز از گروههایی چون اخوانالمسلمین استفاده ابزاری شده است.
با ورود به هزاره سوم، غرب دریافت که توازن قدرت در حال تغییر است؛ چراکه از میان پنج قدرت جهانی، چهار قدرت از شرق برخاستهاند. به همین دلیل، پروژه بازطراحی نظم جهانی را آغاز کردند. ژنرال آمريكايي «وسلی کلارک» از طرحی پرده برداشت که بر اساس آن آمریکا تصمیم گرفته بود به هفت کشور در غرب آسیا حمله کند؛ کشورهایی چون ایران، عراق، سوریه، سودان و دیگرانی که از نگاه واشنگتن، مانعی در برابر نظم جدید بودند.
زبیگنیف برژینسکی، مشاور امنیت ملی دولت کارتر، در کتاب «تخته شطرنج بزرگ»، سي سناريو را طرح مي كند و خطرناکترین سناریو براي آمريكا را اتحاد میان چین، روسیه و ایران میداند. چنین اتحادی تهدیدی بزرگ برای سلطه غرب تلقی میشود، زیرا این همپیمانی مبتنی بر منافع مشترک، پایههای نظم غربی را به چالش میکشد.
غرب برای مقابله با این روند، دست به اقداماتی گسترده زد؛ از جمله سازماندهی کودتا در اوکراین برای مقابله با روسیه، و اشغال افغانستان در سال ۲۰۰۱ و عراق در سال ۲۰۰۳. با وجود صرف دو دهه زمان و هزینهای بالغ بر هفت تریلیون دلار، ایالات متحده به اهداف مورد نظر خود دست نیافت. امروز رژیم صهیونیستی نیک میداند که در منطقهای که جبهه مقاومت قوی است، جایی برای آن نخواهد بود.
آمریکا و اسرائیل کاملاً هماهنگ عمل میکنند و در اتاقهای عملیات علیه ایران، همکاری نزدیکی دارند. اسرائیل تلاش میکند از فروپاشی خود جلوگیری کند، چراکه سقوط این رژیم، به منزله شکست نظم غربی است. در اتاق عملیات حلب سوريه، نمایندگانی از ۱۷ کشور حضور داشتند، که خود نشانهای از اهمیت تحولات منطقهای در معادلات جهانی براي غرب است.
تحولات اخیر را باید در چارچوب یک دوره گذار تحلیل کرد. غرب از ظهور نظمی جدید که علیه آنهاست، به شدت نگران است. اتحاد سهجانبه ایران، چین و روسیه، به چالشی جدی برای ناتو و مشروعیت نظم موجود تبدیل شده است. حتی اقدام آمریکا به حمله به تأسیسات هستهای، اعتباری برای نظمی که خود طراحی کرده بود، باقی نگذاشته است.
- در ادامه متن مشروح سخنان حجت الاسلام و المسلمین محمد ملکزاده را می خوانید:
درباره جنگ تركيبي رژيم صهيونيستي عليه ايران، برخی تصور میکنند که جنگ اخیر تنها در سطح منطقهای است؛ حال آنکه این تحولات، زمینهساز شکلگیری نظمی جهانی نوین است. ایران، بهعنوان بازیگری کلیدی، همواره هدف اصلی آمریکا و رژیم صهیونیستی بوده است. رژيم صهيوني، ایران را رقیب منطقهای خود میداند و میکوشد با ابزارهایی همچون تحریم، ترور، ناامنی، عملیات روانی و فشارهای نظامی، آن را تضعیف کند.
تحریمها گرچه بر ايران فشار ایجاد کردند، اما در مقابل موجب تقویت ظرفیتهای داخلی، توانمندیهای نظامی و راهبردهای امنیتی ایران شدند. جنگ ۱۲ روزه اخیر در منطقه، اثری جدی بر تحولات نظم جهانی خواهد داشت. در حالیکه غرب به دنبال بازطراحی خاورمیانه است، ایران نیز در حال پیریزی نظم جدیدی است که برخلاف اهداف غرب خواهد بود.
در این مسیر، محور مقاومت نیز تقویت شده است. پاسخهای اخیر این جبهه، نهتنها موقعیت ایران را ارتقا داده، بلکه نوعی وحدت و همبستگی داخلی نیز ایجاد کرده است. در سطح راهبردی، جبهه مقاومت به رهبري ايران به این نتیجه رسیده است که باید ساختار نظامي-امنیتی خود را بازتعریف کند و قدرت نظامی خود را بیش از پیش افزایش دهد.
از دیگر پیامدهای این تحولات آن است كه جنگ اخیر، ضربهای اساسی به نظم جهانی مطلوب غرب وارد کرده و نشان داد که غرب برای حفظ این نظم، حتی از مشروعیتزدایی نهاد طراحي شده توسط خودشان، حمایت از جنایتکاران جنگی مانند نتانیاهو، و اعمال استانداردهای دوگانه نیز ابایی ندارد.
مقاومت ایران، امروز الگویی برای ملتها در مقابله با سلطه غرب شده است. تحولات اخیر جهان را به سوی ساختار چندقطبی سوق دادهاند؛ ساختاری که در آن نقش قدرتهایی چون ایران، روسیه و چین تقویت خواهد شد.
نكتۀ ديگر آن كه در پيامد جنگ ۱۲ روزه، موازنه قدرت در سطح بینالمللی دچار دگرگونی خواهد شد. تعاملات فرامنطقهای در حوزههای سیاسی، اقتصادی و نظامی تحت تأثیر قرار گرفته و مسائلی چون استقلال اقتصادی، دلارزدایی و گسترش پیمانهای نظامی جدید در اولویت قرار خواهد گرفت. این تغییرات، آثار مستقیمی بر صلح و ثبات منطقهای نیز خواهند داشت و آینده خاورمیانه را بهشکلی متفاوت رقم خواهند زد.
اگر رژیم صهیونیستی در آینده نتواند پشتوانه خود را از ایالات متحده حفظ کند و آمریکا نیز از پشتیبانی بیقید و شرط اسرائیل دست بکشد، ساختار امنیتی رژيم با چالشهای جدی مواجه خواهد شد.
نکته ديگر، در این میان، افکار عمومی جهانی بهگونهای بیسابقه با مواضع جمهوری اسلامی ایران همراه شد. اقدامات آمریکا و رژیم صهیونیستی در بسیاری از محافل بینالمللی، رسانهها و افکار عمومی مورد انتقاد شدید قرار گرفت و این امر میتواند مسیر انزوای سیاسی اسرائیل را هموار کند.
نکته آخر آن كه اين جنگ موجب شده تا قدرت نرم رهبر معظم انقلاب اسلامی، بهعنوان «رهبر مقاومت» در سطح بینالمللی مطرح شود. محبوبیت و جایگاه رسانهای ایشان در میان ملتهای مسلمان و حتی فراتر از آن، افزایش یافته و دیدگاه مقاومت مورد توجه افکار عمومی جهانيان قرار گرفته است. این موقعیت منحصربهفرد میتواند مواجهه مستقیم رژيم و آمريكا با ایران را پرهزینه و پرریسکتر از گذشته کند.
واقعیت آن است که جنگ ترکیبی گستردهای که علیه ایران به راه افتاد، نهتنها به اهداف اعلامی خود نرسید، بلکه پیامدهایی معکوس به همراه داشته است. این جنگ، بهرغم فشارهای متعدد، سبب تقویت انسجام داخلی، افزایش حس وحدت ملی، و تحکیم موقعیت محور مقاومت شد.
گرچه نمیتوان منکر تهدیدات ناشی از این وضعیت شد و ممکن است چالشهایی نیز متوجه ایران باشد، اما مهمترین دستاورد این مواجهه، شکلگیری یک وحدت درونی و اقتدار بیرونی در برابر نظام سلطه جهانی است؛ وحدتی که میتواند پایهگذار نظم نوینی برخاسته از منطقه و با محوریت بازیگران مستقل شرق باشد.