به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، دکتر محسن ردادی مدیر گروه مطالعات انقلاب اسلامی پژوهشگاه در گفت وگو با خبرنگار گروه دین و اندیشه خبرگزاری شبستان، با اشاره به ادبیات شهید رئیسی در عرصه مسئولیت و خدمترسانی به مردم و نگاه شهیدِ جمهور به مساله خدمت در گستره فعالیتهای دولتی و رسمی، اظهار کرد: شهید رئیسی با عنوان خادم و رئیس جمهور محرومین در انتخابات پیروز شد و مهمترین چیزی که محرومان و مستضعفان و به تعبیر امام راحل (ولینعمتان انقلاب اسلامی) مطالبه دارند بحث خدمترسانی است.
وی ادامه داد: البته باید در نظر داشته باشیم که هیچ اشکالی ندارد یک رئیسجمهور بر اساس رأی و نظر طبقه متوسط به قدرت برسد، در بسیاری از کشورهای دنیا این اتفاق افتاده و برخی از روسای جمهور ما نیز بر اساس رأی طبقه متوسط به قدرت رسیدند، طبیعتاً وقتی این افراد بر اساس رأی طبقه متوسط به قدرت میرسند بحث خدمترسانی اولویت اولشان نیست بلکه اولولیت آنها حفظ منافع طبقهای است که آنها را به قدرت رسانده است؛ به بیان دیگر اگر یک رئیسجمهور با رأی طبقه متوسط به قدرت رسیده باشد تلاش میکند منافع طبقه متوسط را حفظ کند.
استادیار گروه مطالعات انقلاب اسلامی پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ادامه داد: طبقه متوسط چند ویژگی دارد، از جمله اینکه به سبب شرایط معمولا توجه بیشتری به دانشگاه دارد؛ این طبقه برای افزایشِ آزادیِ اجتماعی تلاش میکند؛ بحث مشارکت سیاسی را تقویت کرده و بسیاری از دیگر اقدامات را مورد توجه قرار میدهد و در مجموع باید بگوییم که این طبقه صدای بلندی دارد؛ اما نکتهای که باید به آن توجه شود بحث مستضعفین است آنچنان که امامین انقلاب نیز تاکید دارند.
وی تأکید کرد: واقعیت آن است که میزان توانمندی، تمکن مالی و سرمایه فرهنگی مستضعفین بسیار کمتر از طبقه متوسط است آن هم در حالی که قشر مستضعف از نظر جمعیتی اکثریت جامعه را تشکیل میدهند با این وجود چون صدا ندارند یا به عبارت دیگر در دانشگاهها صاحب صدا نیستند یا از اقشار وکیل و پزشکان نیستند که صدا داشته باشند لاجرم چندان نمیتوانند منافع خود را پیگیری کنند؛ پس کسی که به قدرت میرسد برای اینکه به این طبقه خدمت کند به نوعی با موانع بسیار زیادی مواجه است؛ این مساله مهم را نیز باید مورد توجه قرار دهیم که در اینجا بحث تامین منافع طبقاتی نیست بلکه بحث خدمترسانی است.
وی تصریح کرد: موضوعی که مطرح میشود آنکه تا حد امکان به طبقه مستضعف کمک شود برای مثال کارگران و اساسا کسانی که سرمایه اندکی دارند و البته به صورت مشخص قشر کارگر؛ آیتالله رئیسی تلاش کرد تا با خدمترسانی خالصانه وضعیت طبقه مستعضف و محروم جامعه را بهتر کند؛ از سوی دیگر همانطور که پیشتر اشاره کردم از آنجایی که قشر مستضعف در بیان خواستههای خود توانمند نیست قاعدتا نمیتواند به اندازهای که نیاز دارد به حمایت و توجه برسد لذا رئیسجمهور شهید تلاش کرد تا منافع مستضعفان را در مقابل طبقه متوسط، سرمایهدار و ثروتمند جامعه حفظ کند که معمولا هم با آماج حملات منتقدانه مواجه میشد.
صدای بیصدایان شد
ردادی گفت: با پیشزمینهای که ارایه شد تصور کنید که شهید رئیسی با وجود آگاهی از چنین شرایطی سراغ قشر محروم و مستضعف رفت و صدایِ بیصدایان شد؛ از خودگذشتگیِ بسیاری انجام داد و در راستای تحقق این اهداف؛ ابزارها و برنامههایی را در دولت به کار گرفت که همگی به منظور تامین منافع افراد محروم و مستضعف بود؛ در واقع آن کلیدواژه خدمترسانی و خدمتگزاری که آن شهید مطرح میکرد دقیقا اشاره به همین موضوع دارد، خدمترسانی یعنی خدمت به افراد محروم و مستضعفی که از بسیاری از امکانات محروم هستند حتی بسیاری از مواردی که امکانات اولیه محسوب میشوند اما این طبقه از آن محروم هستند؛ خواسته کارگری که کارخانهای که در آن کار میکرده تعطیل شده و حتی پولی برای سیر کردن شکم خودش ندارد بسیار متفاوت است با خواسته استاد دانشگاهی که به دلایل پارهای از نظرات سیاسی از از دانشگاه اخراج شده و مطالبه برای بازگشت او (وجود دارد)؛ لذا گاهی دولتها با خواستههایی مواجهاند که مربوط به طبقه متوسط بوده و تامین کردن آنها اتفاقا خوب است اما شهید رئیسی در این میان بحث خدمترسانی را مطرح و افق دیگری را هدفگذاری کرد.
استادیار گروه مطالعات انقلاب اسلامی پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی ابراز کرد: شهید جمهور میخواست به کسانی خدمترسانی کند که در تامین معاش اولیه خود فروماندند و اتفاقا اگر بر اساس نگاه انقلابی و نگرش امامین انقلاب رویکرد آیتالله رئیسی را بررسی کنیم حتما مستضعفان در اولویت هستند و از این جهت شهید رئیسی اولویت درستی را تشخیص داد و همه دولت را بسیج کرد تا زندگی این افراد را تامین کنند و در این راستا یارانه عموم مردم را افزایشند؛ جلوی بسته شدن کارخانهها را گرفت و در راستای افزایش امکانات عمومی تلاش کرد و همه این اقدامات به منظور گسترش منافع طبقه متوسط جامعه بود.
این پژوهشگر ادامه داد: برخی معتقدند که ما باید قدرت را کسب کنیم و کسب قدرت به خودیِ خود یک ارزش ذاتی دارد و از سوی دیگر باید از همه امکانات استفاده کنیم تا این قدرتِ به دست آمده را حفظ کنیم؛ این یک نگاه است که مطرح میشود و در بسیاری از کشورهای دنیا و جناحهای سیاسی وجود دارد؛ در انتخابات و سیاست نگاه، کسب و حفظ قدرت است و از نظر سیاسی نیز این رویکرد ضداخلاقی و غیراخلاقی نیست که کسی تلاش کند تا مناصب مختلفی را کسب کند؛ امروز برای ریاستجمهوری و بار دیگر برای مجلس تلاش و رضایت مردم را جلب کند؛ اما در این میان شهید رئیسی افق بالاتری را مدنظر داشت؛ او معتقد بود که اگر پُستی را به دست میآوریم باید برای جلب رضایت مردم باشد؛ اگر قدرتی به دست میآوریم برای آن است که خدمترسانی کنیم حتی اگر این خدمترسانی به بهای برچسب خوردنهای مختلف تمام شود و مورد هجمه رسانههای داخلی و خارجی قرار بگیریم.
وی اضافه کرد: از همین جهت بود که گاهی شهید رئیسی تصمیماتی میگرفت که به مذاق بسیاری از افراد و جناحهای سیاسی خوش نمیآمد و تلاش میکردند با برچسب زنی و حتی هتک حرمت و تمسخر و استهزا با شهید رئیسی مواجه شوند و خدمات ایشان را دگرگونه نشان دهند؛ به یاد میآورم وقتی شهید رئیسی همه تلاش خود را کرد و وزرا و گروهها را بسیج کرد تا حداقل در واحدهای خانگی قطعی برق در تابستان اتفاق نیفتد و اکنون درک میکنیم که چهقدر این کار بزرگ بود که ایشان با وجود همه ناترازیها اهتماماش بر این بود که مانع وقفه در خدمترسانی در عرصه انرژی به مردم شود اما همان زمان هم این رویکرد شهید رئیسی با استهزا و هجمه مواجه شد؛ البته بسیاری از فعالیتهایی که شهید رئیسی انجام می دادند از آنجایی که در راستای تحقق منافع طبقه محروم جامعه بود توسط رقیبان و مخالفان ایشان تعبیر به عوامفریبی میشد.
استادیار گروه مطالعات انقلاب اسلامی پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: مساله دیگر آنکه دغدغه شهید رئیسی خدمت به مردم نه پُست و قدرت؛ او در عمل خدمترسانی را به منصه ظهور گذاشت؛ پس امروز اگر قرار است به مردم خدمت کنیم باید بدانیم که مردم محروم و مستضعف چه مشکلاتی دارند در نتیجه باید پای درد دل آنها بنشینیم؛ رئیسی چنین بود و دغدغه خدمت داشت تا دغدغه قدرت؛ بسیاری از افراد و اساسا کسی که دغدغه قدرت دارد معمولا به جای آنکه با محرومان و مستعضفان نشست و برخاست کنند و به روستاها و کورهروستاها دغدغه خدمت داشتند تا دغدغه قدرت، کسی که دغدغه قدرت دارد معمولا به جای آنکه با محرومان و مستضعفان و که افراد بی قدرت جامعه نشست و برخاست کند و دنبال دیدارهای مردمی باشد، سراغ اصحاب قدرت می رود و تلاش می کند بیشتر در سایه باشد بی قدرت جامعه هستند نشست و برخاست کند و به روستاها و کوره روستاها سر بزند، کسی که دغدغه قدرت دارد ترجیح می هد با اصحاب بنشیند، رویکردی در ساحت رفتاری و عملی شهید رئیسی نبود و او همواره به فکر مردم و خدمت بود.
ایجاد توازن بین قدرت و سیاست
وی در بخش دیگری از مباحث خود با بیان اینکه قدرت در سیاست به خودی خود مساله بدی نیست، افزود: وقتی قدرت در سیاست بد می شود که کسب قدرت تبدیل به هدف شود؛ نگاه شهید رئیسی این بود که قدرت را در راه خدمت به مردم به کار گیرد؛ توزان بین قدرت و سیاست در این بین نیز از نظر من کلیدواژه مسئولیتپذیری است و اینکه انسان خودش را پاسخگو و مسئول بداند و در مقابل خدا و مردم و البته تاریخ عمل خویش را قرار دهد؛ با چنین رویکردی هرگز انسان به سمت قدرت طلبیِ صرف حرکت نمی کند چراکه کسی که غرق در قدرتطلبی باشد به مسئولیتهایش در قبال مردم و جامعه توجه ندارد و فقط به فکر حفظ قدرت و منافع فردی و گروهی خویش است لذا بدون هیچ مرزی تلاش می کند که دیگران را تخریب کند چنان که شهید رئیسی را نیز قدرتطلبان تخریب میکردند.
ردادی افزود: از سوی دیگر اگر کسی بخواهد خدمترسانی کند اما قدرت نداشته باشد نمی تواند کار از پیش ببرد، نمی شود یک گوشه بنشینیم و وارد سیاست نشویم و بگوییم به قدرت سیاسی کاری نداریم؛ بخشی از خدمت رسانی نیازمند قدرت سیاسی است، نفی قدرتطلبی درست نیست و البته اینکه بخواهیم قدرت طلبی را به عنوان هدف اصلی در نظر بگیریم نیز صحیح نیست چون توازن به هم می خورد، پس در نتیجه باید بین قدرت طلبی و تمایل به حفظ قدرت توازن وجود داشته باشد تا بحث مسئولیتپذیری و احساس مسئولیت کردن و وجدانی که در افراد وجود دارد زنده شود و مانع از آن شود که توزان بین قدرت و خدمت به هم بخورد.