به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، به نقل از ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین علیرضا قائمینیا؛ عضو هیئت علمی گروه معرفت شناسی و علوم شناختی پژوهشگاه، ۸ خردادماه در نشست علمی «هوش مصنوعی و دو تکینگی» با بیان اینکه دوتکینگی به معنای حالتی یکتا و منحصر به فرد است، گفت: این حالت را در ریاضی و فیزیک داشتهایم؛ مثلا در فیزیک حالت بحرانی در سیاهچال که حتی نور را هم در خود فرو میبرد، حالت تکینگی ایجاد میشود. برخی دانشمندان هوش مصنوعی این اصطلاح را استعاره گرفتهاند و حرفشان این است که هوش مصنوعی زمانی به وضعیت منحصر به فرد خواهد رسید زیرا هوش مصنوعی با شتاب تصاعدی پیش میرود.
وی افزود: کروز ویل در سال ۲۰۰۵ کتابی در این باره نوشت و در ۲۰۲۴ نسبت به تکینگی هوش مصنوعی واکنش نشان داد و آن را بسیار نزدیک دانست. او این ایده را مطرح کرد که هوش مصنوعی با این شتاب در سال ۲۰۵۰ تکینگی رخ خواهد داد و از انسان جلو میزند. معمولاً میان هوش مصنوعی عمومی و خاص تفاوت قائل میشوند؛ مغز انسان توانایی دارد در عین واحد کارهای مختلف انجام دهد؛ هوش مصنوعی به شکل کنونی همه وظایف مغز را نمیتواند یکجا انجام دهد ولی دنبال طراحی چنین هوشی هستند.
قائمینیا با بیان اینکه هوش مصنوعی هنوز به مرحله عمومی نرسیده است، اظهار کرد: یادگیری عمیق، انقلابی در عرصه هوش مصنوعی است و امروز برکات آن را حتی در تشخیصهای طبی میبینیم؛ ویل در کتابش دارد اگر قرار است ما به هوش مصنوعی عمومی برسیم، باید ۱۰ انقلاب مانند انقلاب عمیق یادگیری رخ دهد و به راحتی این مسئله قابل دسترسی نیست.
وی با بیان اینکه ما دو هوش مصنوعی عمومی یک و دو داریم، اضافه کرد: هوش مصنوعی یک همه کارهایی را که انسان میتواند انجام دهد، انجام میدهد ولی هوش مصنوعی دو کارهایی انجام میدهد که انسان نمیتواند با آن سرعت انجام دهد؛ دورهای میرسد که از هر جهت هوش مصنوعی بر هوش انسانی سبقت خواهد گرفت و هوش انسانی در برابر آن ناچیز خواهد شد و عددی محسوب نخواهد شد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، افزود: ایده تکینگی را اولین بار جان فون نورمن مطرح کرد و کروز ویل در سال ۲۰۰۵ این مسئله را صورتبندی کرد و کسی که بیش از همه روی آن مانور داد این فرد بود و حتی دانشگاه تکینگی (سینگولاریتی) تأسیس کرد. طبیعی است اگر هوش مصنوعی به وضعیت منحصر به فرد برسد، حتی ممکن است مستقل هم شود و از کنترل انسان بیرون برود. کروز ویل مدعی بود که ۲۰۵۰ به این وضع برسیم ولی اخیراً مدعی شده است که شاید به یک دهه نرسد که این وضع ایجاد شود.
وی با بیان اینکه تکینگی هم دو بعد اقتصادی و فناورانه دارد، اضافه کرد: تکینگی از فروع تکینگی فناورانه ولی مهمترین نتیجه آن است؛ اصل بحث آن است که اگر هوش مصنوعی به وضع منحصر به فرد در فناوری برسد وضعیت اقتصادی بشر هم دگرگون خواهد شد و همه مشاغل از دسترس بشر بیرون میروند و بشر بحران بزرگی را تجربه میکند، علاوه بر این به تدریج خواهیم دید انسانها با ماشین ادغام میشوند و مرز بین انسان و ماشین از بین خواهد رفت.
رباتیکهای تکاملی
قائمینیا با اشاره به بحث رباتیک تکاملی، ادامه داد: اکنون در حال طراحی رباتهایی هستند که تکامل داشته باشد یعنی خود ربات، رباتهایی بسازد که از خودش قویتر است و مستمراً خودش را رشد بدهد، در این صورت اگر خودارتقایی انسان با شتاب معمولی پیش میرود، شتاب ارتقایی هوش مصنوعی اصلاً قابل مقایسه نیست.
استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه این مباحث مخالفان و منتقدانی هم دارد، تصریح کرد: کروز ویل معتقد است که تکینگی و ادغام انسان با هوش مصنوعی اجتنابپذیر است؛ این نظر در حقیقت نقد دیدگاه داروین هم هست زیرا او تکامل زیستی را مطرح کرد ولی ایده تکینگی تکامل فرابشری است یعنی نسلی از انسان ایجاد میشود که هم قدرت توانایی بشر را دارد و هم قدرت ماشین.
رنج مصنوعی
وی بیان کرد: برخی از اندیشمندان هم هشدار میدهند که اگر جهان به این وضع برسد، وضعیت نابهنجار اخلاقی رخ خواهد داد و او نسبت به این خطر به شدت هشدار میدهد، توماس متزینگر معتقد است اگر قرار است تکینگی رخ دهد و هوش مصنوعی ایجاد شود که مانند انسان احساس داشته باشد، آیا ما مجازیم ماشینهایی خلق کنیم که درد و رنج داشته باشند؟ لذا او کنترل رنج مصنوعی را مطرح کرد و آن را از جهت اخلاقی رد کرده است.
وی با بیان اینکه او میگوید هویت ما هویتهای مصنوعی و آینهای است نه حقیقی، افزود: دیدگاهها خوشبینانه و بدبینانه است و کسانی چون کروز ویل خوشبین و دیل دنت بدبین هستند و به خطرات توجه میکنند و البته بیشتر اندیشمندان، بدبین هستند البته در مورد زمانبندی دستیابی به تکینگی اختلاف نظر داریم و برخی معتقدند که شاید قرنها طول بکشد تا به وضع هوش مصنوعی عمومی برسیم ولی برخی میگویند با شتاب زیادی به این وضع میرسیم.
قائمینیا اظهار کرد: نقدها به این نوع سخنان هم دو نوع است؛ یکی فلسفی و دیگری فناورانه؛ برخی از منتقدان مطرح میکنند ما هر چه را لازم بوده است به هوش مصنوعی دادهایم؛ یعنی فناوری هوش مصنوعی در مقطعی دچار رکود و توقف خواهد شد و شاید قرنها هیچ پیشرفتی در این عرصه رخ ندهد لذا قانون شتاب نمایی قاعده قطعی نیست.
بدنمندی مرتبط با آگاهی در هوش مصنوعی؟
وی افزود: در عرصه فلسفی هم منتقدین بر روی آگاهی هوش مصنوعی دست میگذارند و میگویند نمیشود هوش مصنوعی بدنمند طراحی کنیم در حالی که در انسان بدنمندی او با آگاهی او مرتبط است ولی در هوش مصنوعی چنین چیزی ممکن نیست.
قائمینیا تصریح کرد: در علوم شناختی چند نسل در دو جریان کلی داریم؛ نسل اول میگفت ذهن کامپیوتر و شناخت پردازش اطلاعات است؛ نسل دوم علوم شناختی، گفت که باید مدلهای عصبی را در تحلیل شناخت به کار بگیریم و نسل سوم علوم شناختی هم معتقد است که آگاهی و شناخت در تعامل بدنی انسان با محیط ایجاد میشود.
استاد حوزه و دانشگاه تأکید کرد: هوش مصنوعی اگر واقعا بخواهد به عصر تکینگی برسد این مسئله مهم است که با بدنمندی باید چه مواجههای داشته باشیم؛ در هوش مصنوعی صرفاً الگوریتمها پیاده میشود بنابراین آیا میتوان کنشمندی را به زبان الگوریتمها برگردانیم؟ همچنین مسائل اخلاقی هم پیش میآید لذا باید به نقدهای اخلاقی توجه کرد یعنی به فرض اینکه قابلیت طراحی چنین هوش مصنوعی وجود داشته باشد آیا باز مجاز هستیم این کار را کنیم؟
وی با اشاره به تکینگی اقتصادی با بیان اینکه این تکینگی مبتنی بر ساختار اقتصاد و کار آینده جهان است، گفت: پیامد اصلی تکینگی فناورانه، غیرقابل پیشبینی بودن آینده است و جامعه بشری نمیداند در آینده چه چیزی رخ میدهد و بشر تا کجا پیش خواهد رفت و تکینگی اقتصادی هم به بیکاری و بیعدالتی ظلم و نابرابری دامن خواهد زد. هوش مصنوعی که الان آمده است برخی چیزها را خوب کرده و برخی را بدتر و مصنوعیشدن جامعه بشری از پیامدهای مخاطرهآمیز آن است که نباید از آن غافل شد؛ در خود غرب هم نگران این وضع هستند زیرا هوش مصنوعی نمیتواند بشر را نجات هد.