به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، حجتالاسلام والمسلمین محمدجواد رودگر، عضو هیأت علمی گروه عرفان و معنویت پژوهشگاه، استاد حوزه و دانشگاه و متخصص رشته سلامت معنوی در مطلبی که در اختیار رسانه رسمی حوزه قرار داده، معتقد است که درک صحیح به عنوان ساحتی از سلامت معنوی نقش بنیادینی در تحلیل و مواجهه با بحرانهای تمدنی و تقابل جبهه حق و باطل دارد.
وی این مفهوم را نه صرفاً در سطح فردی، بلکه بهمثابه نیرویی تمدنساز در میدان جهاد تبیین، جهاد اکبر و مقاومت فرهنگی تبیین میکند
رویارویی حق و باطل: سلامت معنوی مقابل ماشین جنگ و شهوت
جنگی که اکنون درگرفته، در واقع میدان ظهور سلامت معنوی در تقابل با سقامت معنوی است. جبهه استکباریِ نظام سلطه و رژیم صهیونیستیِ غاصبِ کودککُش، مظهر تمامعیار و جرثومه فساد و تباهی و قدرتطلبی و ثروتاندوزی و جنگ و کشتار و بیماریهای ذهنی، روحی، روانی و قلبی است؛ که همه اینها حکایت از سقامت معنوی میکنند، یعنی هم از لحاظ روحی و روانی، هم از لحاظ قلبی و حتی از لحاظ اجتماعی، اینها گرفتار تکبّر، خودبزرگبینی، نژادپرستی در حوزههای مختلف، و منیّت و انیت هستند.
در قبال آن، جمهوری اسلامی که از کیان خود دفاع میکند و وارد عرصه جهاد در راه خدا شده است تا با جبهه استکباری که تمامعیار در برابر او ایستاده، مقابله کند، مظهر و اسوه سلامت معنوی است. در رأس آن، رهبری حکیم، الهی، مظهر معنویت در تمام عرصهها با مدیریتی کاملاً عقلانی و خردورزانه و فرماندهی کل قوایی قرار دارد که حقیقتاً توانسته است در عرض چند ساعت، علیرغم شرایط بهوجودآمده، بهصورت منطقی و حکیمانه، همه چیز را مدیریت کند و همه را بسیج نماید، فرماندهی دقیق و درستی را در برابر دشمن تا دندان مسلح، جانی، جنایتکار و متجاوز اتخاذ کند.
و این یعنی تقابل سلامت معنوی با سقامت معنوی. در کنار آن جبهه استکباری و رژیم صهیونیستی که مظهر سقامت معنوی است، ما دیدهایم و میبینیم که عدهای اهل شکم و شهوت،(شکمپرستان و شهوتپرستان)، مادیگرایان و دنیاطلبان، در قالب سلطنتطلبان، منافقین، بهاییها و دیگران و دیگران نیز به کمک جبهه استکباری و صهیونیستی آمدهاند.
و در این طرف ماجرا، مردم عزیز، شریف، انقلابی و بیدار ایران پشت سر رهبری و نظام جمهوری اسلامی در حال ایفای نقش هستند و یک ملت، مظهر امامت و ولایت غدیری است. و این نکته بسیار مهم است که ما باید توجهی به این مسئله داشته باشیم.
امروز در این میدان مبارزه، کسانی که اهل سلامت معنوی هستند در برابر کسانی که اهل سقامت معنویاند قرار گرفتهاند و انشاءالله کسانی که مظهر سلامت معنوی هستند، بر اهل سقامت معنوی غلبه خواهند کرد و پیروز خواهند شد.
ما در اینجا براساس سلامت معنوی این دعای معنادار و جهادی- حماسی را میگوییم “اللَّهُمَّ اجْعَلْنا مِنْ حِزْبِکَ، فَإِنَّ حِزْبَکَ هُمُ الْغالِبُونَ،وَاجْعَلْنا مِنْ جُنْدِکَ، فَإِنَّ جُنْدَکَ هُمُ الْغالِبُونَ،وَاجْعَلْنا مِنْ أَوْلِیائِکَ، فَإِنَّ أَوْلِیاءَکَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلا هُمْ یَحْزَنُونَ.وَمِنْ جِهَةٍ أُخْرَی:اللَّهُمَّ أَیِّدْ وَانْصُرْ سَیِّدَنا وَقائِدَنا الإِمامَ الخامِنَئِیَّ،اللَّهُمَّ انْصُرِ الإِسْلامَ وَأَهْلَهُ، وَاخْذُلِ الْکُفّارَ وَأَعْداءَهُ“.
اینک زمان زنده نگه داشتن آمادگی روحی ملت است
یکی از مصادیق بسیار مهمِ سلامت معنوی در مواجهه با حوادثی که اخیراً پیش آمده و در واقع تجاوزی که رژیم صهیونیستیِ اسرائیلِ غاصبِ جنایتکارِ کودککُش به سرزمین مقدس ما انجام داده، آن است که ما در مقامِ دفاع همهجانبه در برابر این تجاوز قرار گرفتهایم. بنابراین مواجهه فکری، عقلانی و تحلیلیِ همهجانبه، درست و دقیق، ضرورتی بنیادین است؛ و آن را میتوانیم بر اساس بسیاری از حوادث تاریخ صدر اسلام نیز مورد مقایسه و تطبیق قرار دهیم.
آنگاه که کفار و مشرکین به کیان اسلام، و در واقع به نظام اسلامی و حکومت اسلامیِ پیامبر(ص) یا مدینه النبی صددرصد تعدّی و تجاوز میکردند، آیهی “أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا” به عنوان آیه اجازه جهاد نازل شد. ما نیز در واقع باید چنین رویکردی را در این خصوص و در این برهه حساس اتخاذ کنیم.
از سوی دیگر، همه ما در طول این سالهای متمادی، یعنی بیش از چهار دهه، این انتظار و توقع را داشتهایم. یعنی در واقع یک آمادگیِ ذهنی و روحی همواره وجود داشته است که روزی، بالاخره، ما با اسرائیل، با رژیم صهیونیستیِ غاصب، مواجه خواهیم شد. و این کاملاً مشخص بود که دیر یا زود، چنین اتفاقی رخ خواهد داد.
این مهم است که ما این نوع تلقی و نگرشی را که در گذشته در ما وجود داشت، اکنون در ذهن و زبان خود زنده کنیم، و در نتیجه بتوانیم خیلی سازندهتر و عقلانیتر با مسئله مواجه شویم. این کاملاً روشن بود که چنین اتفاقی رخ خواهد داد، و شاید این واقعهای که اخیراً رخ داده، یک نقطه عطف باشد در آنچه که یکی از اهداف مهمِ امام(ره) در انقلاب اسلامی و در مبارزه با جبهه استکباری و نظام سلطه بوده است؛ همان هدفی که از سال ۱۳۴۲ حضرت امام (ره) علیه آن برخاست، و مبارزه با شاه، مبارزه با آمریکا، و مبارزه با اسرائیل را به عنوان اهداف کلان مطرح کرد.
و اکنون، در واقع، این مبارزه به نقطه اوج خود رسیده است. در حقیقت، سلامت معنوی در اینجا آن است که ما حقایق و واقعیاتی را که در طول این مدت با آنها از لحاظ ذهنی مواجه بودهایم، اکنون از حیث عینی با آنها بهصورت کامل مواجه شدهایم.و این، یک نکته بسیار مهم است.
سلامت ذهن و روح، خط مقدم جبهه مقابله با جنگ ترکیبی دشمن
نکته دیگر این است که آمادگیِ کاملِ ذهنی، روحی و روانی داشته باشیم و احیاناً نسبت به شبهات، شکوهها و پرسشهایی که از جاهای مختلف بهصورت هجمه به سمت اذهان و عقول جامعه ما و خودِ ما وارد میشوند، همچنان مواجههای منطقی، درست و رئالیستیک (واقعگرایانه) داشته باشیم، و بتوانیم امور را بهدرستی تجزیه و تحلیل کنیم.
اهالی سلامت معنوی با بهرهگیری از یک قدرت نرمِ فکری و تحلیلی، در برابر آن قدرت هجومی، در برابر شایعاتی که دشمن در این زمینه تولید و تزریق میکند و همچنین در برابر تهاجم فکری، سیاسی و فرهنگیای که در کنار تهاجم سخت یا سختافزاری شکل داده است، باید بهدرستی و دقت برخورد کنیم. نباید هر سخنی را بپذیریم، نباید اجازه دهیم هر شبههای القا شود؛ بلکه باید با تحلیل درست و متقن، با مسائل پیرامونی برخوردی سنجیده و حکیمانه داشته باشیم.
در اینجا، سلامت فکری، عقلی و روحی-روانی بهصورت یک مدل ترکیبی به یاری ما خواهد آمد. ما به سلامت روانی و سلامت اجتماعی، در کنار سلامت معنوی به معنای عام کلمه، نیازمندیم؛ یعنی نوعی سلامت ترکیبی. جامعه امروز بهشدت نیازمند این سلامت روحی، روانی و اجتماعی است که سلامت معنوی، در حقیقت، زیرساخت و بنیانِ آن خواهد بود.
توجه داشته باشیم که نیروهای مسلح ما، اعم از ارتشیان، پاسداران، و ستادهای مشترکِ موجود، در این زمینه در حال انجام وظایف خود بهنحو احسن هستند. نیروهای امنیتی و اطلاعاتی ما نیز در حال انجام مأموریتهایی هستند که بر عهدهشان نهاده شده است.
در این میان، نباید شکاف ذهنی میان ما و نیروهای مسلح بهوجود آید. در حقیقت، همان وحدت و همگراییای که در دوران هشت سال دفاع مقدس وجود داشت، باید اینبار با شدتی بیشتر، با قوت، غنا و قدرتی افزونتر و متناسب با اقتضائات زمان، در متن جامعه شکل گیرد؛ یعنی نوعی سلامت اجتماعی که قطعاً بنیاد آن به سلامت معنوی بازمیگردد.
سلامت معنوی، به این معناست که ما از نظر فکری، ذهنی، و همچنین باطنی و درونی، چه نوع مواجههای با مسائل و پدیدهها خواهیم داشت.
بالاخره، جنگ، معنای خاص خود را دارد؛ الزامات خاص خود را دارد، پیامدهای خاص خود را دارد، و آسیبهای خاص خود را نیز به همراه دارد. در جنگ، بهقول معروف، نان و حلوا تقسیم نمیکنند؛ در جنگ، زدن و خوردن وجود دارد.
در این جنگهای نظامی مدرن امروزی، بسیاری از مسائل دیگر نیز بهصورت همزمان بهوجود میآید. اگر ما بتوانیم واقعیتها را آنگونه که هست بشناسیم و با آنها مواجههای درست و منطقی داشته باشیم، این خود نشانههای روشنی از سلامت معنوی ما در حوزههای ذهنی، روحی و مواجهههای عینی و خارجی خواهد بود.
بهنظر میرسد که در این زمینه باید بسیار کار کرد. کسانی که در حوزه سلامت معنوی، و در کنار آن سلامت روانی و سلامت اجتماعی فعالیت میکنند، همچون کسانی که سلامت جسمانی را هدف درمانی خود قرار داده و در نظام بهداشتی و درمانی مشغول به خدمت هستند، باید در این حوزه نیز فعالیتی عمیق، دقیق و بنیادین صورت دهند.
وقتی قلبها با دعا به درگاه الهی و توکل و توسل میجنگند، موشکها دقیقتر میخورند
یکی دیگر از نمودهای مهم سلامت معنوی، دعا کردن و استمداد از خداوند برای رزمندگان و مرزداران کشور و مجاهدانی است که در جبهه مقابله با تجاوز رژیم صهیونیستی ایستادگی میکنند. نباید تصور کنیم که دعا و توسل در چنین شرایطی بیاثر است. در نظام توحیدی، باور ما بر این است که “وَما رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَلکِنَّ اللَّهَ رَمی “و “فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلکِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ“، حقیقتی است که در غزوه بدر بیان میکند این خداوند است که در نهایت اراده و قدرتش را جاری میسازد.
امروز نیز آنچه بهظاهر در قالب ابزارهای نظامی پیشرفته مانند موشکهای بالستیک دیده میشود، تنها بخشی از قدرتی است که در تقابل با دشمن و ایجاد رعب و وحشت در دل آنان به کار گرفته میشود. ما نشانهها و قرائن این تأثیر را بهوضوح مشاهده میکنیم؛ دشمنی که تا بن دندان مسلح است و از حمایت ناتو، آمریکا، انگلستان و برخی دیگر از کشورها برخوردار است، اما با همه اینها، در برابر اراده مؤمنان دچار ترس، تزلزل و اضطراب شده است.
نباید فراموش کرد که در این میان، نقش رهبری هوشمندانه و عقلانی حضرت آقا بسیار برجسته است. در اوج بحران، با قدرت و تدبیر، هدایت امور را بر عهده گرفتهاند و این نیز از جلوههای کمک الهی است. ما نباید نقش دعا، توسل به اهل بیت (علیهمالسلام) و راز و نیاز با خدا را فراموش کنیم. همانگونه که در دوران دفاع مقدس، قدرت معنوی و توکل به خداوند در کنار قدرت نظامی نقشآفرین بود، امروز نیز این مؤلفه معنوی تأثیرگذار است. یا با الگوگیری از دعای رسول الله صل الله علیه و آله در جنگ خندق که اجابت شدواینگونه دعا کردند که: «اللّهمَّ أنتَ مُنزِلُ الکتابَ سریعُ الحِسابَ، أهزمِ الأحزابَ، اللّهمّ أهزِمْهُم وزلزِلْهُم»(کامل ابن اثیر، ج ۲، ص ۱۲۰ و بحارالانوار، ج ۲۰، ص ۲۰۸)، خدایا، تو نازلکننده کتاب و سرعتبخش در حسابرسی هستی، خودت احزاب را نابود کن، خدایا آنها را نابود و متزلزل فرما» بنابراین نمازهای مستحب، دعاهای مأثور، تضرع و خشوع در پیشگاه خداوند، باید جزئی از زندگی معنوی ما باشد. باید شکرگزار باشیم؛ هم نسبت به دستاوردهای نظامی و امنیتی که به آن دست یافتهایم، و هم نسبت به یاری الهی که در عرصههای مختلف شاهد آن هستیم. و در عین حال همچنان دعا کنیم، از خداوند مدد بخواهیم، چراکه این دعا و توکل، از مصادیق روشن سلامت معنوی در میدان عمل است.
مهم آن است که ما در عرصه عمل، نشان دهیم که سلامت معنوی تنها در فکر و ذهن نیست، بلکه در رفتار، تصمیمگیری، استقامت، و ارتباط با خدا نیز جلوهگر میشود. این سلامت معنوی باید در تمامی ابعاد زندگی فردی و اجتماعی ما جاری باشد.
جنگ فقط با اسلحه نیست؛ اینروزها جهادِ فکری و تبیین نیز مهم است
از جمله مصادیق عینی سلامت معنوی، «جهاد در راه خدا» است؛ جهادی که اعم از جهاد اصغر میباشد، که در آن، سربازان نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در ارتش، سپاه، نیروهای فراجا و سایر بخشها، در حال انجام وظیفهاند. این جهاد، صرفاً به معنای نظامی محدود نمیشود، بلکه شامل جهاد فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و حتی اخلاقی نیز هست؛ آنگونه که به “جهاد با نفس» یا جهاد اکبر اخلاقی معروف است.
ما باید از حیث اخلاقی نیز تقوای اجتماعی، سیاسی، امنیتی و اطلاعاتی داشته باشیم. در حوزه جهاد اکبر، لازم است در بینشها، نگرشها و شیوههای اعتقادی، تشخیص درست داشته باشیم، تحلیل صحیح ارائه دهیم و گرفتار التقاطزدگی و انحرافات تحلیلی نشویم. چنانکه قرآن کریم نیز جهاد را در قالبهای گوناگون تقسیم میکند: جهاد با مال، جهاد با جان، و جهاد با زبان؛ جهادی که میتوان آن را جهاد تبیینی، جهاد فرهنگی و جهاد تبلیغی نام نهاد.
دشمن، در جنگ روایتها بهگونهای روایت میکند که گویا او در حال غلبه است. ما باید در این میدان، با اتکا به سلامت معنوی فکری و فرهنگی، جایگاه و موقعیت خود را بهدرستی تشخیص دهیم، روایتگری صحیح داشته باشیم، و هرگز در جبهه دشمن قرار نگیریم. نباید فریب شایعات و عملیات روانی دشمن را بخوریم یا ابزار دست او شویم.
در کنار جهاد نیروهای مسلح، ضرورت دارد که ما نیز در میدان جهاد فرهنگی و جهاد تبیین، حضور فعال و هوشمندانه داشته باشیم.