به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، به نقل از خبرگزاری شبستان، نشست علمی «ظرفیتشناسی قرآن در پیوند با استنباط نظامهای کلان اسلامی» سهشنبه ۲۶ فروردین ماه سال جاری با حضور و سخنرانی آیتالله ابوالقاسم علیدوست عضو هیأت علمی گروه فقه و حقوق پژوهشگاه برگزار شد.
آیتالله علیدوست در این نشست با اشاره به نامه ۶۹ نهجالبلاغه حضرت امیر (ع) اظهار کرد: آن حضرت(ع) فرمودند: «وَ تَمَسَّکْ بِحَبْلِ الْقُرْآنِ وَ [انْتَصِحْهُ] اسْتَنْصِحْهُ وَ أَحِلَّ حَلَالَهُ وَ حَرِّمْ حَرَامَهُ» همچنین آن حضرت فرمود: «أَلاَ أُخْبِرُکُمْ بِالْفَقِیهِ حَقِّ اَلْفَقِیهِ مَنْ لَمْ یُقَنِّطِ اَلنَّاسَ مِنْ رَحْمَةِ اَللَّهِ وَ لَمْ یُؤْمِنْهُمْ مِنْ عَذَابِ اَللَّهِ وَ لَمْ یُرَخِّصْ لَهُمْ فِی مَعَاصِی اَللَّهِ وَ لَمْ یَتْرُکِ اَلْقُرْآنَ رَغْبَةً عَنْهُ إِلَی غَیْرِهِ أَلاَ لاَ خَیْرَ فِی عِلْمٍ لَیْسَ فِیهِ تَفَهُّمٌ أَلاَ لاَ خَیْرَ فِی قِرَاءَةٍ لَیْسَ فِیهَا تَدَبُّرٌ…»، این حدیث از باب مدینة العلم بودنِ امام علی (ع) بود.
عضو هیأت علمی گروه فقه و حقوق پژوهشگاه ادامه داد: بحث امروز می تواند شروع خوبی باشد و قطعاً ظرفیت یک جلد کتاب، یک رساله، یک پایان نامه و یک پژوهش را دارد؛ اولی الناس و اولی النهادها است و همین پژوهشکده برای این کار است اما در یک جمله مدعا این است که قرآن در ارتباط با نظامهای کلان اسلامی و استنباط نظام ظرفیت فراوانی دارد؛ پس اگر ما در روایات اهل بیت (ع) ظرفیت عظیمی در ارتباط با استنباط احکام و قواعد در قرآن می بینیم یعنی این دو اگر مقایسه شود مکمل یکدیگر میشوند؛ نقش عمده را روایات بازی میکنند و دیگری منبع استنباط نظامهای کلان اسلامی قرآن است که مطرح می شود.
وی افزود: ادعا «ظرفیتشناسی قرآن در پیوند با استنباط نظامهای کلان اسلامی» است و البته هر قدر که بتوانیم آن را ثابت کنیم اما من بعد از این ادعا سه مطلب و پرسش را مطرح میکنم؛ نخست اینکه اصلا نظام یعنی چه؟ کلمه نظام را بسیار به کار می برند و گاه در دو تا سه معنای متفاوت؛ اگر سوال کنند که شریعت ما نظام دارد یا ندارد، اعم نظام اقتصادی، نظام سیاسی، نظام خانواده، نظام فرهنگی، نظام روابط فرهنگی؟ اصلا نظام چیست؟ در پاسخ به این پرسش، اول باید گفت که نظام چه چیزهایی نیست تا مفهوم مشخص شود تا بعد بتوانیم بگوییم که نظام چه چیزهایی هست و شامل چه مواردی می شود. منظور از نظام احکام اتمی نیست، مکاسب را نگاه کنید، وقتی مکاسب را ببینیم مملو از احکام است، تحریرالوسیله، منهاج الصالحین، عروة الوثقی و … که کتابهای احکام هستند و اما هیچکدام مدعای ارایه نظام نیستند، بنابراین نظام احکام جزیره ای و اتمیک نیست.
آیتالله علیدوست تصریح کرد: مساله دوم که مطرح میشود اینکه آیا نظام همان قواعد کلان است؟ کتابهای بسیاری داریم؛ منظور از نظام، قواعد هم نیست. مساله سوم اینکه آیا نظام همان مقاصد شریعت است؟ اهداف کلان شارعه در بحث رُسُل، نزول کتاب و تشریع مقررات است؛ اگر قرآن را باز کنیم میبینیم که بارها بیان می کند به چه دلیل پیامبران را فرستاده شدند؛ خداوند در این رابطه میفرماید: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنْزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِیَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَیْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِیٌّ عَزِیزٌ»؛ این موارد آیات مُبَیّن اهداف عالیه شریعت که همان مقاصدالشریعه است مطرح می کند، اما آیا نظام همان مقاصد است؟ آیا همان اهدافِ کلان است؟ چنین نیست.
رئیس انجمن فقه و حقوق اسلامی حوزه علمیه قم گفت: مساله چهارم اینکه آیا نظام همان عللالشرایع است که در روایات ما هست؟ نماز و روزه برای چه؟ حج برای چه؟ قرآن وقتی حج را مطرح می کند، می گوید: «جَعَلَ اللَّهُ الْکَعْبَةَ الْبَیْتَ الْحَرَامَ قِیَامًا لِلنَّاسِ وَالشَّهْرَ الْحَرَامَ وَالْهَدْیَ وَالْقَلَائِدَ ۚ ذَٰلِکَ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَأَنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ»؛ این موارد ادله مبین عللالشرایع هستند، فرق علل با مقاصد آن است که آن کلان و دیگری ریز و جزئیات است، بنابراین، در این بحث چهار مورد ریز و جزئیات را گفتم که نظام شامل آن چهار مورد یعنی احکام، قواعد، مقاصد و اهداف عالیه، علل الشرایع نمی شود؛ پس باید مورد پنجمی را پیدا کنیم که بشود اسم آن را نظام و سیستم گذاشت. این مورد با مثال روشن می شود، اگر از شما سوال کنند که نظام اقتصادی اسلام چیست؟ آیا کاپیتالیسم است؟ آیا سوسیالیسم است؟ آیا نظام تلفیقی از این دو است؟ یا اینکه خود اسلام، نظامی دارد که آن احکام و قواعدش می خواهد آن نظام را درست کند که تازه وقتی نظام درست شد به اهداف شارع نزدیک شویم؟
آیت الله علیدوست افزود: نظام از احکام اتمیک و قواعد که خودش فقه و شریعت است به نظام میرسد و برای مثال نظام اقتصادی و از نظام به اهداف و مقاصد می رسد، مقاصد در راس هرم است، قبل از مقاصد نظام است و قبل از نظام، احکام اتمیک و قواعد است البته گاهی از احکام به نظام و مقاصد می رسیم و گاهی برعکس؛ یعنی اول مقاصد شارع را پیدا می کنیم و از طریق مقاصد آن نظامی که می خواهیم مثلا نظام اقتصادی را به دست میآوریم و بعد احکام را از آن نظام استنباط می کنیم و در واقع هر دو این موارد امکانپذیر است.
عضو هیأت علمی گروه فقه و حقوق پژوهشگاه در ادامه گفت: وقتی می گوییم «ظرفیتشناسی قرآن در پیوند با استنباط نظامهای کلان اسلامی»؛ منظور از نظام، یک سیستم است؛ مثل بند تسبیح که میآید و احکام را کنار یکدیگر قرار میدهد و ما را به یک قرار می رساند، در مثال اقتصادی میتوان به آیه هفتم سوره «حشر» اشاره کرد که خداوند میفرماید: «مَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَی رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَی فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِی الْقُرْبَی وَالْیَتَامَی وَالْمَسَاکِینِ وَابْنِ السَّبِیلِ کَیْ لَا یَکُونَ دُولَةً بَیْنَ الْأَغْنِیَاءِ مِنْکُمْ وَمَا آتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ» (آنچه را که خدا از اموال کافران دیار به رسول خود غنیمت داد آن متعلق به خدا و رسول و (ائمه) خویشاوندان رسول و یتیمان و فقیران و در راه ماندگان (ایشان) است. این حکم برای آن است که غنایم، دولت توانگران را نیفزاید (بلکه به مبلغان دین و فقیران اسلام تخصیص یابد) و شما آنچه رسول حق دستور دهد (و منع یا عطا کند) بگیرید و هر چه نهی کند واگذارید و از خدا بترسید که عقاب خدا بسیار سخت است).
فقه ما زیر بار نظام تک طبقه نمیرود
وی ادامه داد: خداوند در این آیه می فرماید: «کَیْ لَا یَکُونَ دُولَةً»، باید توجه داشت، این سرمیه عظیمی است و نباید مثل حکومت های کاپیتالیسم در انحصار عده ای خاص باشد و در دست اغنیا بچرخد و بعد بگویند که ۸۰ درصد بودجه مملکت در دست هشت درصد است و بیست درصد اموال در دست ۹۲ درصد مردم است. این «کَیْ لَا یَکُونَ دُولَةً بَیْنَ الْأَغْنِیَاءِ مِنْکُمْ» در واقع دارد نظام اقتصادی اسلام را در کلان ترسیم میکند؛ اسلام، کاپیتالسیم و سوسیالیسم نیست چون این دو هم دست یک عده است و آنها اغنیا می شوند وبه همین دلیل هم اگر از ما سوال کند که آیا نظام اقتصادی ما در اسلام تک طبقه است؟ پاسخ می دهیم که چنین نیست؛ منافقین می گفتند که تک طبقه توحیدی؛ گروههای چپی میگفتند تک طبقه و سویالیسم و کمونیست؛ اما فقه ما زیر بار نظام تک طبقه نمیرود اما آیا زیر بار نظام طبقاتی فاحش می رود که مثلا امروز خرج یک هفتهی سگ برخی افراد به میزان خرج یک ساله خانواده پنج نفره و شش نفره باشد؟ یعنی خرج حیوان آنها چندین برابر خرج خانوادههای فقیر است.
آیت الله علیدوست گفت: در قرآن آمده است: «الطَّلاَقُ مَرَّتَانِ» یعنی دوبار امکان طلاق وجود دارد اما برای بار سوم دیگر حق رجوع نیست مگر محلل بیاید؛ در این آیه آمده است: «الطَّلاَقُ مَرَّتَانِ فَإِمْسَاکٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِیحٌ بِإِحْسَانٍ وَلاَ یَحِلُّ لَکُمْ أَن تَأْخُذُواْ مِمَّا آتَیْتُمُوهُنَّ شَیْئًا إِلاَّ أَن یَخَافَا أَلاَّ یُقِیمَا حُدُودَ اللّهِ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ یُقِیمَا حُدُودَ اللّهِ فَلاَ جُنَاحَ عَلَیْهِمَا فِیمَا افْتَدَتْ بِهِ تِلْکَ حُدُودُ اللّهِ فَلاَ تَعْتَدُوهَا وَمَن یَتَعَدَّ حُدُودَ اللّهِ فَأُوْلَـئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ» (طلاق (طلاقی که شوهر در آن رجوع تواند کرد) دو مرتبه است، پس چون طلاق داد یا رجوع کند به سازگاری و یا رها کند به نیکی، و حلال نیست که چیزی از مهر آنان به جور بگیرید، مگر آنکه بترسید حدود دین خدا را راجع به احکام ازدواج نگاه ندارند، در چنین صورت زن هر چه از مهر خود به شوهر (برای طلاق) ببخشد بر آنان روا باشد.
وی ابراز کرد: این احکام، حدود دین خداست، از آن سرکشی مکنید و کسانی که از احکام خدا سرپیچند آنها به حقیقت ستمکارند.)، این یعنی وقتی طلاق دوبار انجام شد اکنون امر به معروف و تصریح به احسان شده است، زن را در برزخ نباید قرار داد یا مردانه او را نگه دار یا مردانه او را رها کن؛ چنانکه در آیه دیگر می فرماید: «وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِکُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَلَا تُمْسِکُوهُنَّ ضِرَارًا لِتَعْتَدُوا وَمَنْ یَفْعَلْ ذَلِکَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ…» (و چون آنان را طلاق گفتید و به پایان عده خویش رسیدند پس بخوبی نگاهشان دارید یا بخوبی آزادشان کنید و [لی] آنان را برای [آزار و] زیان رساندن [به ایشان] نگاه مدارید تا [به حقوقشان] تعدی کنید و هر کس چنین کند قطعا بر خود ستم نموده است)؛ این آیات برای دیروز نیست بلکه برای هزار و ۴۴۰ سال قبل است و اینگونه خانواده مطرح می شود.
استاد سطوح عالی حوزه علمیه قم تصریح کرد: ۱۱ روایت داریم که اگر چیزی به دست ما رسید اما سند ضعیفی داشت دیگر ضعیف است؛ اما امام معصوم (ع) می فرماید اگر چیزی به ما رسید و با قرآن مخالف بود (تازه می فرماید اگر شاهد یا شاهدین از قرآن نداشت) و حتی یک جا می فرماید اگر با عقولکم مخالف بود آن را کنار بگذارید که این برای روایات ضعیف است. شخصا همواره بر فنی بودن استنباط و اجتهاد تاکید دارم؛ بنابراین، با توجه به همه مواردی که مطرح شد اگر کسی در خدمت قرآن بود و به همین سبک به مولفههای مختلف توجه کرد می تواند نظامها را ارائه کند و ادعای ما این است که اولا نظام داریم و دوما این نظام قابل استنباط است و قرآن ظرفیت بزرگی در این عرصه دارد.
وی ادامه داد: مثال دیگری که می توان مطرح کرد، «قاعده نفی عُسْر و حَرَج» است؛ عملا آن را قاعده می دانند اما وقتی به قرآن مراجعه می کنیم می بینیم که نَه حرج قاعده است و نَه نفیِ عسر قاعده است، بلکه فراقاعده است البته اگر می خواهید آن را تعبیر به پارادایم کرده یا مناقشه سر آن داشته باشیم اما در هر حال نظام است؛ خداوند در آیه ۱۸۵ سوره «بقره» در مورد شرایط روزه گرفتن و افرادی که امکان گرفتن روزه را ندارند، فرموده است: «شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدًی لِلنَّاسِ وَبَیِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَی وَالْفُرْقَانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْکُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ وَمَنْ کَانَ مَرِیضًا أَوْ عَلَی سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ یُرِیدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَلَا یُرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ وَلِتُکْمِلُوا الْعِدَّةَ وَلِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلَی مَا هَدَاکُمْ وَلَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ» ([این است] ماه رمضان که قرآن در آن نازل شده، قرآنی که سراسرش هدایتگر مردم است و دارای دلایلی روشن و آشکار از هدایت می باشد، و مایه جدایی [حق از باطل] است. پس کسی که در این ماه [در وطنش] حاضر باشد باید آن را روزه بدارد، و آنکه بیمار یا در سفر است، تعدادی از روزهای غیر ماه رمضان را [به تعداد روزه های فوت شده، روزه بدارد]. خدا آسانی و راحت شما را می خواهد نه دشواری و مشقت شما را. و [قضای روزه] برای این است: شما روزه هایی را [که به خاطر عذر شرعی افطار کرده اید] کامل کنید، و خدا را بر اینکه شما را هدایت فرموده بزرگ شمارید، و نیز برای این که سپاس گزاری کنید)؛ قرآن می فرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» و اینکه روزه بر شما واجب شد همان طور که بر دیگران قبل از شما واجب شد. این بیان، بیان قاعده نیست بلکه بیان یک نظام برای طبیعت است.
عضو هیأت علمی گروه فقه و حقوق پژوهشگاه در ادامه ابراز کرد: شریعت اینگونه است، لذا علمای ما با اینکه می گویند قاعده نفی عسر؛ اما هر جا دلیل داریم فتوا می دهند و هرجا دلیل نداریم فتوا نمی دهند؛ اگر قاعده است اجازه بدهید. در لاحرج چرا آقایان اجازه نمیدهند؟ اگر نگاه را خدمت قرآن ببریم به ظرفیت عظیم برای نظام پی خواهیم برد، البته نظام گاهی کلان است و گاهی پخش می شود، گاهی یک نظام در اسلام داریم که در اقتصاد، سیاست، خانواده و … تجزیه می شود.
وی افزود: فرضیه رقیب من و آنچه که دیگران در برابر این مباحث مطرح می کنند سه مورد است؛ نخست اینکه برخی معتقدند که ما نظام نداریم و تنها همین احکام اتمیک را داریم؛ گروه دوم می گویند ما نظام داریم اما نظام از طریق استنباط همین آیات و روایات می آید؛ در واقع می خواهند بگویند که نظام حصولی است؛ نظر سوم می گوید که ما در اسلام نظام داریم و نظام هم خودش باید استنباط شود، مرحوم صدر در اقتصادنا می گوید نظام داری و در استنباط دوم باید نظام را پیدا کرد، کسانی که می گویند نظام نداریم و کسانی می گویند نظام حصولی است؛ کسانی نظام را به همان احکام اتمیک معنا می کنند، برخی می گویند ما عدالت و مصلحت و معروف را پسیندینی مطرح می کنیم نَه پیشیندینی.
با وجود همه فعالیتها؛ هنوز بسیار جا دارد که حوزههای علمیه روی قرآن کار کنند
آیت الله علیدوست ادامه داد: کسی که می گوید ظرفیت شناسی قرآن در پیوند با استنباط نظامهای اسلامی، در واقع می خواهد بگوید اولا نظام داریم و بعد هم از قرآن میشود این نظام ها را استنباط کرد به جز استنباط اتمیک، غیر از استنباط قواعد، بلکه استنباط نظام اما باید حوصله داشت و کار کرد؛ افراط و تفریط در هر کاری بد است، اگر ما ادعا میکنیم که به ظرفیت شناسی قرآن توجه داریم باید حواسمان باشد که نمی خواهیم به قرآنبسندگی برسیم؛ شعار «حَسْبُنَا کِتَابُ الله» را دیدم و آنچه که بر سر اسلام و دین آمد، امروز قرآنیونِ قرآنبسند (آنها که فقط به قرآن بسنده می کنند) را داریم.
وی در پایان خاطرنشان کرد: البته در مقابل نیز تفریط نسبت به قرآن وجود دارد؛ از سوی دیگر نمی خواهم بگویم که حوزه های علمیه از قرآن فاصله دارند؛ اگر تفاسیر قرآن، آیات الاحکام و … بوده همه از حوزه های علمیه بوده است، اینکه بگوییم حوزه های علمیه روی قرآن کار نکردند، بی انصافی است اما اینکه بگویم خیلی خیلی کار کردند و کارهای کمی باقی مانده، ساده انگاری است، باید بگوییم که حوزه ها فعالیت های بسیاری داشتند اما هنوز کارهای بسیاری باقی مانده است و باید حواسمان باشد.