به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، به نقل از خبرنگار ایکنا، حجتالاسلام و المسلمین قاسم ترخان، مدیر گروه تخصصی علوم انسانی قرآنی پژوهشگاه عصر یکشنبه ۱۹ اسفند طی سخنانی در سلسله نشستهای مدرسه حکمرانی اسلامی که در پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن برگزار شد، به ارائه موضوع «سنت جعل امامت و حکمرانی بر فضای سایبری و فناوریهای نوین» پرداخت که مشروح آن را در ادامه میخوانیم؛
این دغدغه همواره برای من مطرح بوده که چگونه میتوان ارتباطی بنیادین میان مباحث قرآنی و اعتقادیمان با فناوریهای جدید، بهویژه هوش مصنوعی برقرار کرد و نکتهای که باید عرض کنم این است که هماکنون در فرآیند پژوهشی هستم تحت عنوان «هوش مصنوعی و چالشهای کلامی» هستیم که یکی از مسائل جدی که ذهنم را مشغول کرده، مربوط به آینده این فناوریهاست و اینکه اساساً چه سناریوهایی میتوان برای آینده متصور شد و ما به چه مقصدی خواهیم رسید.
یکی دیگر از دغدغههای مهم من این است که آیا در عصر فضای مجازی و فناوریهای نوین، امکان تحقق نظام امامت و امت به شکلی پایدار وجود دارد؟ طبیعتاً موانعی پیش روی ماست که اشارهای به آنها خواهم داشت.
شاکله حکمرانی با ظهور فناوریهای نوین به شکل شبکهای تغییر یافته است
برای نمونه، باید ابعاد مختلف این موانع را بررسی کنیم تا بهتر بتوانیم بر آنها غلبه کنیم ضمن اینکه یکی از چالشهایی که بسیار ذهن را مشغول میکند، مسئله تغییر نوع حکمرانی در دوران جدید است. حکمرانی تا پیش از این ساختاری طولی و هرمی داشت؛ یعنی یک نفر بهعنوان رهبر یا امام تعیین میشد و دیگران در جایگاه امت بودند، اما در عصر حاضر با ورود فضای سایبر و فناوریهای جدید، حکمرانی از حالت طولی به شکلی شبکهای تغییر یافته است که این خود نوعی چالش اساسی پدید آورده است.
پرسش اصلی این است که با این تغییر، چگونه میتوان نظام امامت و امت را محقق ساخت؟ این موضوع نیز زمینهای شد برای یک پژوهش با عنوان «سنت جعل امامت و حکمرانی در فضای سایبر و فناوریهای نوین»، که قصد دارم نکاتی از آن را در این جلسه مطرح کنم.
این پژوهش سه واژه کلیدی دارد: سنت جعل امامت، حکمرانی و فضای سایبر همراه با فناوریهای نوین که البته به دلیل محدودیت زمانی، این مفاهیم را مختصراً معرفی میکنم تا وارد محتوای اصلی شویم. بر این اساس، سه محور اصلی در این بحث مطرح است:
۱. مفهومشناسی: ابتدا باید مفاهیم اساسی مرتبط با نظام امامت و امت و همچنین فناوریهای نوین را بررسی کنیم.
۲. امکان و ضرورت: سؤال اساسی این است که آیا امکان تحقق چنین نظامی در بستر فضای مجازی وجود دارد؟ اگر بله، تا چه حد ضرورت دارد؟
۳. معیارها و وضعیتسنجی: در این محور به شرایط و معیارهایی میپردازیم که باید در نظام امامت و امت برقرار باشد تا چنین حکمرانیای محقق شود و همچنین بررسی میکنیم که آیا نمونههایی از این نظام در حال حاضر وجود دارد یا خیر، و الگوی مطلوب در نهایت چگونه باید باشد.
به جز مفهومشناسی، ما سه محور اصلی را در این بحث مورد بررسی قرار میدهیم: محور اول، امکان و ضرورت، محور دوم، شرایط و معیارها و محور سوم، وضعیتسنجی و ارائه الگوی مطلوب.
این مبحث ظرفیت بسیاری برای پژوهش دارد و بخشی از آن را در کتاب «سنتهای الهی اجتماعی» بیان کردهام و این کتاب که سال گذشته منتشر شد، بحث کاملی درباره این موضوع ارائه داده است.
سنتهای الهی با قوانین و تدابیری جهان را راهبری میکنند
در ابتدا باید روشن کنیم که منظور از سنتهای الهی چیست. سنتهای الهی قوانین و تدابیری هستند که خداوند با استفاده از آنها جهان و انسانها را راهبری میکند؛ قوانینی که هم در عالم تکوین و هم اجتماع جاریاند. البته در قرآن برای قوانین طبیعی از اصطلاح «قدر» استفاده شده که توضیحاتش در جای خود بیان شده است. ولی وقتی از سنتهای الهی صحبت میکنیم، بیشتر نگاهمان به قوانین اجتماعی است، نه قوانین طبیعی.
من در همان کتاب به صورت آماری نشان دادهام که واژه سنت در قرآن بیشتر به این قوانین اجتماعی اشاره دارد. این قوانین الهی به دو دسته عمومی تقسیم میشوند: یک دسته دارای جنبه تکوینی هستند و دسته دیگر تشریعی. ما فعلاً با قوانین تشریعی که شامل بایدها و نبایدهای دینی هستند کاری نداریم و بحث ما درباره قوانین تکوینی است؛ قوانینی که در جهان هستی وجود داشته و در حوزه اجتماع نیز جریان دارند.
برای مثال، یکی از این سنتها «سنت ابتلا» یا آزمایش است. برخی از این سنتها مطلق هستند؛ یعنی مستقل از اراده انسان عمل میکنند و به عنوان نمونه، خداوند همه را آزمایش میکند، خواه انسان بخواهد یا نه. یا سنت هدایت که خداوند آن را جاری میکند بدون اینکه نیازمند اراده ما باشد.
اما برخی سنتها رقابتپذیرند؛ یعنی اراده انسان در کیفیت، زمان یا حتی میزان تحقق آنها تأثیر دارد. به عنوان مثال، سنت «استخلاف صالحان» چنین وضعیتی دارد. در قرآن آمده: «وعد الله الذین آمنوا منکم و عملوا الصالحات لیستخلفنهم فی الارض»؛ یعنی خداوند وعده داده که صالحان وارث زمین شوند که این سنت حتمی است، اما انسانها میتوانند با اعمال یا برنامهریزیهای خود آن را جلو بیندازند یا تحقق آن را به تأخیر بیندازند.
امامت با صبر و یقین نسبت به آیات الهی محقق میشود
دسته سوم، سنتهای مشروط هستند که به طور مستقیم وابسته به اراده و عملکرد انساناند. یعنی شروط مشخصی باید برآورده شوند تا این سنتها تحقق پیدا کنند. برای نمونه، میتوان به سنت جعل امامت اشاره کرد که شرطهایی برای تحقق آن وجود دارد. در آیهای آمده است: «و جعلنا منهم ائمة یهدون بأمرنا لما صبروا و کانوا بآیاتنا یوقنون». یعنی امامت زمانی به دست میآید که شرطهایی، چون صبر و یقین نسبت به آیات الهی محقق شوند.
حتی حضرت ابراهیم (ع) زمانی به مقام امامت رسید که از آزمایشهای الهی سربلند بیرون آمد. در قرآن آمده: «و إذ ابتلی إبراهیم ربه بکلمات فأتمهن قال إنی جاعلک للناس إماماً»؛ بنابراین، امامت یک سنت مشروط است و نیازمند تحقق شرایط مشخصی است.
حال سؤال این است که چگونه میتوان این سنتها، به ویژه سنت جعل امامت را در فضای سایبر و فناوریهای دیجیتال ادامه داد یا تطبیق داد؟ باید گفت نظام سنتهای الهی نظام بسیار دقیقی است و میتوان آن را به صورت انعطافپذیری به حوزههای مختلف تسری داد.
حتی سنت ابتلا نیز میتواند در دو حالتِ مطلق و مشروط طبقهبندی شود. حالت مطلق آن به اراده خداوند بستگی دارد و انسان نقشی در ایجاد آن ندارد، اما در حالت مشروط، ابتلا ناشی از تصمیمات یا اعمال خود انسان است. برای مثال، برخی شرایط خاصی را برای خود ایجاد میکنند که آنها را وارد نوعی ابتلا یا آزمایش میکند.
امام حسین (ع) نقش ویژهای در تحقق امامت داشت که خود بهصورتی آگاهانه وارد مسیر ابتلائات شد. اگر این راه را انتخاب نمیکرد، با این حجم از آزمایشات و سختیها مواجه نمیشد. این ابتلائات، زمینهساز هدف والای امامت در جامعه است. در سنتهای الهی، ابتدا فرآیند آزمایش رخ میدهد، سپس سنت «جعل امامت» شکل میگیرد. پس از آن، استخلاف صالحان یا همان شیوه حکمرانی نیکو محقق میشود و نظام امامت شرایط خاصی دارد که باید جامعه مسیر آن را طی کند تا به مقام صالحان برسد.
سایبر به معنای حکمرانی و کنترل است
در بحث فضای سایبر، برداشتهای متنوعی از این اصطلاح وجود دارد. برخی تصور میکنند که فضای مجازی یک محیط غیرواقعی است، اما این دیدگاه اشتباه است. فضای مجازی کاملاً واقعی است و ماهیتی ملموس ندارد اما اثرات مادی و حقیقی دارد. کاربرد واژه «سایبر» نیز به ریشه یونانی آن بازمیگردد و از مفهوم فرماندهی و هدایت کشتی مشتق شده است. در واقع، سایبر به معنای حکمرانی و کنترل است و امروزه با ابزارهای فناوری جدید، شیوه حکمرانی نیز تغییر کرده است و مدیریت منابع و جوامع به کمک این فناوریها انجام میشود.
نوربرت وینر که مفهوم «سایبرنتیک» را بنیان نهاد، از این اصطلاح بهعنوان دانشی که توانایی مدیریت و کنترل جوامع را فراهم میآورد، یاد کرده است و این مفهوم نشان میدهد که سایبر به دنبال تنظیم و حکمرانی موثر است. نباید به ظاهر این لایهها اعتماد بیش از حد داشت، چراکه بخشهای پنهان زیادی در سیستمهای سایبر وجود دارد که به قدرت حکمرانی آن برمیگردد.
در مورد مفهوم حکمرانی نیز باید گفت که این عبارت گستردهتر از مفاهیم محدود حکومت است. حکمرانی به معنای مجموعهای از نهادها و سنتهایی است که برای مدیریت و کنترل جامعه توسط حاکمان مورد استفاده قرار میگیرد. در این ساختار، همه اعضای جامعه، چه در قالب نهاد رسمی یا غیر رسمی نقش دارند. حکمرانی شامل دو لایه نرم و سخت است؛ نرمتر بودن آن به معنای نفوذ عمیقتر در ساختار اجتماعی و فرهنگی جوامع است.
اگر بخواهیم این مفاهیم را به نظام امامت مرتبط کنیم، اولین گام شناسایی مفهوم امامت و امکانسنجی تحقق آن است. نظام امامت یک چارچوب منحصربهفرد دارد که اهداف خاصی، چون تعالی جامعه را دنبال میکند. امام مانند نخ تسبیحی است که وحدت را در جامعه حفظ میکند و انسانها را به سوی سعادت و رشد هدایت میکند. امامت تنها زمانی معنادار است که جامعه بر اساس وظایف امام تنظیم شود و انسانها در پرتوی آن به کمال برسند.
اما پرسش اساسی این است: آیا چنین نظامی در سطوح مختلف از جهان اسلام تا جوامع ملی قابل اجراست؟ موانعی همچون اختلافات فکری و اعتقادی میان مسلمانان، چالشهای بزرگی ایجاد میکند که حل آنها نیازمند برنامهریزی دقیق و بسترسازی مناسب است. ما باید به این سؤال پاسخ دهیم که چگونه با وجود این اختلافات، میتوان زمینهای برای تحقق نظام امامت فراهم کرد و مسیر تعالی را برای همه جوامع هموار ساخت.
فضای سایبری قابلیتهایی را برای کاهش اختلافهای عقیدتی و فکری فراهم میکند
در فضای سایبری قابلیتهای بیشتری برای کاهش اختلافهای عقیدتی و فکری فراهم است، زیرا در این فضا ارتباط میان افراد از کشورهای مختلف آسانتر و سریعتر انجام میشود. این مسئله باعث میشود پاسخها و تعاملات به صورت مستقیم و روشنتر شنیده و دیده شوند. اما شیوه حکمرانی در این فضا تغییر کرده است. برخلاف تصورات رایج که شبکهها را بهصورت افقی و پراکنده تصور میکنند، مدیریت اصلی در دست گروههای خاصی قرار دارد که برخی از پژوهشگران با استناد به اسناد و تحقیقات به آن اشاره کردهاند. این مدیریت طولی و همزمان عرضی به نظر میآید که شباهتهایی با ساختارهای دیگر نظام هستی دارد.
برای درک بهتر میتوان به نظام هستی اشاره کرد که مدیریتی سلسلهوار دارد و از خداوند شروع شده و در سطوح مختلف به امام معصوم و سپس ولیفقیه میرسد. این سلسلهمراتب طولی با شبکهای بودن سیستم طبیعتاً تناقضی ندارد، بلکه مکمل یکدیگرند. در نتیجه، چنین ساختاری در فضای مجازی نیز امکانپذیر است. این امر نه تنها در نظریه بلاغت، بلکه در ضرورت عملی برای حکمرانی سایبری نیز آشکار میشود.
این ضرورت از چند جهت قابل بررسی است. اولاً، حکمرانی در فضای سایبری امروز اجتنابناپذیر شده است. اگر این اقدام انجام نشود، به تدریج توان حکمرانی در فضای فیزیکی نیز تحلیل میرود. نمونه آن را میتوان در اتفاقات سالهای اخیر دید که به دلیل بیتوجهی به حکمرانی فضای مجازی، چالشهای بزرگی رخ داده است.
کاهش ایمان و شناخت از پیامدهای عدم حکمرانی در فضای سایبری است
ثانیاً، یکی از پیامدهای عدم حکمرانی درست در فضای سایبری، کاهش ایمان و شناخت در جوامع است و نظام امامت و امت بستری برای هدایت انسانها به طرف توحید و بندگی فراهم میکند و تحقق این هدف بدون حکمرانی مناسب در فضای مجازی دشوار خواهد بود. بنابراین، برای تقویت شناخت و ایمان در جوامع، باید زمینهای فراهم شود تا هدایت معنوی و سلامت دینی تقویت گردد.
در نهایت باید گفت، هرچند تحقق سنتهای الهی مانند استخلاف صالحان ممکن است دیر یا زود اتفاق بیفتد، اما عدم توجه به حکمرانی مناسب این فرایند را به تعویق خواهد انداخت. بنابراین، بیتوجهی به حکمرانی فضای مجازی نه تنها در بعد معنوی بلکه در جنبههای دیگر نیز تبعات جدی دارد.
اگر سنت «جعل امامت» محقق نشود، تحقق نظام امامت و امت نیز ممکن نخواهد بود، و به تبع آن، بسیاری از سنتهای دیگر الهی یا جاری نخواهند شد و یا با تأخیر به وقوع میپیوندند. برای ورود به بحث حکمرانی در حوزه سایبر بر پایه این سنت قرآنی و کلامی، ابتدا باید شرایطی را که به تحقق این نظام منجر میشود، بررسی کنیم. پیشتر درباره امکان و ضرورت صحبت شد، اما حالا سؤال این است: چه شرایطی لازم است تا این نظام امامت و امت محقق شود؟
اولین شرط این است که یک جامعه باید تصمیمگیری و اراده کافی داشته باشد. اگر مردمی این اراده را نداشته باشند، بدیهی است که این سنت جاری نمیشود. لازم است تلاش کنیم و بخواهیم تا به مقام امامت برای جامعه متقین برسیم. حتی در دعاها نیز آمده: «رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیَّاتِنَا وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا.» این یعنی جامعه باید با تمام توان آرزو کند و برای رسیدن به مقام امامت برای تمام ملتها جهد کند.
شرط دوم امر به معروف و نهی از منکر است. بسیاری تصور میکنند بدون انجام این دو وظیفه میتوان «سنت جعل امامت» را محقق کرد، اما این غیر ممکن است. برای آنکه جامعهای امام جوامع دیگر باشد، باید با ظلم مبارزه کند، حرفی برای گفتن داشته باشد و حتی در سطح کلان نسبت به جهان رفتار دعوتگرانه داشته باشد. این کار هزینههایی دارد، اما لازمه قدم گذاشتن در مسیر پیشوایی جوامع دیگر است.
شرط سوم ایمان است. در آیهای که میگوید کنتم خیر امت اخرجت للناس تأمرون بالمعروف… نیز ایمان بهعنوان یکی از شروط مهم، مرکزیت دارد. بدون ایمان قوی، مسیر به تکامل نمیرسد.
شرط چهارم صبر است، همانطور که در قرآن آمده: «وجعلنا منهم أئمة یهدون بأمرنا لما صبروا..» صبر یکی از کلیدیترین شروط در این مسیر است. هرچند مصائب و سختیها وجود دارد، اما صبر و مقاومت است که قدم در جاده امامت را هموار میکند.
شرط پنجم یقین و بصیرت است. اگر بصیرت نباشد، حتی با ایمان و صبر، اشتباهات جبرانناپذیری رخ خواهد داد. بدون شناخت از شرایط اجتماعی، فضای مجازی و دشمنانی مانند صهیونیسم، ممکن است جامعه، مسیری اشتباه بپیماید، حتی اگر هزینههای زیادی پرداخت کند. کسی که شناخت ندارد و در مسیری غلط پیش میرود، عملاً نتیجهای معکوس میگیرد.