به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به نقل از خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نشست آیین رونمایی و بررسی کتاب «الاهیات سیاسی در یهودیت» با حضور مهدی فدایی مهربانی، مؤلف کتاب و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، شروین مقیمی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، و زانیار ابراهیمی، مترجم و پژوهشگر فلسفه سیاسی، به همت پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، مرکز عالی مطالعات بینالمللی، انجمن علمی علوم سیاسی دانشگاه تهران و خانه کتاب و ادبیات ایران، یکشنبه، هجدهم آذر ۱۴۰۳ در سرای کتاب خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد.
در ابتدای جلسه شروین مقیمی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، گفت: موضع نویسنده محترم کتاب نقد رویکرد ایدئولوژیکی به دین و به طور مشخص ویژهگراییِ قوممحورانه در یهودیت است که زمینه را برای تبلورش در صهیونیسم مهیا کرده است.
او ادامه داد: از طرف دیگر در کتاب رویکرد اشمیت به الهیات سیاسی به عنوان چارچوب نظری در نظر گرفته شده است. در واقع بر اساس این رویکرد اشمیتی، الهیاتِ سیاسی یهودی به خاطر ویژهگراییای که در آن مندرج است به بهترین وجه تمایز دوست و دشمن را نشان میدهد. بنابراین با این وصف اشمیتی، یهودیت سیاسیترین دین در میان ادیان ابراهیمی است.
مقیمی در پاسخ به این سؤال که آیا اشمیت به امرِ سیاسی تشکیکی نگاه میکند؟، گفت: خیر اینگونه نیست. مسئله من با کتاب این است که دکتر فدایی ویژهگراییِ مندرج در الهیات یهودی را برجسته میکند، از یک طرف میگوید من میخواهم اشمیتی باشم درحالی که از منظر اشمیتی این ویژهگرایی توضیح داده نمیشود. اسلام هم دین سیاسی است اما این ویژهگرایی در آن دیده نمیشود. پس ویژهگرایی در کتاب برجسته شده است اما نقش توضیح دهنده ندارد. از نظر اشمیت هر آموزهای که تمایز وجودی دوست و دشمن را رقم بزند میتواند امر سیاسی را متبلور کند. اگر از نظر اشمیتی نگاه کنیم مسئله قومگرایی نیست.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ادامه داد: مسئله دیگر من این است که دکتر فدایی علی رغم تمام کوششهایی که انجام داده، موفق نشده است از ایدئولوژیکاندیشی نسبت به الهیات یهود یا خلط میان دیانت حضرت موسی و تفسیر بنیادگرایانه از یهودیت در امان بماند.
او در پایان گفت: تلقی بنده این است که مسئله صهیونیسم، داعش و … اصلاً ربطی به این ندارد که برویم دنبال کنیم و در کتاب مقدس ریشه این پدیده را پیدا کنیم. وقتی سکولاریسم حاکم شود، میتوانیم از درونِ هر کتاب مقدسی آن تفسیرهای درونماندگاری را دربیاوریم که یکی از آنها میشود صهیونیسم. صهیونیستها خود را به متن مبتنی میکنند اما ریشه آنها در کتاب مقدس نیست. اول باید سکولاریسم حاکم شود تا بعد بتوانیم برویم متن مقدس یهودی را ایدئولوژیکی تفسیر کنیم.
زانیار ابراهیمی، مترجم و پژوهشگر فلسفه سیاسی، دومین سخنران جلسه در ابتدای بحث خود گفت: نکته اول من در مورد ادبیات تحقیق است. به طور مثال در فصل سوم کتاب که در مورد اسطوره است ادبیات تحقیق کمبودهایی دارد. باید در این مورد به بلومنبرگ ارجاع داده میشد. از یورگن بولتمان، متأله مسیحی، هم سخنی به میان نیامده است. نقص دیگر این است که در کتاب باید مقایسهای با مسیحیت صورت میگرفت. این مقایسهای نبودن هم به کتاب ضربه زده است.
او ادامه داد: نکته بعدی این است که کتاب علاوه بر چارچوب اشمیتی، رنگ و بوی اشتراوسی هم دارد. من با جدایی عقل و ایمان خیلی موافق نیستم. در کتاب در صفحه ۲۳۹ از اشتراوس نام برده شده و گفته میشود که او مخالف فیلسوفانی نیز بود که در صدد جمع میان عقل و وحی یا نوعی پیوند دادن میان این دو بودند. گویی عقل و وحی کاملاً منفک از هم هستند و در مقابل هم قرار دارند. کارل لوویت هم چنین موضعی دارد. اما بنده مخالف هستم. رویکرد من تاریخگرایانه است. اتفاقاً به نظر من عقل و ایمان ربط و نسبت تاریخی دارند و واکنشهایی به هم نشان میدهند.
این پژوهشگر فلسفه سیاسی در پایان گفت: در رابطه با اینکه یهودیت ذاتاً سیاسی است هم باید بگویم که اگر به این قائل باشیم، مجبوریم از نص یهودیت شواهد متقنی بیاوریم. ذاتاً با تاریخاً تفاوت دارد و گفتم که رویکرد بنده تاریخی است. در کتاب عنصر آخرالزمانی کمرنگ شده است. اگر قرار باشد از کلمه ذاتاً استفاده کنیم، یهودیت بیشتر دین آخرالزمانی است تا سیاسی. هر دین آخرالزمانی هم لزوماً سیاسی نمیشود. باید شرایط تاریخیای وجود داشته باشد که دینی سیاسی شود. طبق چارچوب اشمیتی حتی مسیحیت بیشتر سیاسی است.
در ادامه مهدی فدایی مهربانی، مؤلف کتاب به عنوان آخرین سخنران نشست گفت: در ابتدا در پاسخ به آقای ابراهیمی که گفتند کار باید مقایسهای پیش میرفت، بگویم که بنده میخواستم کتاب جلد دومی هم داشته باشد که به الهیات مسیحی بپردازد.
او ادامه داد: اینکه وقتی از الهیات یهودی بحث میشود، باید بتوان از فضای ایدئولوژیکی خارج شد کاری است که تلاش بنده بر این بوده است.
فدایی مهربانی افزود: من تمایزگذاری بین آیین موسی (ع) با ادبیاتِ سیاسی یهودیت را باید بین خطوط انجام میدادم. اگر من در این وادی میافتادم که توضیح دهم دین حضرت موس (ع) چه هست و چه نیست باید وارد مباحث الهیاتی میشدم.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در ادامه گفت: به نظر من تفکیک ساحت استعلایی از ساحت سیاسی و ایدئولوژیک در سنت مسیحی ممکن و در یهودیت ناممکن است. آن ساحت استعلایی در یهودیت کاملاً سیاسی است. بر خلاف مسیحیت و اسلام که مبتنی بر مفهوم ایمان است، یهودیت مبتنی بر خون است. در الهیات یهودی بحثی مطرح است که یهودی کیست؟ و به تبع آن بحثی مطرح میشود که اسرائیلی کیست؟ یهودی کسی نیست که ایمان به یهودیت میآورد. بنابراین به نظر من در سنت یهودی حتی آن مضامین استعلایی خالی از وجوه سیاسی و ایدئولوژیک نیست. من آگاهانه میدانستم که چرا از ذات سخن میگویم.
مؤلف کتاب در پایان سخنان خود با اشاره به اینکه ما یک صهیونیسم سیاسی و یک صهیونیسم مذهبی داریم، گفت: صهیونیسم سیاسی متأخر است اما صهیونیسم مذهبی اینگونه نیست. ایده بازگشت به صهیون و رؤیای بازگشت به سرزمین مقدس در سرتاسر متون الهیات یهودیت حضور دارد. ارجاعات دکتر مقیمی بیشتر به تورات است در صورتی که امروزه از منظر یک یهودی تورات شأن ثانوی دارد. مهمترین کتب یهودی در درجه اول تلمود است بعد تورات و بعد زوهر است. تلمود فوقالعاده مهمتر از تورات است. تلمود کتاب شفاهی یهودیان است و سنت آنها را نشان میدهد. به یک یهودی اگر بگوییم تو یهودی هستی چون از دیانت یهودی برخوردار هستی برای او کسر شأن است. چون یهودیت در درجه اول یک فرهنگ است. من میتوانم در جامعه یهودی باشم اما آیین حضرت موسی (ع) را قبول نداشته باشم کما اینکه حتی برخی از خداناباوران یهودی خود را همچنان یهودی میدانند.