انفجار تروریستی پیجرها و یادآوری یک تصمیم مدبرانه
نوشتاری از دکتر محسن ردادی عضو هیأت علمی گروه مطالعات انقلاب اسلامی پژوهشگاه
عملیات تروریستی منفجر کردن پیجرها در لبنان باعث شهادت دهها نفر و زخمی شدن هزاران نفر شد. بهکارگیری یک ابزار غیرنظامی برای انجام عملیات تروریستی در این مقیاس انبوه، تقریبا بیسابقه است و فقط میتوان آن را با حادثه ۱۱سپتامبر مقایسه کرد: در آن زمان هم از هواپیمای مسافری برای انجام اقدام تروریستی استفاده شد.
وقوع این حادثه بهرغم تلخیها که ناشی از جابهجا شدن مرزهای تروریسم بود، عبرتانگیز است و لازم است توجه داشته باشیم که با دشمنی مواجه هستیم که از هر ابزاری برای آسیب زدن به ما استفاده میکند. نه فقط ابزار الکترونیک، بلکه هر وسیله دیگری که در زندگی روزمره به کار میبریم ممکن است از سوی رژیمهای تروریستی برای انجام عملیات به کار گرفته شود. هیچ نظام اخلاقیای وجود ندارد که دشمن را از اقدام تروریستی بازدارد؛ تنها هدف آنها، یافتن راهی برای اجرای عملیات تروریستی است.
این عملیات گسترده تروریستی که شهریور ۱۴۰۳ رخ داد، اهمیت یک تصمیم خطیر در دیماه ۱۳۹۹ را برجستهتر میکند. در آن زمان دنیاگیری بیماری «کووید-۱۹»، مردم را دچار ترس و وحشت کرده بود و همه به دنبال راهی برای رهایی از این بیماری بودند. در آذر ۱۳۹۹ سازمان غذا و داروی آمریکا، مجوز استفاده اضطراری از واکسن کرونای تولید شرکت فایزر را صادر کرد. همزمان، برخی کشورهای دیگر اروپایی و نیز چین و روسیه توانستند واکسن کرونا را بسازند. در سایه وحشت ناشی از تلفات بیماری «کووید-۱۹»، تقاضای عمومی برای دریافت واکسن افزایش یافت و در این فضای هیجانی، اعلام شد بزودی ۱۵۰ هزار دوز واکسن فایزر به ایران اهدا میشود.
در آن زمان برخی کارشناسان نسبت به اقدامات تروریستی از طریق واکسن هشدار دادند. این واکسنها در فضای هیجانی و ترس عمومی نمیتوانستند مراحل آزمایش و بررسیهای کافی را طی کنند، بنابراین ممکن بود به صورت عامدانه حاوی برخی عوامل موثر برای آسیب زدن به مردم باشند. مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی طی گزارشی اعلام کرد که دریافت و تزریق این واکسنهای آمریکایی میتواند خطرآفرین باشد. با توجه به شواهد و قرائن، لازم بود وزارت بهداشت و دولت، با شجاعت وارد میدان شوند و صراحتا با دلایل منطقی و علمی به مردم بگویند که تاکنون اطمینان لازم به این واکسنهای آمریکایی حاصل نشده، بنابراین دریافت و توزیع آنها به صلاح نیست اما احتمالا تحت تأثیر فشار رسانهای و ترس از واکنش عمومی مردم، رئیسجمهور روحانی و وزیر بهداشت دکتر نمکی حاضر نشدند در این زمینه سخنی بگویند. در این وضعیت بود که رهبر انقلاب اسلامی وارد میدان شدند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در ۱۹ دی، ضمن یک سخنرانی عمومی، تأکید کردند که دولت باید از منابع مطمئن واکسن تهیه کند. واکسنهای آمریکایی، انگلیسی و فرانسوی به دلیل سابقه دشمنی آنها با مردم ایران، قابل اعتماد نیست و اجازه واردات ندارد. سخنان رهبر انقلاب، موجی از هجمهها را در شبکههای اجتماعی به دنبال داشت. کاربران ضدانقلاب و رسانههای فارسیزبان، این تصمیم را ناشی از دلایل ایدئولوژیک توصیف و چنین القا میکردند که مردم، توسط حکومت گروگان گرفته شدهاند! چون جمهوری اسلامی با آمریکا و انگلیس اختلاف سیاسی دارد، اجازه واردات واکسن آنها را نمیدهد! در حالی که این تصمیم، مبتنی بر بررسیهای کارشناسی بود. این تصمیم دقیقا برای حفاظت از جان و سلامتی مردم ایران گرفته شده بود و رسانههای بیگانه و کاربران ضدانقلاب موضوع را کاملا برعکس جلوه میدادند.
لازم به یادآوری است که جستوجو برای واردات واکسن از منابع مطمئن در بهمن ۱۳۹۹ به ثمر نشست و نخستین محموله واکسن وارد ایران شد. پس از تغییر دولت، این تلاشها افزایش یافت و در همان اوایل دولت شهید رئیسی واکسیناسیون عمومی تحقق یافت.
اما سخن این است که تصمیم برای جلوگیری از ورود واکسن فایزر در آن زمان عاقلانه و صحیح بود. علاوه بر دلایلی که در گزارشهای کارشناسی بیان شده، برخی موارد آشکار هم وجود داشت که بدگمانی به محموله اهدایی واکسن فایزر را افزایش میداد:
۱- مقامات آمریکایی با شعار اول آمریکاییها (Americans first) تأکید کردند تا زمان واکسیناسیون شهروندان این کشور، شرکت فایزر و سایر شرکتهای تأمینکننده واکسن، حق صادرات واکسن کرونا را ندارند. بر این اساس آمریکا تا مرداد سال ۱۴۰۰ حتی به کشورهای متحد خود صادرات گسترده واکسن نداشت. در این وضعیت چرا آمریکا باید اجازه دهد که در دی ۱۳۹۹ به ایران واکسن فایزر بدهند؟ این شکبرانگیز نیست؟
۲- رئیس بانک مرکزی وقت، جناب آقای عبدالناصر همتی در ۱۶ دی ۱۳۹۹ اعلام کرد که پیشپرداخت خرید ۱۶ میلیون و ۸۰۰ هزار دوز واکسن به حساب کارگزار سازمان بهداشت جهانی واریز شده است. دولت ایران پیش از بسیاری از کشورها برای دریافت سهمیه واکسن اقدام کرده بود. با اینحال به گفته رئیسجمهور روحانی، با کارشکنی آمریکا، سهمیه واکسن ایران سوخت و ایران نتوانست حتی به واکسنهای غیرآمریکایی دسترسی یابد. چه شده بود که آمریکا با چنین خصومتی، حاضر شده بود به ایران واکسن فایزر بدهد؟
۳- در خرداد ۱۴۰۰ وزارت خزانهداری آمریکا تأیید کرد که تحریمهای این کشور باعث شده دسترسی ایران به اقلام مرتبط با مهار بیماری «کووید-۱۹» دشوار شود. یعنی ایران برای خرید ماسک و… هم با مانع تحریمهای آمریکایی مواجه بود. با این سختگیری، آیا طبیعی بود که دولت آمریکا در چرخشی ناگهانی تحریمها را نادیده گرفته و اجازه دهد واکسن فایزر به ایران صادر شود؟
۴- منشأ واردات واکسن فایزر به ایران نامشخص بود. در خبرها اعلام شد برخی خیرین ساکن آمریکا، ۱۵۰هزار دوز واکسن فایزر تهیه کردهاند و آماده ارسال به ایران است! احتمالا برای جلوگیری از ریا، نام این نهادهای خیریه و این اشخاص نیکوکار هم اعلام نشد! اکنون که در قضیه عملیات تروریستی در لبنان به جایگاه برخی شرکتهای واسطه، در آلوده کردن پیجرها به مواد منفجره اشاره میشود، میتوان به نقش نهادهای واسطهای که ظاهرا واکسنهای فایزر را خریداری و برای ارسال به ایران آماده میکردند پی برد. این شرکتهای گمنام، به راحتی میتوانستند کالاهای سالم را مطابق خواست و اهداف خود دستکاری کنند.
تصمیم رهبر انقلاب اسلامی مبنی بر ممنوعیت واردات واکسنهای آمریکایی و انگلیسی، عالمانه و شجاعانه بود و وقایع لبنان نشان میدهد غفلت از روشهای گوناگونی که تروریستها به دنبال ضربه زدن به مردم هستند چه فجایعی به بار میآورد. اکنون و پس از گذشت سالها و وقوع عملیات تروریستی در لبنان، اهمیت تصمیم رهبر انقلاب آشکار میشود. افکار عمومی کمکم متوجه میشود که در آن زمان احتیاط ضروری بود و دشمن ممکن است از هر ابزاری برای عملیات تروریستی بهره ببرد: واکسن کرونا، پیجر یا هرچیز دیگر.