مقاومت، انديشه‌ای كه هرگز نمی‌میرد
نوشتاری از جناب آقای دکتر محمدمهدی جهان پرور پژوهشگر اندیشکده حکمرانی پژوهشگاه و عضو كميسيون سياسي جمعيت دفاع از ملت فلسطين
پيش از آن كه به تحليل حادثه شهادت اسماعيل هنيه پرداخته شود اجمالا ذكر نکاتی كه بي‌ترديد افكار عمومي را با چالش مواجه ساخته است ضروري به نظر مي‌رسد. همانطور كه مي‌دانيم ملاک حضور سران و شخصيت های بین‌المللی در هر مراسم رسمي با پيش فرض اشراف کامل و بالاي امنيتي و اطلاعاتي و اقتدار نیروهای مسلح کشور مدعو همراه است، و جمهوري اسلامي ايران نيز از اين قاعده مستثني نيست. لذا هنگامي كه اتفاق شوكه كننده‌اي همچون ترور يك شخصيت برجسته سياسي مثل شهيد اسماعيل هنيه آن هم در تهران، ام‌القراي جهان اسلام رخ مي‌دهد، ناخواسته افكار عمومي و جهاني را با چالش و نگراني مواجه ساخته و موجب سلب اعتماد می‌شود.
دوم اينكه برخي کشورهای همسايه و جهان، به ايران به عنوان بزرگترين قدرت منطقه‌اي و يك دولت قدرتمند و تأثيرگذار در معادلات جهاني و بين‌المللي مي‌نگرند. اين كشورها با توجه به ضعف‌هايشان، در مقابل باند جنايتكار اسرائيل و قدرت هاي غربي عليرغم ميل باطني، چاره‌اي جز تمكين ندارند و چنانچه كورسوي اميدي به همكاري و حمایت ايران و تغيير سياستها و استراتژي‌هاي خود در مقابله با قدرت هاي جهاني داشته باشند با به وجود آمدن اينگونه رخدادها نااميد و منفعل مي‌شوند. ضمن اينكه كشورهاي رقیب و به ظاهر دوست در منطقه را گستاخ‌تر و بي‌پرواتر مي‌كند. ديگر اينكه اينگونه اتفاقات در ايران مي‌تواند به لحاظ ديپلماسي سياسي و تبادلات اقتصادي و تجاري در سطح بين‌المللي، به نظام جمهوري اسلامي لطمات و خسارات جبران‌ناپذيري وارد سازد، چرا كه موجب تغيير نگرش و بازنگري احتمالی در نوع تعاملات كشورهاي همسايه و شرق، دولتهای آمريكاي جنوبي و ديگر دولتهاي علاقه‌مند به همكاري با جمهوري اسلامي مي‌شود.
از طرفی اين قبيل حوادث، رابطه مستقيمي با كاهش و افزايش روحيه‌ي جبهه مقاومت كه حاصل تلاشها و زحمات چندين ساله جمهوري اسلامي به عنوان محور مقاومت است، دارد و مي‌تواند در نفوذ و تأثير سياستها و استراتژي‌هاي نظامي و پیشبرد اهداف اين كشور بر جبهه مقاومت اثرگذار باشد. از سوی ديگر، حادثه تروريستي به شهادت رساندن اسماعيل هنيه نشان مي‌دهد كه عمليات تلافي‌جويانه حمله به پايگاه آمريكايي‌ها در عين‌الاسد و در پي شهادت سردار شهيد حاج قاسم سليماني، و عمليات وعده صادق در پي حمله صهيونيستهاي منحوس به ساختمان كنسولگري ايران در سوريه و به شهادت رساندن سه فرمانده ارشد شاخه نظامي سوريه و لبنان سپاه قدس و تعدادي ديگر از نيروهاي برون‌مرزي و جان بر كف، به اندازه كافي قدرت بازدارندگي نداشته است و لذا مي‌طلبد كه در طراحي و برنامه‌ريزي برای مقابله نظامي و انتقام و خونخواهی رئيس دفتر سياسي جنبش اسلامي حماس، تدابير جدي و مؤثرتری اندیشیده شود.
همچنين با توجه به اين كه پشتوانه هر حكومتي همه آحاد ملت هستند و نظام جمهوري اسلامي، مبتني بر مردمسالاري ديني است و ملت شريف و بصير ايران اسلامي همواره در بزنگاه‌هاي تاريخي پاي كار انقلاب اسلامي ایستاده و در صحنه‌ها حضور يافته است، لذا لازم است كه در تبيين و اطلاع‌رساني بهنگام وقايع، صداقت و شفاف‌سازي سرلوحه‌ي كار خبرگزاري‌ها و رسانه‌هاي داخلي به ویژه رسانه ملی قرار گيرد تا مانع از شايعه‌سازي و مسموميت افكار عمومي، ايجاد شبهه و يأس و نوميدي در فضاي سايبري و ماهواره‌اي از طريق رسانه‌هاي ايراني معاند و ضد انقلاب داخلي و خارجي به قصد تخريب وجهه جمهوري اسلامي شود.
ديگر اينكه با توجه به ضربات متعدد و مكرري كه از ناحيه غربگدايان لیبرال، جاسوسان و نفوذي‌هاي رخنه كرده در بالاترين رده‌هاي دستگاههاي حاكميتي و اطلاعاتي از بدو انقلاب تا كنون وارد آمده، لازم است تا شناسايي و برخورد قاطعانه با عوامل نفوذي دشمن در اولويت و دستور كار دستگاهها و نهادهاي امنيتي قرار گيرد تا ديگر شاهد بروز چنين فجايع غم‌انگیزی نباشيم. و نكته آخر به مصداق “تجربه را تجربه کردن خطاست”، طرح اين پرسش است كه عليرغم تكرار اين نوع جنايات توسط سرويس‌هاي اطلاعاتي موساد، سيا، ام آي سيكس و غيره كه بهای گزاف مالي و حيثيتي نیز به دنبال داشته است، چرا تاكنون سرويس‌هاي امنيتي ايران قادر نبوده‌اند نسبت به دفع برخی از اين تهديدات واکنش به موقع و مناسب نشان دهند و ضمن شناسایی نقاط ضعف خويش در رصد اينگونه حملات غافلگيرانه دشمنان و مقابله با آن، نسبت به اصلاح، ترميم و تقويت خود اقدام نمایند؟ در پاسخ به نظر می‌رسد دستگاههای اطلاعاتی امنیتی، نیازمند مداقه در جذب و به كارگيري نيروهاي نخبه، خلاق، مستعد، مؤمن و متعهد و سخت‌گيري در آموزشها و به موازات آن به‌روزرساني سياستها، ابزارها، تاكتيكها، ساختارها، تعالیم و بومی‌سازی، ایمن‌سازی و ارتقاء تجهيزات و تكنولوژي‌هاي امنيتي و مواردی از این دست باشند.
علي‌ايحال فارغ از آنچه در بالا به سبب دغدغه‌ها و نگراني‌ها بيان شد، می‌توان اذعان داشت كه بي‌ترديد اقدام به ترور ناجوانمردانه و به شهادت رساندن یکی دیگر از قهرمانان و الگوهاي ایستادگی و مقاومت ملت مبارز فلسطین و مظلومان جهان، اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی جنبش اسلامي حماس در خارج از ميدان نبرد و پس از شهادت بسیاری دیگر از همرزمان مجاهدش در جبهه حق علیه باطل و اسلام عليه كفر، مصداق بارزی از حقانيت مردم زجركشيده‌ي فلسطين به ويژه غزه بود، شهادتي كه در بامداد ۲۵ محرم الحرام، یکی از ماههای چهارگانه‌ای (ذيقعده، ذي‌حجه، محرم و رجب) که جنگ و خونریزی در آن، بر اساس آیه ۳۶ سوره توبه “إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْرًا فِي كِتَابِ اللَّهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ مِنْهَا أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ۚ ذَٰلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ ۚ فَلَا تَظْلِمُوا فِيهِنَّ أَنْفُسَكُمْ ۚ …”حرام دانسته شده، و هدف باری تعالی از آن، توقف جنگ و خونریزی در اين ماهها و برقراری صلح و ثبات و آرامش براي تأمل و اندیشیدن انسانها نسبت به رفتار و اعمال فردي، اجتماعي و سياسي خويش و عبرت‌آموزي و اصلاح خود بوده است. و اگرچه این اتفاق و اتفاقات مشابه، به ظاهر تلخ و ناگوار مي‌نماياند، اما مي‌توان آن را از الطاف خفيه‌ي الهي و مقدمه‌اي براي فتح و ظفر و كسب افتخارات آتی دانست. ضمن اين كه اينگونه رخدادها مهر تأییدی است بر حقانیت جبهه و اندیشه مقاومت در برابر جبهه و تفکرات پوسيده و مضمحلانه کفر و استکبار به سرکردگی رژيم اسقاطيل غاصب و آمریکای جنایتکار و حاميانش که برای نائل شدن به مقاصد و اهداف شیطانی خویش از هیچ ظلم و جنایتی رویگردان و فروگذار نبوده و نیستند.
این عمل وحشیانه و ناجوانمردانه در ترور حاج شیخ هنیه، بار دیگر پرده از چهره‌ی خبیث و نيات پلید استكبار به ويژه صهيونيستهاي كودك‌كش برداشت و ضعف و زبونی دشمنان خدا را در نزد ملل جهان فارغ از هر دين و مذهب و فرهنگ و نژاد و زباني بیش از پیش روشن و آشکار ساخت، و اگرچه آمال و آرزوی هر انسان مؤمن و آزاده‌ای، فرجامی نیک با مجاهدت در سبيل الله و رسیدن به معبود خویش است و هیچ توفیق و سعادتی بالاتر و والاتر از جهاد در راه خدا و رسیدن به فوز عظيم شهادت به تأسی از نهضت و قیام عاشورای حسینی نیست، لیکن این عمل غیر انسانی و زیر پای گذاردن پروتکلهای بين‌المللي و حقوق بشری، آن هم در شرایطی که آن بزرگمرد آزاده نه در میدان نبرد بلکه در یک مراسم رسمی، میهمان عزیز جمهوری اسلامی ایران بود و حفظ شأن و رعایت حرمت میهمان در نزد همه ادیان، اقوام و ملل جهان، واجب و لازم شمرده می‌شود و هتک حرمت و به شهادت رساندن ميهمان، آن هم در يك کشور ثالث، علاوه بر اینکه عملی مذموم، بزدلانه، غیر بشری و غیر اخلاقی شمرده می‌شود، تجاوز و تعدی نسبت به خاک آن كشور نيز محسوب می‌شود که به هیچ روی قابل بخشش و گذشت نیست و مستوجب مجازاتی بسيار سخت، دردناك و عبرت‌آموز است. مجازاتی که به فرمایش امير مؤمنان علی علیه السلام: “يَوْمُ آلْمَظْلُومِ عَلَى الظَّالِمِ أَشَدُّ مِنْ يَوْمِ الظَّالِمِ عَلَى آلْمَظْلُومِ” روز انتقام مظلوم از ظالم، شديدتر از روز ستم كردن ظالم بر مظلوم است، و این، وعده الهی است. چنانکه خداوند متعال نيز در آیه ۱۴ سوره توبه فرموده است: “قاتِلُوهُمْ یُعَذِّبْهُمُ اَللّهُ بِأیْدِیکُمْ وَ یُخْزِهِمْ وَ یَنْصُرْکُمْ عَلَیْهِمْ وَ یَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤمِنِینَ” با آنان بجنگید تا خداوند آنان را به دست شما عذاب کند و رسوایشان سازد و شما را بر آنان پیروز گرداند و دلهای مؤمنان را شفا بخشد.
اين آيات و روايات نشان مي‌دهد که اسلام با هر گونه ظلم و تجاوز و تعدی نسبت به حقوق انسانها مخالف است و از اینروست که پروردگارعالميان، مقابله با ستمگران و گرفتن حق مظلومان از ظالمان را واجب و بایسته شمرده است تا مبادا قصور، سستي و عدم مقابله با آنان موجب گستاخی، جور و جنایت و پایمال نمودن بیش از پیش حقوق بندگان الهی گردد. اگرچه ریخته شدن خون پاك احرار و مصلحان بر روی زمین، ضایعه و ثلمه‌ای عظيم و غير قابل جبران است، اما این کشتارها و جنایات ددمنشانه نه تنها موجب یأس و ناامیدی و مرگ اندیشه مقاومت نمی‌شود و محكوم به شكست است بلکه سبب ايجاد انگيزه، تعمیق و گسترش اندیشه ايستادگي و مقاومت، همبستگی و اتحاد و انسجام امت اسلام به برکت خون مجاهدان و شهدای اسلام و راه حق و حقیقت وآزادگي شده و زوال و فروپاشی قدرتهای استکباری به ويژه اسرائيل جنايتكار را بر اساس پیش‌بینی‌های مقام معظم رهبري و شهید شيخ احمد ياسين تسریع می‌بخشد، همچنین با وجود آن که مقدرات الهي بر اين بوده تا افرادی همچون اسماعیل هنیه و دیگر مجاهدان عدالتخواه در میان ما نباشند، اما به حول و قوه الهی هنیه‌ها، فؤاد شکری‌ها، حاج قاسم‌ها، ابومهندس‌ها و مغنیه‌هاي دیگری ظهور خواهند کرد که با برافراشته نمودن پرچم اسلام و مبارزه با يزيديان زمان و نابودي آنان، شرايط و زمینه را براي گشوده شدن درهاي فرج و ظهور منجي عالم بشريت، مهدی موعود(عج) به منظور برپايي و گسترش عدالت و ایجاد تمدن نوين اسلامي فراهم خواهند كرد. ان‌شاالله
