مدیریت و رهبری امام خمینی(ره)
نوشتاری از حجت الاسلام و المسلمین علیآقا پیروز مدیر گروه مدیریت اسلامی پژوهشگاه
با وقوع انقلاب اسلامي در ايران سرنوشت مردم ايران به كلي عوض شد، انقلاب شكوه مندي كه زلزله اي را در جهان معاصر پدید آورد و جهانيان را به شگفتي واداشت. رهبري اين انقلاب را مردي برعهده داشت كه شخصيتش در مكتب فقه و فقاهت «فيضيه» شكل گرفته بود. فقيهي فرزانه, عارفي دلسوخته, فيلسوفي ژرف اندیش, اديبي پر شور و احساس و مملوّ از حماسه , مفسري توانا و سياستمداري دانا و شجاع که دارای كلامي جذّاب و درخشش فكريِ پويا بود.
مهمترين پيامي كه منادي انقلاب و رهبر فرزانه مان به گوش جهانيان رسانيد, چيزي جز خدامحوري و رهايي بي قيد و شرط از سلطه شوم استكبار جهاني به ويژه آمريكا نبود ،اين آواي جان بخش بر دلهاي آزادانديشان و مجاهداني كه درد آشناي غربت اسلام بودند ، طنین افکند و همچون آهن ربايي جذّاب, افكار و انديشه ها را به خود معطوف ساخت.
او رهبری بود که همواره حكومت را براي مردم, با مردم و در خدمت مردم مي خواست. عدوی دشمن مردم و یکی از دشمن ستيزان آگاه و بلندآوازه بود كه با تكيه بر روح ذلت ناپذيري و ستم ستيزي، فرياد «هيهات منا الذله» را كه برگرفته از اسلام ناب محمدي (ص) و شعار جدّ بزرگوارش سید و سالار شهیدان، حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) بود؛ سر داد. اين فرياد كه از عمق ايمان او نشأت مي گرفت، لرزه بر پيكره کفر و استکبار جهانی افكند. از كلام و رفتارش كرامت مي باريد و مشعل اميد را در دلهاي سرد و فرسوده بر مي افروخت و همچون اكسيري ناب, مس دلها را مبدَّل به طلاي خالص مي ساخت؛ نهيبش صاعقه اي مُهلک براي نوكران استكبار بود ؛حركتي پر جوشش توأم با توكل و تقوای الهی داشت و بارقه اي براي جذب عدالت جويان و رسانيدن آنان به ساحل نجات بود.
آن مُرشد نورانی با رهبری بصیر خود, در هر شرايط مناسبي, به روشنگري مي پرداخت و اهداف شوم دشمنان را برملأ مي ساخت و پیوسته مسلمانان را به پاسداري از ارزش های اسلامی فرا می خواند.
مبارزه با انديشه جدايي دين از سياست, تبيين ضرورت تشكيل حكومت اسلامي و تبيين الگوي رهبري در حكومت اسلامي، از مهمترين اقدامات حضرت امام بود که با موفقیت انجام شد و سرانجام در سال ۱۳۵۷ با عنایات حضرت بقیه الله و پشتیبانی مردم انقلابی ایران، این اندیشه تحقق عینی یافت و رسماً رهبری نظام اسلامی بر عهده او قرار گرفت او با رهبری های خردمندانه خویش، بحران های شدید و خطرناکی را ،یکی پس از دیگری پشت سر گذاشت، بحران هایی که هر یک، برای سرنگونی یک نظام، کافی بود. او رهبری ، الهی ، بصیر ، مردمی و با کرامت بود. جامع مهر و قهر بود مِهرش، الهی و غضبش نیز جلوه غضب الهی بود.
او اهل برنامه ریزی و نظم بود و کارها را در وقت مناسب خود انجام می داد، برای آینده نظام چشم انداز داشت پیش از پیروزی انقلاب اسلامی برای نظام جمهوری اسلامی کادر سازی کرده بود و با ارائه درس خارج ولایت فقیه پایه های حکومت اسلامی را طراحی کرده بود پیش بینی هایش دقیق بود و بر اساس آن پیش بینی ها، برنامه ریزی و تصمیم گیری می کرد، تصمیم گیری های خردمندانه ، عاقلانه و شجاعانه او چهره ممتازی از او به نمایش می گذاشت، در انگیزش پیروان خود بر انگیزه های معنوی و الهی تکیه می کرد اهل تشکیلات و سازماندهی بود و سازمان ها و نهاد های بسیار مهمی را برای تثیت و تقویت نظام جمهوری اسلامی پایه گذاری کرد، در کنترل و نظارت جدی بود، همواره پیگیر کارها بود و در حد توان خویش جهت اصلاح امور تلاش می کرد او مدیر و مدبّری توانا بود مدیریت او در ۱۰ سال اول انقلاب موجب تثبیت نظام جمهوری اسلامی شد به گونه ای که دوست و دشمن را به موفقیتش در مدیریت نظام، واقف کرد.