به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاعرسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، هماندیشی علمی «مسئله حجاب؛ حکمرانی سخت و نرم» با حضور تنی چند از اساتید حوزه و دانشگاه به همت پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، یکشنبه ٩ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ برگزار شد.
در این هماندیشی که در محل سالن اجتماعات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد، حجج الاسلام و آقایان مسعود اسماعیلی، مهدی جهان، محمدرضا سنگری، ابوالفضل اقبالی، مهدی جمشیدی، محسن ردادی، محمدمهدی جهانپرور و خانمها طاهره کلانکی، زهرا شریف، مهری طالبی دارستانی سخنرانی کردند.
در ابتدای این نشست طاهره کلانکی، با اشاره به اینکه با نگاه علوم شناختی و موارد مرتبطی که در حوزه عفاف و حجاب مطرح میشود نمیتواند چندان اثربخش جلو رفت، افزود: حکمرانی باید با نگاه نرم و به اصطلاح قدیم با نگرش قرارگاهی اجرایی شود.
مشاور امور زنان و خانواده سازمان صدا و سیما گفت: در حوزه رسانه موضوع را از زمان اتفاقات اخیر دنبال کرده و مطالعات ویژهای از نگاه امنیتی، مباحث فقهی، اتفاقات و همچنین آسیبشناسیهای اجتماعی داشتیم؛ در واقع رسانه ملی در چند مرحله کار را بررسی میکند، یک بخش خود مشاورانی که در مراکز استانها به عنوان مشاور امور بانوان حضور دارند و یک بخش در سطح مشاور بانوان در معاونتهای مختلف که جلساتی نیز با آنها برگزار کردیم، همچنین در فضای تولید محتوا و پشتیبانی از این عرصه فعالیت جدی داشتیم.
وی با اشاره به اینکه با نگاه تحکیم خانواده نیز تاکنون جلسات مختلفی را برگزار کردهایم، ادامه داد: از سوی دیگر جلسات هم اندیشی با حضور اساتید و با هدف آسیبشناسی نیز برگزار شد چراکه به هرحال رسانه فضایی دارد که همه چیز را به شکل آیینه منعکس میکند، ما از جنبه موهبتی که خداوند در وجود بانوان قرار داده است با نگاه مادرانه وارد شدیم، به بیان دیگر حضور یک زن به جز نگاه جنسیتی با نگرش مادر بودن، همسر بودن، خواهر بودن را تبیین کردیم و تمرکز خود را روی قرآن قرار دادیم و مباحثی که در این حوزه اثربخش است.
کلانکی تصریح کرد: ما نیازمند نگاههای اندیشکدهای و پژوهشگاهی در حوزه عفاف و حجاب هستیم، نسبت به موضوع زن و خانواده نگرش شهید مطهری بسیار قابل تامل است.
در ادامه این نشست زهرا شریف به صورت برخط مباحث خود را در قالب دو محور پیشا حجاب و پسا حجاب آغاز کرد و گفت: در مورد پیشا حجاب نگاهها مبتنی بر شرایط، مقدمات و اموری است که این پدیده را در اکنونِ خود خلق میکند و به نظر میرسد تا به این رویکرد پیشاحجابی توجه نکنیم موفق نخواهیم شد.
عضو هیات علمی پژوهشکده زن و خانواده ادامه داد: ما در مباحث، رویکردها و نکات تربیتی خود یک سری ریل گذاریها را میتوانیم به عنوان مقدمات و پیشا حجاب داشته باشیم که در صورت عدم توجه به آنها به نتیجه نخواهیم رسید، برای مثال دختری که در جهان امروز پوشش خاصی دارد، ما در حوزه تربیتی در مورد او چه کار میتوانیم بکنیم؟ این جمله در مورد حجاب معروف است که: «حجاب مصونیت است نه محدودیت»، اتفاقا حجاب برای یک دختر نُه ساله محدودیت است یعنی وقتی به او در گرمای تابستان میگویید که حجاب محدودیت نیست او با خود فکر میکند که این پارچه در این گرما اگر محدودیت نیست پس چیست؟ لذا برای پذیرفتن این واقعیت، بایستی در کودکی برایش توضیح دهیم که یک سری محدودیتهایی در زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی وجود دارد که باید بپذیریم، بنابراین لازم است در یک بازبینی و مداقه از بیان یک سری واقعیات نهراسیم و روی روش تعلیم و وجه رسانهای آن کار کنیم.
شریف افزود: وقتی میگوییم مسائل زنان همواره این پرسش برای من مطرح است که مسائل کدام زنان؟ وقتی از حجاب نیز صحبت میکنیم همین مساله وجود دارد؛ حجاب زنان ساکن در شمال ایران با مناطق کردنشین متفاوت است، حجاب در شمال و جنوب تهران متفاوت است، با این نگاه حجاب یک ویژگیِ طیفی دارد و بسیاری از مسائل را در برمیگیرد از جمله مسائل قومیتی، لذا توجه به این موارد به عنوان مولفههای پیشاحجاب باعث میشود که ریل گذاری بر اساس واقعیات و عینیات جامعه صورت پذیرد.
این پژوهشگر گفت: توجه به سطح نگرش و شناخت افراد از حجاب مولفه پیشینی دیگری است. گاهی با خانوادههایی مواجهیم که تلقیشان از حجاب به عنوان امر شرعی متفاوت است، به بیان دیگر در منظومه شناختی این خانوادهها حجاب به گونهای تعریف شده که محتوای اعتقادی آنها به معنای مخالفت دینی نیست و گاهی مقاومتها در حوزه حجاب، در واقع مقاومت در برابر مسائل مدنی است که در جامعه وجود دارد که در قالب مخالفت با حجاب خود را نشان میدهد.
شریف در ادامه با اشاره به بحث پسا حجاب گفت: ما در حجاب به مشکل برخوردیم و طبیعی است که هر دولتی و نَه فقط جمهوری اسلامی در مورد مسائل آنیِ خود نیازمند قوانین فوری هستند، اما من به عنوان کسی که اعتقاد دارد تاملات در این عرصه نقش آفرین است این سوال را مطرح میکنم که باید چه اقدامی انجام دهیم؟ در مورد افراد متخلف از این قانون چه کنیم؟ این موضوعی است که باید از چند جهت مورد توجه قرار گیرد و جای کار پژوهشی دارد. حفط کرامت انسانی و سرمایه اجتماعی از زمره اولویت های این عرصه است.
در بخش دیگری از این نشست ابوالفضل اقبالی طی سخنانی اظهار کرد: چالش اصلی ما در حوزه حکمرانی حجاب مساله کشف حجاب است، در ذهنیت حکمرانی و حاکمان، دیگر مساله بدحجابی و شُل حجابی نیست، مساله حجاب امروز با مساله حجاب دهه هشتاد متفاوت است و حاکمیت اهتمام خود را معطوف به حل موضوع کشف حجاب و بدننمایی کرده است که اگر بتواند این مساله را مدیریت کند برایش به مثابه یک توفیر است.
مدیر اندیشکده زوج ادامه داد: کشف حجاب به لحاظ آنچه که در کف جامعه ایران وجود دارد در یک اقلیت مطلق است یعنی بر اساس آمار آن عده از شهروندان و بانوانی که اقدام به کشف حجاب یا بدننمایی میکنند در جامعه ایران زیر ۱۰ درصد هستند؛ از سوی دیگر کسانی که کشف حجاب میکنند با حاکمیت وارد مواجهات نرم نمیشوند و مسیرشان عدم گفتوگو با حاکمیت است یا کشف حجاب را به عنوان رفتار مبارزاتی با نظام حاکم میدانند، این سطح از کنشگری در حوزه حجاب مواجه نرم نمیطلبد و حتما حاکمیت باید وارد سطح دیگری از تعامل که مواجهه انتظامی و کیفری است، شود.
اقبالی تصریح کرد: کسانی که منکر این سطح از برخورد باشند بسیار قلیل بوده یا معتقد به حجابِ قانونی نیستند و یا معتقدند که شرایط جامعه امروز به گونهای نیست که به بحث حجاب به این شکل پرداخته شود، به نظر من استدلالهای این افراد متقن نیست که بخواهد لزوم برخورد قانونی با کشف حجاب کنندهها را نفی کند، اما در مورد نحوه مواجهه با افرادی که کشف حجاب دارند مناقشات بسیاری در جریان است.
این پژوهشگر حوزه زنان و خانواده گفت: دو نگاه در این عرصه وجود دارد، نگاه اول معتقد است که حذف پلیس و گشت و ارشاد اشتباه است، طرفداران این دیدگاه میگویند این حذف منجر به اتفاقات اخیر در حوزه حجاب شد، از سوی دیگر و در نگاه دوم عدهای میگویند حضور گشت ارشاد و پلیس روش آسیبزا است و باید به سمت هوشمندسازی و کارآمدسازی برویم که خروجی نگاه دوم منجر به تدوین لایحه عفاف و حجاب شد، این دو نگاه در بدنه حاکمیت در حال حاضر نمایندگانی دارند.
وی ادامه داد: به نظر من طرح «نور» خروجی رویکرد اول است و روی این دیدگاهم صراحت دارم، من معتقدم از همان سال ۱۴۰۱ میتوانستیم با روشهای هوشمند و کارآمد به ایده قانون حجاب و الزام حجاب برگردیم اما اشتباه و رها کردیم؛ من شخصا مخالف بازگشت پلیس به خیابان و رویکرد طرح نور هستم چون معتقدم اولا تکوین این طرح سیاسی بوده و حاصل کشمکش جریانهای سیاسی حاکم بر حکمرانی ما بود، اما خود این طرح از سوی دیگر در ناحیه اجرا ناکارآمد است و نمیتواند وضع حجاب را بهبود بخشد.
وی گفت: ما میدانیم ظرفیت پلیس برای مساله کشف حجاب و بدننمایی ظرفیت مطلوبی نیست، الان در سطح تهران هم به سختی اکیپهای پلیس را میبینیم، در واقع در ناحیه اثرگذاری، پلیس در میدان قلیل و کم تعداد هستند اما در بازتاب رسانهای منفی و آن روایتهای واژگون و غلط از این اقدام منجر به این شده است که دست ما به شدت خالی و دست دشمن پُر باشد تا جایی که اکنون در فضای مجازی کلیپهایی وایرال میشود که مربوط به سالهای قبل است اما به عنوان کلیپ های جدید در سطح جامعه باور میشود.
اقبالی افزود: لذا فضایی که ذیل اجرای طرح نور ایجاد شد ناکارآمدی و تشویش هست، البته در اینجا مخاطب من پلیس نیست و طرح نور را به عنوان اقدام فراجا مورد توجه قرار ندادم و از سردار رادان در این مجال به خاطر دغدغههایی که دارند تشکر میکنم، من معتقدم با همین لایحه حجاب و عفاف میتوانیم چالش کشف حجاب را مدیریت کنیم و به صفر برسانیم چراکه امروزه به لحاظ هوش مصنوعی امکاناتی در اختیار داریم که به راحتی میتوانیم از طریق آن بدون هیچگونه درگیری بین پلیس و شهروندان، فرد متخلف را احضار کنیم و اتفاقا این رویکرد کارآمدی بیشتری داشت اما این ذهنیت که اقتدار پلیس با حضور فیزیکی در میدان محقق میشود نمیگذارد این لایحه اجرا شود؛ اتفاقا با لایحه، برخورد فیزیکی پلیس با شهروندانِ معمولیِ کشف حجاب کننده حذف میشود، برخی فکر میکنند که با این لایحه کلا اقتدار پلیس حذف می شد در حالی که چنین نیست.
این پژوهشگر گفت: اما اگر با ساز و کارهای هوشمند با ارسال یک پیامک، کشف حجاب را به او گوشزد کنیم، دیگر چنین مسائلی رخ نمیدهد، در واقع این رویکرد به جامعه میگوید که شما ذیل قدرت کنترلگری و اشراف و رصد من هستید و ساز و کارهای حکمرانی مدرن را بیشتر تامین میکند تا آن سازو کارهای پلیسی؛ به نظر من باید روی این رویکردها مطالعه کنیم یا اصلا به رویکرد سومی توجه کنیم یعنی صف آرایی شود و حاکمیت انتخاب خود را مبتنی بر نظر نخبگان انتخاب کند.
محمدرضا سنگری در این نشست با طرح چند پرسش بحث خود را آغاز کرد و گفت: سوال اول من این است که چگونه شد در وقوع انقلاب همه به سمت حجاب رفتند در حالی که هیچ الزامی نبود و حتی موضوع حجاب مطرح نمیشد، در تظاهرات نیز بی حجابها حضور داشتند البته بی حجاب نه به مفهوم امروز که به معنای تقابل است، بلکه این قشر نیز در راهپیماییها شرکت کرده و شعار میدادند، حال سوال این است که چه شد که چنین شد؟
مدیرگروه ادبیات اندیشه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: سوال دیگر آن است که چه میشود امروز در غرب حجاب بیش از پیش ترویج و اتفاقا از آن استقبال میشود؟ ما چه تصویر روشنی از واقعیت حجاب داریم؟ فهم ما از حجاب باید مبتنی بر آیات و روایت باشد اما سوال این است که آیا ما قرآنی عمل میکنیم؟ آیا نظام و حاکمیت در موضوع حجاب متزلزل نیست؟ اکنون هیچ عزم حکیمانه و مستدل در این عرصه وجود ندارد که نتیجه آن مباحث و درگیریهایی است که اکنون شاهد آن هستیم.
سنگری تصریح کرد: آیا با توجه به مسائل امروز جهان، مساله ما حجاب است یا داریم مساله میسازیم و فضای دروغین ایجاد میکنیم که انگار این مساله ماست؟ سوال دیگر آن است که در سیر اتفاقات اخیر خصوصا با بلوای سال ۱۴۰۱ چه شد که این اتفاق رخ داد و سبب این مسائل شد؟ به عبارت دیگر باید موضوع را تحلیل کنیم.
وی افزود: سوال دیگر این است که بدحجابی فارغ از این رخدادها محصول چه مسائلی است؟ آیا میتواند محصول ناآگاهی باشد؟ حتی از نظر تاریخی نیز بررسی کنیم در نگارههای تخت جمشید هیچ زن بی حجابی وجود ندارد، حتی در فیلم های قدیم اروپایی و آنچه که مربوط به کلیسا یا مسیح می بینیم هیچ زنی نیست که پوشش نداشت باشد.
ریس اندیشکده پایداری ادامه داد: بحرانهای روحی و خانوادگی امروز در مورد مساله حجاب نقش مهمی دارند، مرزهای بیحجابی و بد حجابی اصلا مشخص نیست، از سوی دیگر همان طور که سایر اساتید حاضر در نشست نیز اشاره کردند در فضای جغرافیایی کشور ما حجاب تعاریف متفاوتی دارد، برای مثال زنان بختیاری ما که موهایشان از دو طرف روی پیشانی است روایتگر یک پیام بوده و موید آن است که یک زن ازدواج کرده است.
وی با بیان اینکه ما به واقعیات زن توجه نکردیم، افزود: من از سالها قبل میگفتم اجازه دهید که دختران ما چادرهای رنگی و گلدار بپوشند، چه اجباری داریم که بگوییم چادر به رنگ مشکی باشد؟ ما به روحیه تنوع طلبی و خاص زن که خودنمایی و جذب کردن است، میدان ندادهایم، لذا با رفتارهای افراطی مواجه شدهایم؛ به یاد میآورم که یکبار در حرم امام رضا (ع) یک بانوی لبانی وارد شد و مانتویی کاملا پوشیده داشت اما به او اجازه ورود ندادند مگر اینکه چادر بر سر بگذارد.
سنگری با تاکید بر اینکه باید فرصت خود نقدی را در موضوع حجاب فراهم آوریم، تصریح کرد: باید انگارههای خود را در مورد این مسائل بازخوانی کنیم؛ برای مثال بحرانهای اقتصادی که در جامعه داریم ما را در مواجهه با کشف حجاب خلع سلاح میکند، مثلا گاهی وقتی سوار تاکسی میشوم و بحث میشود میگویم کاری به جمهوری اسلامی ندارم و حجاب اول فرمان خداوند است، مسافران در مقابل این دیدگاه میگویند: میدانم فرمان خداست، اما من لَج دارم و لَج کردهام؛ به نظر من کاویدن علل این مسائل میتواند در حوزه حجاب راهگشا باشد.
در ادامه حجت الاسلام مهدی جهان طی سخنانی گفت: باید علت کشف حجاب را بررسی کنیم و اینکه چه اتفاقی در حکمرانی ما افتاد که عدهای از روی بغض یا هر رویکرد دیگری با حجاب مخالفاند، لذا اول باید مساله حکمرانی اسلامی مشخص شود بعد در مورد حجاب صحبت کنیم.
عضو شورای علمی گروه ادبیات اندیشه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تصریح کرد: حکمرانی به عنوان مداخلههای منظم برای تثبیت ارزشها در جامعه است، باید عقلانیت و مداخلهای باشد که از طریق ابزارهای سیاسی و اجتماعی محقق میشود که اشکال مختلفی هم دارد؛ از سوی دیگر امروز رسانه تبدیل به ابزار متفاوتی شده است، اما نکته آن است که هویت حکمرانی باید وجود داشته باشد، حال اگر این موارد یکدیگر را نقض کردند، دیگر حکمرانی وجود ندارد.
وی افزود: در نقد ما از بیحجابی این شکل از حکمرانی تاثیر دارد، حکمرانی باید شکل منظمی داشته باشد، هیچ دینی انسان را به خفت و خواری نمیکشاند، اگر حکمرانی نتواند اعتلا دهنده و با عقلانیت همراه باشد و در نهایت متناقض باشد به نتیجه نمیرسیم، لذا در تعریف حکمرانی نرم و حجاب شرعی باید به این مساله توجه ویژه کنیم.
حجتالاسلام جهان گفت: باید بررسی شود که حجاب چیست و چه تعریفی داشته است؛ اسلام از لفظ حجاب به صورت فقاهتی استفاده کرده است، حجاب حقیقت شرعیه است که شکل دیگری را گرفته است؛ از سوی دیگر حکمرانی به معنای اعمال حاکمیت و مداخله منتظم است و حجاب به معنای پوشانیدن و محفوظ ماندن از هر تجاوزی؛ بنابراین، حکمرانی حجاب، یعنی اعمال حاکمیت و مداخله منتظم در اجتماع و محفوظ ماندن افراد از هرگونه تعرض.
وی افزود: گاهی فرد برای بغض و لج کشف حجاب میکند، گاهی فرد اعتقاد راسخ دارد و میگوید میخواهم آزاد باشم، گاهی میگوید من تحت تاثیر فلان شخصیت سلبریتی کشف حجاب کردم، اگر این اتفاقات را به خوبی بررسی کنیم به نظر من ریشه در حکمرانی پیدا میکند، لذا باید پدیده کشف حجاب در جمهوری اسلامی را نوعی مخالفت با حاکمیت بدانیم و به آسانی از آن عبور نکنیم؛ حکمرانی جمهوری اسلامی نباید دچار تناقض شود، اتفاقی که امروز افتاده این است که نظام حکمرانی در عرصه حجاب با تناقض مواجه شده است.
عضو شورای علمی گروه ادبیات اندیشه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه تناقض در حکمرانی منجر به عدم تحقق آن در موضوع حجاب شده است، افزود: اگر این مداخلات در حوزه حجاب در اندیشه نیروهای نظامی و انتظامی باشد خلاف حکمرانی است. حکمرانی میتواند به قدرت نرم متکی باشد مثل قدرت فرهنگی و اجتماعی؛ بنابراین نمیشود بگوییم در جریان رسانه حجاب اعمال نشود اما در جریان قدرت سخت حجاب باشد.
در ابتدای بخش دوم این نشست مهری طالبی دارستانی به صورت برخط در این نشست حضور یافت و در ابتدای سخنان خود با اشاره به منویات مقام معظم رهبری در مورد مساله حجاب در طول این سالها و به ویژه امسال اظهار کرد: ایشان بر قانون و مساله شرع به شکل صریحی تاکید کردند. بنابراین باید به این مساله توجه ویژه داشته باشیم.
این پژوهشگر حوزه زنان و خانواده ادامه داد: برداشتن حجاب در گام اول به دلیل ایجاد اختلال در نظام سیاسی ما است؛ در فروردین ۱۴۰۲ حرام سیاسی بودن علاوه بر حرام شرعی بودن کشف حجاب مطرح شد؛ حال سوال آن است که آیا مولفههای مرتبط با حرامِ سیاسی در نشستهای نخبگانی مطرح شده است؟ قطعا مطرح شده اما به سیاست گذاری، برنامهریزی و عملیات نرسیده است.
طالبی دارستانی تصریح کرد: اگر قبول داشته باشیم که ولیّ جامعه حرف غیر صادق نمیزند باید بپذیریم که اختلالی در هویت زنان ایجاد شده است، آیا در این جریان هویتی نقش اقتصادی زنان را تعریف کردهایم؟ واقعیت آن است که نظام جهانی فهمید باید به گونهای روی عنصر زنان برنامهریزی کند که بشود با عنوان جذابِ شهروندِ جهانی در نقش یک ربات و یک برده، از زن به عنوان ارزانترین، جذاب ترین و قابل کنترل ترین عنصر در جریان سرمایه گذاری استفاده شود.
رییس اداره خانواده و عفاف و حجاب ستاد امر به معروف استان تهران، با بیان اینکه حجاب موضوعیت دارد اما طریقیت ندارد، خاطر نشان کرد: نمیشود حجاب را صرفا موضوع دعوای غرب با اسلام تعریف کرد، بلکه این مساله هویتی است؛ نظام سرمایهداری غرب همه محدودیتها را برای زن برداشته است و یکی از این موارد مهم حجاب است، ما نمیتوانیم به مقوله به این وسعت با نگاه غلط و تک ساحتی ورود کنیم، وقتی میخواهیم به حل مساله ورود کنیم باید زیست بوم مساله را درک و بر همان مبنا مولفهها را شناسایی کنیم به نحوی که برای بانویی که به جهت فرآیند جامعه پذیری اکنون با پوشش ناهنجار وارد جامعه میشود باید برنامهریزی مجزایی شود و کسانی هم که سازمان یافته برای قبح شکنی با مدل خاصی به جامعه ورود میکنند نیز باید به گونه دیگری ورود شود برای بازداشتنشان از خطا، به بیان دیگر همه جنبهها اعم از جنبه سلبی، ایجابی و مراقبتی در مورد مساله حجاب از اهمیت برخوردار است.
طالبی دارستانی گفت: وقتی دختر جوان وارد فضای مجازی یا ارتباطات اجتماعی در سطح جامعه میشود تحت خطرات بسیاری قراار میگیرد ، او هنوز به این تشخیص نرسیده که این عامل مخیطی بر او چه اثری دارد، بدون نگاه تربیتیِ هویتی، نمیتوان در حوزه حجاب به نتیجه مطلوب رسید؛ جنبه های سلبی و ایجابی در جریان مبارزه با کشف حجاب همسنگ هستند اما در محیطهای مختلف و برای اقشار مختلف باید حجم استفاده از جنبه سلبی و ایجابی تنظیم شود.
در این نشست محسن ردادی با اشاره به اینکه «حکمرانی اجتماعی و بحث حجاب» را به عنوان موضوع سخنرانی خود انتخاب کرده است، اظهار کرد: حکمرانی اجتماعی در بحث حجاب عموما مغفول میماند، در اینجا عنصر اجتماعی مورد توجه نیست و معمولا با بحث فرهنگ خلط میشود، «پارسونز» دههها قبل حوزه فرهنگ و اجتماع را جدا کرده که موضوعی قابل توجه است، از سوی دیگر فرهنگ برای انتقال نظام معنایی به کار میرود.
عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ادامه داد: در حکمرانی اجتماعی ارتباط است که اهمیت دارد همچنین هویت اجتماعی و تشکیل گروه که من تصور میکنم بخش مهمی از مساله حجاب به موضوع حکمرانی بر میگردد و راه حل آن بیش از هر عرصه دیگری باید با ابزارهای اجتماعی باید دنبال و از این منظر مساله تحلیل شود.
وی گفت: از نظر من ریشه بیحجابی از منظر اجتماعی، مدارهای غیر متداخل اجتماعی هستند، یعنی یک سری افراد که در هیچ تداخلی با مدار محجبهها و حزب الهیها نیستند بلکه در مدار خودشان هستند، به بیان دیگر این افراد تفریح و علم آموزی و خرید کردنها و سایر فعالیتهای خود را دارند و در هیچ کدام از این مدارها نیازی به محجبه بودن را حس نمیکنند و اگر اتفاقا محجبه باشند از سوی دوستان و خانواده طرد میشوند.
ردادی افزود: به تعبیر «پییر بوردیو» اگر این افراد مخالف جریانِ خود عمل کنند اتفاقا مخالف عادتهایشان عمل کردهاند؛ اما بسیاری از مردم ایران ارتباطشان با ایرانی و فرهنگ اسلامی بسیار کمتر از فرهنگ غربی است؛ مثلا این افراد اینستاگرام را باز میکنند و میبینند تمام افراد مکشفه حجاب هستند، از سوی دیگر همه افراد پیراموناش نیز او را دعوت به بیحجابی میکنند طبیعتا این فرد نمیتواند با حجاب تربیت شود.
عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ادامه داد: در این عرصه سه نگاه وجود دارد که ما را از حقیقت دور میکند؛ یک نگاه این است که از منظر سیاسی بخواهیم مساله را بررسی کنیم؛ من در بسیاری از موارد در مسیر رفت و برگشت و در مترو افرادی را میبینم که میگویند من به سیاست کاری ندارم، بیحجابی سبک زندگی من است. مساله این است که ما به مولفه بیحجابی معنای سیاسی میبخشیم؛ به این معنا که بسیاری از افراد اصلا کاری به مسائل سیاسی ندارند و سبک زندگیشان اینگونه است، از این نظر هم هست که مقام معظم رهبری فرمودند که بسیاری از این افراد با نظام مشکلی ندارند.
وی تصریح کرد: از سوی دیگر برخی فکر میکنند که موضوع حجاب به پایان خود رسیده است، در حالی که هیچ پدیده اجتماعی از جمله حجاب اینگونه نیست که به تَه داستان رسیده باشد، بنابراین نباید فکر کنیم که مساله حجاب از دست رفته است، چنین نیست بلکه بالا و پایین دارد و به همین نسبت که بیحجابی زیاد شده ممکن است که حجاب برگردد؛ نکته دیگر این است که برخی میگویند بیحجابی حرکتی علیه مردسالاری است؛ البته از نظر من کسانی که این حرف را میزنند اشتباه میکنند چراکه در جامعه مردسالاری مثل ایران بیحجابی هم مردسالارانه است، چراکه اکنون بسیاری از مردان دوست دارند که زن بیحجاب داشته باشند؛ بنابراین کسی که بیحجاب است لزوما علیه مردسالاری شورش نکرده و چه بسا او نسبت به زنی که محجبه است زنانگیاش بیشتر تحت سلطه مردسالارانه باشد.
ردادی افزود: من سه راهکار اجتماعی برای حل مساله بیحجابی را بیان میکنم، نخست آنکه به نظرم هرچه بتوانیم مدارهای اجتماعی را متداخل کنیم، حجاب گسترش مییابد، باید گفتوگوی نقادانه باشد همانطور که «هابرماس» تاکید دارد؛ راهکار دیگر این است که اگر قرار است، جلو بیحجابی گرفته شود تظاهر افراد با حجاب در اماکن مختلف محقق شود چراکه این رویکرد کمک میکند که یکدستی در برخی محیطها در مورد بیحجابی شکسته شود و در نهایت راهحل سوم این است که گروههای اجتماعی و مردم نهادِ مروج حجاب در جامعه حضور داشته باشند.
در ادامه دکتر محمدمهدی جهانپرور طی سخنانی اظهار کرد: آنچه که در بحث حجاب برای من همواره دغدغه بوده است این است که چرا بعد از ۴۵ سال از انقلاب به این نقطه رسیدهایم؟ در پاسخ به این سوال باید سعی کنیم تا ضمن آسیب شناسی و تحلیل پدیدهها و وقایع، جنبه انصاف را رعایت كرده و همه چیز را بر گردن دشمن نیندازیم چراکه صرفا منشا مشکلات دشمن نیست.
پژوهشگر حوزه حکمرانی ادامه داد: پس از همه جریانهایی که در اغتشاشات اخیر اتفاق افتاد در مساله حجاب، از بدحجابی به بیحجابی رسیدیم و متولیان امور فرهنگی که بودجههای خوبی هم دریافت میکنند در مقطعی منفعل شدند و هجمههایی که به نیروهاي انتظامی وارد شد، باعث شد تا گشتهای ارشاد به یکباره از سطح کشور جمع آوری شوند، اما نکته مهم این است که هیچگاه ما در ایجاد ساختارهای فرهنگی و همچنین ساختارهای قوه قهریه سعی نکردیم نیروها را پیش از شروع به خدمت، آموزش دهیم، در حالی که انجام اموری از جمله امر به معروف و نهی از منکر که از جایگاه ممتاز و مؤثری برخوردار است نیازمند فراگیری قواعد آن است. وی گفت: همگان موظف به اجرای امر به معروف و نهی از منکر هستند؛ اما این رویکرد ملزوماتی دارد که برخی از مردم جامعه و حتی برخی مسئولان از آن بی اطلاع هستند و بدون در نظر گرفتن قواعد آن وارد عمل می شوند که نتیجهای جز نزاع و درگیری و هزینه برای نظام ندارد. باید توجه داشت که در بحث امر به معروف و نهی از منکر، هدف هیچ یک از آمران و ناهیان، مجازات اشخاص نیست، بلکه نگاه درمانی به متخلفان به مانند نگاه یک پزشک به بیمار دارند، لذا تاکید شده که این امر در چارچوب قانون انجام شود بدون آنکه به حریم خصوصی افراد تعرض شود.
جهانپرور در بخش دیگری از مباحث خود افزود: در ساختار جامعه ایران سه رکن دولت، نخبگان و مردم وجود دارد و نخبگان به عنوان حلقه میانی، مورد اعتماد طرفین هستند که متقابلا از یکدیگر مطالباتی دارند، در این بین، نخبگان نقش اساسی دارند، اما سوال این است که تا چه حد به نخبگان اجازه میدانداری و گفتوگو داده میشود؟ متأسفانه در میان مجموعههای فرهنگی و امنیتی، روحیه نقدپذیری نیست و همین امر باعث شده است تا مشکلات به شكل ديگري بروز کند. لذا نیازمند کارهای بنیادی و زيرساختي هستیم و انجام کارهای مقطعی چندان نتیجه بخش نیست.
این پژوهشگر حوزه فرهنگ به نقل از مقام معظم رهبری اظهار داشت که بدحجابان، دختران ما هستند و با توجه به اينكه اکثر بانوان دیندار هستند نباید متهم به بیدینی و ضد انقلابي بودن شوند چرا كه از پشت پرده سیاستهای دشمن در بحث حجاب آگاهی ندارند. لذا باید به جامعه تفهيم شود که شرع مقدس اسلام، قانون اساسی کشور و راهبردهای کلی رهبری فصلالخطاب بوده و تکلیف را روشن ساخته است؛ و هیچ کسی در هیچ سِمَتی حق ندارد با تفسیر به رأی و اعمال سلیقه در جامعه ایجاد تنش کند، از سوی دیگر لازم است تا در لایحه و مصوبه تدوین شده، شرایط و اقتضائات جامعه مورد توجه قرار گیرد، و هر حرکتی بر اساس آن باشد. همچنين اجرای سیاستهای فرهنگی در کشور از جمله مقابله با بیحجابی میبایست به تدریج و طی زمانبندی و فرایند مشخص باشد و در حوزه فرهنگ عمومی از متخصصان کارآمد، متعهد و با برنامه بهره گرفته شود و ضمن جلوگیری از نفوذ افراد ناکارآمد نسبت به حذف غرض ورزان و فرصت طلبان اقدام شود. از طرفی، آمران به معروف و ناهیان از منکر میبایست پیش از اعمال قانون، در مقابله با ناهنجاریهای اجتماعی تحت آموزش قرار بگیرند و از گفتوگو، به عنوان مهمترین ابزار جلوگیری از ناسازگاریهای اجتماعی و تقابل، در جهت درک متقابل، تفاهم، همزیستی مسالمت آمیز و حل مسائل استفاده کنند.
وي گفت: فعالیتهای نهادها و مجموعههای فرهنگی نیازمند پایش، کنترل و ارزیابی است، و در گزینش مربیان پرورشی به عنوان تربیت کنندگان نسل آینده، برگزاری دوره های فوق برنامه و محتوای آموزشی مدارس، با قید اولویت، باید بازنگری جدی صورت پذیرد. رسانهها و به ویژه صداوسیما نيز نسبت به تهیه و تولید برنامههای مفرح و متناسب با فرهنگ ایرانی اسلامی در سطوح مختلف، نسبت به جذب مخاطبان اقدام نمايند و ضمن شفاف سازی رویدادها، به خانوادهها آگاهیهاي لازم و اطلاعرسانیهاي بهنگام بدهند. همچنين مسئولان دقت کنند تا با سخنان نسنجیده و رفتارهای دوگانه زمینه دو قطبی سازی جامعه را فراهم نکنند و سعي شود با واردات و تولیدات محصولات نامناسب و ضد فرهنگ ايراني به طور جدی مقابله شود.
وي در پايان افزود: لازم است نسبت به حل مشکلات اقتصادی که زمینه ساز اعتراض، لجبازی و نافرمانی مدنی است اقدام شود، و به پیشینه فرهنگی تاریخی جامعه به عنوان هویت ملی ایرانیان توجه شده و در حفظ و نگهداری سرمایههای ملی اهتمام شود. همچنين برای کارکنان و کارگران مجموعههای مختلف و خانوادههایشان پیوست فرهنگی تهیه شود، و برخورد با متخلفان تا حد امکان، با حفظ سلامت جامعه و صیانت از کرامت، منزلت و امنیت اخلاقی افراد به ویژه بانوان، به منظور اثرگذاری بیشتر باشد و از برخوردهای غیر حرفهای و غیر اخلاقی پرهیز شود تا موجب سوء استفاده بدخواهان نشود.
در ادامه مهدی جمشیدی اظهار کرد: درباره تحلیلهای انتقادی که در مورد کشف حجاب صورت گرفته یک فراتحلیل وجود دارد تا چارچوبهای نظری و چشم اندازهای معرفتی مشخص شود، در این عرصه حداقل چهار تحلیلِ معرفتی نسبت به مساله کشف حجاب وجود دارد؛ یک تحلیل حاکمیتی است که جمهوری اسلامی را در این زمینه مسوول دانستهاند که خود این مساله نیز چند تحلیل دارد از جمله اینکه حوزه مدل و لباس رها شده است؛ دیدگاه دوم جمهوری اسلامی را مقصر میداند و سیاستهای انقباضی که اغلب جریان های دوراندیش این دیدگاه را دارند، دیدگاه سوم اشرافیت و فساد مالی در نظام را مسوول میداند، دیدگاه چهارم تحلیل های مربوط به اقتدار است که طرفداران آن معتقدند جمهوری اسلامی در حوزه حجاب دچار خلاء اقتدار است.
عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ادامه داد: از سوی دیگر تحلیلهایی مربوط به روایت وجود دارد که معتقد است سبک زندگی رسانه ای شده و افراد در جهان موازی زندگی میکنند در نتیجه این جهان اقتضائات خود را تحمیل کرده و در نهایت روی عوام تاثیر گذاشته است؛ مساله دیگر لایه متجدد جامعه است که حداقل به لحاظ آماری ۱۵ درصد جامعه را تشکیل می دهند و دنبال لیبرالیزه کردن عرصه عمومی هستند؛ در نهایت تحلیل دیگر مربوط به توطئه هوشمند خاص می شود یعنی برنامه ویژه بلندمدت یک دههای که ما هم متوجه نشدیم که این اتفاق افتاده است.
جمشیدی تصرح کرد: ۴۰ درصد کشف حجابها قبل از سال ۱۴۰۱ بود و ۶۰ درصد بعد از آن اتفاق افتاد؛ از سوی دیگر قصه مهاجرت بازیگران که اتفاق افتاد پیامهای متعددی داشت و این افراد به محض مهاجرت در اولین اقدام عکس بی حجاب از خود منتشر کردند، هچنین ماجراهای دیگری که تحت عنوان آزادیهای یواشکی، چهارشنبههای سفید، دختران خیابان انقلاب و در نهایت زن، زندگی، آزادی مطرح شد ناظر بر همین تاثیرپذیریها و مسایل در سطوح مختلف از جمله رسانه بود.
در انتهایی این نشست حجتالاسلام مسعود اسماعیلی ضمن جمعبندی مباحث مطرح شده در این نشست اظهار کرد: همه حاضران در نشست اصل حکمرانی سخت را تایید کردند؛ البته این شیوه عام اجتماعی، الگو یا هنجار اگر بخواهد به عنوان امر عام اجتماعی محقق شود ابزار آن قانون است، در واقع بحث نظارت در قالبهای مختلف باید باشد.
عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه حکمرانی نرم در عرصه حجاب از اهمیت بسزایی برخوردار است، گفت: اصولا حکمرانی سخت منطق خودش را از حکمرانی نرم اخذ میکند به این معنا که ما برای قانون یک پشتوانههای فرهنگی قائل هستیم و اساسا اگر قانونی بخواهد به منصه ظهور برسد پشتوانه هایی دارد، بنابراین همه این موارد نشان می دهد که خود حکمرانی در عرصه پشتوانه سازی باید ورود کرده باشد اما متاسفانه به این مطلب توجه نمی شود .
وی افزود: هدف من این است که تصویری را برای کسانی که در جمهوری اسلامی سِمَت دارند بسازم، وقتی که این تصویر نزد مسوولان ما مغشوش است نتیجه اش این می شود که افرادی به خود اجازه میدهند که به دلسوزان نظام توهین کنند و بگویند چرا دم از حکمرانی نرم می زنید آن هم در حالی که خود به گونه دیگری برخورد میکنید؟
این پژوهشگر گفت: ما باید دست از این نگاه ضیق برداریم. منطق حکمرانی سخت با حکمرانی نرم توجیه میشود، در این بین اگر فقط حکمرانی سخت را مد نظر قرار دهیم اسمش غیر اسلامی است، اسمش ظلم است، آنچه که در مبانی انقلاب ما نهادینه شده این است که از زاویه نرم و فرهنگی در عرصه های مختلف وارد شویم، لذا این مساله روشن است که دعوت به حکمرانی نرم در واقع دعوت به اصول انقلاب است.
وی افزود: تضاد بین گفته و عمل مسوولان و شعارهایی که داده میشود و از سوی دیگر عدم پیگیری این موارد، بی مهری تام و تمام به فرهنگ، عدم توجه به لزوم یک نقشه جامع فرهنگی و … نشان میدهد که ۹۰ درصد پدیده بی حجابی معلول مسایل داخل است، ما در دهه های ۷۰ و ۹۰ و اصولا بعد از جنگ بی حجابی داشتیم اما فقط در دهه ۹۰ بود که مقداری این روند تسریع شده و علت حرکت قهقرایی در حکومت است که زمینه را فراهم کرده است.
عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ادامه داد: ما نمی توانیم دولت یک کشور را از بین ببریم، ما باید داخل خودمان را درست کنیم، اگر پرورش و آموزش اساسی داشته باشیم هیچ کدام از این امورات خارجی تاثیر اساسی نخواهند داشت، ما دائما داریم خوراک ضد فرهنگی میدهیم، از سوی دیگر حرکتی که برای مقابله با بی حجابی انجام شده است فقط مختص به بی حجابی نیست، سوال آن است چرا کسی که حجاب اندکی هم دارد ناگهان بی حجاب می شود؟ کسانی که حجاب کمتری دارند هریک کاندیدای بی حجابی هستند لذا برخورد سخت با این نحوی که شروع شده تاثیری ندارد مگر آنکه حرکت فرهنگی جامع انجام شود.
وی ادامه داد: از سوی دیگر حکمرانی نرم نیاز به حکمرانی سخت دارد اما سوال ما این نیست که چرا برخورد سخت با بی حجابی شده است بلکه سوال این است که چرا اولویت ها مورد توجه واقع نمی شود؟ چرا گزارش از بستن درب مغازههایی که تولیدات پوشش نامناسب دارند تهیه نمی شود؟ باید توجه کنیم که کانون این حرکت فرهنگی که کل بدنه نظام را شامل میشود خانواده است اگر خانواده را رها کردید و امر به معروف را به خیابان آوردید اما نتوانستید روی خانواده تاثیر بگذارید هیچ کدام از این اقدامات موثر نخواهد بود،
حجت الاسلام اسماعیلی با تایکد بر اینکه توجه به خانواده و تربیت و آموزش در گستره خانواده از ملزومات ترویج حجاب است، افزود: واقعیت آن است که توجه مسوولان ما به فرهنگ نه تنها کافی نیست بلکه بسیار اندک است، نگرش آنها به فرهنگ بسیار غلط است و در نهایت به آنچه که مطرح می شود عمل نمی شود و در اولین دلیلی که مطرح میکنند می گویند بودجه نداریم.
وی گفت: در گذشته ستادهای امر به معروف و نهی از منکر در برخی شهرها بسیار فعال بودند اما به دلیل عدم حمایت غیر فعال شدند، همچنین مساجد در گذشته کانون فرهنگیِ جامعه بودند اما همه این فعالیت ها تعطیل شدند و این در حالی بود که افراد حاضر در این نهادها کمتوقع بودند، امروز اما فرهنگسراها تاسیس شدند که هرکدام ساختمان، کارمند، بودجه فراوان نیاز دارند، گویی ناگهان کار فرهنگی که در مساجد انجام می شد تعطیل شد.
عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ادامه داد: امروز نیازمند الگوی پایش مستمر خانواده و برنامه ای هستیم که تاثیرگذار بر خانواده باشد، باید کار قهقرایی و تضادهای حکمرانی جمع شود و هرچیز مرتبط با حکمرانی نرم لحاظ شود، امروز با عدم موفقیت در حوزه حجاب مواجهیم چراکه پشتوانه لازم فرهنگی نداشته ایم؛ در نهایت اگر مردم ما دچار تضاد فرهنگی شده و حتی فرار فیزیکی از کشور داشتند دیگر هیچ راه حلی برایش نداریم چون درست عمل نکرده ایم و از دَرِ فرهنگ وارد نشدیم.