تحلیل نحوه‌ی اثر فناوری بر ذهن و شناختِ انسان

به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، با توجه به تحولات شگرفی که توسط هوش مصنوعی در حوزه‌های مختلف به‌وجود آمده است، هسته‌های حکمرانی فضای مجازی و حکمرانی هوش مصنوعی مرکز رشد و خانه خلاق و نوآوری پژوهشگاه نشست‌هایی را تحت عنوان کارگاه دانش‌افزایی هوش مصنوعی برگزار می‌نمایند. هفتمین جلسه از این کارگاه علمی ـ آموزشی که حول موضوع هوش مصنوعی و علوم شناختی بود، در تاریخ چهارشنبه ۱۸ بهمن‌ماه سال جاری با ارائه ابراهیم محسنی آهویی دکتری مطالعات ارتباطات و رسانه‌های نوین دانشگاه وین و محقق ارشد کرسی یونسکو‌ در فرهنگ و فضای مجازی، با عنوان «عصر پسااطلاعات و ظهور انسان با ذهن/ شناخت برون‌سپاری‌شده» و با حمایت مرکز تعاملات بین‌المللی علم و فناوری معاونت علمی، فناوری و اقتصاد دانش‌بنیان ریاست جمهوری برگزار شد.

 رونمایی از ادیسه ادوار شناختیِ نوع انسان

از سنت شفاهی تا اینترنتِ داده‌ها ـ تحلیل نحوه‌ی اثر فناوری بر ذهن و شناختِ انسان

محسنی بحث خود را با طرح این ادعا آغاز کرد که سامانِ شناختی انسان، مسیر خطی و تکاملی ندارد، بلکه طی «ادوار ارتباطاتی» متعدد استحاله شده است و تمایزات سازوکار شناختی انسان در ادوار مختلف، نخست با روحِ زمانه و دوم با پویایی «قدرت و سیاست» فناوری مرتبط است. ادوار ارتباطاتی مورد اشاره، متشکل از چهار دوره ارتباطات شفاهی و پیشاشفاهی، ارتباطات مکتوب (صنعت چاپ)، ارتباطات الکتریکی (تلگراف، رادیو، …) و ارتباطات الکترونیکی (اینترنت) هستند. وی دوره پنجمی تحت عنوان عصر اینترنت داده را درمقابل عصر اینترنت اطلاعات (دوره چهارم) اضافه کرد و به بیان برخی از مهمترین ویژگی‌های آن پرداخت.

محقق ارشد کرسی یونسکو‌ درادامه از طریقِ تناظرِ عوامل مهم هر دوره ارتباطی ازجمله ماده (Material) ارتباطی، فناوری مسلط، هدف، ایدئولوژی مسلط، حاکمان و تابعان هر دوره و در نهایت، نوع خاصِ انسان در هر یک از ادوار ارتباطاتی به ترتیب تحت عناوینِ انسانِ نگاهدارنده (۱.۰)، انسانِ تملک یابنده (۲.۰)، انسانِ توده‌ای شونده (۳.۰)، انسانِ بازنمایی‌کننده (۴.۰)، انسانِ ذهن/شناخت برون‌سپاری شده (۵.۰) پرداخت و بر تفاوت‌ سرشتی آن‌ها تأکید کرد. وی با اشاره به ماهیتِ متفاوت هر دوره، تغییرات شناختی انسان در خلال ادوار و نقصان تدریجیِ سپهرِ شاختی انسان را خاطرنشان کرد. وی اشاره کرد که: «سامان شناختی انسان‌ در طول حیات و در دوره‌های ارتباطاتی مختلف، از تغییر کرده است. بنابراین در پنج دوره ارتباطات، با پنج نوع مختلف انسان مواجه هستیم که هر یک بخشی از قابلیت شناختی خود را واگذار کرده‌اند. آخرین نوعِ انسان، انسان دوره «اینترنت داده» است که به کلی سازوکار شناختی خود را به سیستم واگذار کرده است و به کمترین کیفیت خود تبدیل شده است».

پژوهشگر حوزه علوم شناختی اظهار داشت: نوع انسان‌ در هر دوره‌ای به دو گروهِ مسلط و تابع تقسیم شده‌اند، اما موضوع سلطه در هر دوره بر اساس گرایش‌های ایدئولوژیک و هدفِ کلانِ سامان اجتماعی به کلی متفاوت بوده است. وی از خلال تناظرها، به این نتیجه رسید که شناختِ عصر کنونی مشروط به درک ماهیتِ قدرت و سیاست فناوری‌های عصر اینترنتِ داده از جمله هوش مصنوعی و تأثیر منحصر به فردی است که این فناوری‌ها بر سازوکار شناختی انسان گذاشته است. از این منظر، عصر جدید، دوره خلقِ انسانِ ذهن/شناخت برون‌سپاری شده (هوموکاگنیتکسس) است که گاه به خطا از آن به عنوان وضعیتِ شناختِ بدنمند یا شناختِ بسط یافته یاد می‌شود. حدِ آرمانیِ انسانِ ذهن/شناخت برون‌سپاری شده «تکینگی» (singularity) به معنایِ موقعیتی است که در آن فناوری عملاً از مرز کنترلِ انسانی خارج شده و به خودمختاری می‌رسد.

محسنی در پایان نتیجه گرفت که نوع انسان در هر دوره ارتباطاتی بخشی از سازوکارِ شناختی خود را واگذار کرده و بنابراین در آخرین دوره، عملاً به کمترین نسخه خود تبدیل شده است. این دلیلی است بر اینکه ماشین‌هایی حتی نه چندان پیشرفته قادرند به سادگی جایگزینِ انسانِ فروکاسته شده شوند. به علاوه، از منظرِ قدرت و سیاستِ فناوری‌های رسانه‌ای و ارتباطاتی، در اداور گذشته تلاش می‌شد با دستکاریِ قوه حکم انسان، یعنی زیبایی‌شناسی و ادارکات احساسی انسان‌ها را تابع‌سازی کرد؛ اما در دوره اخیر به نحوی کاملاً متمایز، تمرکز اصلی بر دستکاریِ عقل نظری و بنابراین سازوکار شناختی انسان است.

در این نشست که به‌صورت برخط برگزار شد، حدود ۱۲ نفر شرکت داشتند. پس از پایان سخنرانی پرسش و پاسخ حاضرین انجام شد و جلسه بعد از نزدیک به دو ساعت به پایان رسید.