به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، نشست «روایتهای فرامرزی؛تکنولوژیهای بدن و خود» با حضور مارک جی. ایی کِلی، دانشیار فلسفه در دانشگاه سیدنی غربی در استرالیا و با دبیری علمی دکتر حمید ملک زاده دبیر جامعه ایرانی پدیدارشناسی در انجمن علوم سیاسی ایران، بیست و هشتم آذر ماه جاری توسط مرکز رشد خانه خلاق و نوآوری پژوهشگاه در بستر فضای مجازی برگزار شد.
در این نشست مارک کِلی به مطالعه درباره مواجه خاص میشل فوکو فیلسوف معاصر فرانسوی با انقلاب اسلامی ایران و مسائل مربوط به این مواجهه پرداخت. اهم مطالب ذکر شده در این نشست به شکل زیر آمده است.
در مجموع روایت مارک کِلی از مواجه فوکو با انقلاب اسلامی ایران متضمن یک جور آسیب شناسی نظری در این باره است که بر عدم آشنایی فوکو با ایران، و اسلام استوار شده است. کِلی بنا دارد این مسئله را برجسته کند که اولاً فوکو در شرایطی که دانش دقیقی درباره ایران و تاریخ سیاسی این کشور نداشت، در قالب یک پروژه ژورنالیستی با انقلاب ایران مواجه شد؛ ثانیاً روایت فوکو از ایران بیشتر از اینکه محصول کار عمیق فکری او باشد، چیزی جز حرکتی از سوی ذهن نظری او به سمت آنچه در حال رخ دادن بود نیست. از این جهت کِلی اینطور بحث می کند که انقلاب ایران از این جهت برای فوکو جذاب بود که به او کمک می کرد تا نمونه ای از امکان یک جور انقلاب غیرماتریالیستی علیه قدرت مستقر را در جهان واقع نشان داده و مورد بررسی قرار دهد. و از جهت دیگر شرایطی را برای او فراهم می کرد تا بتواند نشان دهد که چطور می توان از شورشی عیله نظم مستقر صحبت کرد که نفسِ سیاست را به چالش می کشد. در مورد نکته اول فوکو ضمن بحث درباره ایثار و ایده شهادتی که در خیابان های ایران جریان داشت اینطور بحث می کند که ماتریالیسم و نظریه های انقلابی ماتریالیستی نمی توانند مفهوم ایثار، شهادت و از خود گذشتگی را توضیح دهند. چون نهایتاً بر یک جور عقل محاسبه گری استوار شده اند که حتی برای شورش علیه نظم موجود توضیحی عقلانی، مبتنی بر حساب گری مبتنی بر سود و فایده را در اختیار قرار می دهند. در حالی که معنویّت دینی جاری در خیابان های ایران دوران انقلاب فاقد این حسابگری بوده اند. این معنویّت تنها در روایت های دینی از سوژه ممکن می شوند. اما در مورد دوم کِلی معتقد است که فوکو بخاطر فقدان تخصص کافی درباره ایران، خاورمیانه و اسلام نمی تواند وجوه سیاسی نهفته در جنبش انقلابی تحت رهبری حضرت امام خمینی(ره) را بازشناسی کرده و به اشتباه خیال می کند که انقلاب ایران انقلابی سیاسی است که سودای تشکیل دولت جدید یا برپایی نظمی تازه را در سر ندارد. از این جهت فوکو درباره انقلاب ایران اشتباه کرده است. و این اشتباه ناشی از عدم به کار بردن روش دقیق پژوهشی مرسوم در آثار آکادمیک او است.