به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، در آستانه فرارسیدن چهارمین سالگرد شهادت سردار رشید اسلام، شهید حاج قاسم سلیمانی، کرسی آزاداندیشی (نشست علمی) ”شهید القدس و اکنونِ جهبه مقاومت” سه شنبه ۱۲دیماه سال جاری توسط گروه سیاست پژوهشکده نظامهای اسلامی پژوهشگاه با همکاری دبیرخانه دائمی کنفرانس بین المللی حمایت از فلسطین، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، انجمن مطالعات سیاسی حوزه، کمیته فرهنگی اربعین، خبرگزاری قرآنی ایکنا و تلویزیون اینترنتی عبرات برگزار شد.
این نشست با حضور و ارائه نظر دکتر سیدمجتبی ابطحی (دبیر کل کنفرانس بین المللی حمایت از فلسطین)، دکتر عبدالوهاب فراتی و دکتر مختار شیخ حسینی برگزار شد.
دکتر عبدالوهاب فراتی عضو هیأت علمی گروه سیاست پژوهشگاه اظهار کرد: طبیعتاً از دست دادن شهید سلیمانی و یا نبود سردار قاسم سلیمانی ضربه بزرگی برای جبهه مقاومت به حساب میآید و شاید سالها طول بکشد شخصیت بزرگی نظیر او شکل بگیرد زیرا او حاصل ۴۰ سال تلاش جمهوری اسلامی و مجاهدت به حساب میآید.
وی با بیان اینکه شهید سلیمانی با خون خود جبهه مقاومت را بیمه کرد، ادامه داد: اینکه سرنوشت جبهه مقاومت پس از شهید سلیمانی چه خواهد بود پرسشی است که قرار است پیرامون آن بحث کنیم و برای پاسخ به این پرسش ابتدا باید تاریخ جبهه مقاومت را از بدو تولد تا دوره بلوغش که اکنون در آن قرار داریم بررسی کنیم. در چهل سال اخیر تحولات بسیاری رخ داده و جبهه مقاومت تحولات متعددی را پشت سر گذاشته و هر یک از اینها موجب قوامبخشی به آن شده است. امروز جبهه مقاومت یک بازیگر مهم و اثربخش در کشورهایی مانند یمن، لبنان، سوریه و عراق به حساب میآید که در هر یک از اینها تکثیر شده است.
عضو هیأت علمی گروه سیاست پژوهشگاه اظهار کرد: نقش جبهه مقاومت در سراسر منطقه قابل درک است و اینکه جبهه مقاومت یک بازیگر مهم به حساب میآید و نمیتوان آن را نادیده گرفت و هرگونه تصمیمگیری در خاورمیانه بدون در نظر گرفتن نقش جبهه مقاومت غیرقابل ممکن است. آمریکا برای تضعیف این نقش تصمیم گرفت که سردار سلیمانی را ترور کند و همچنین چند رهبر برجسته جبهه مقاومت را همراه شهید سلیمانی ترور کرد اما این ترورها نهتنها تأثیری درقدرت جبهه مقاومت نداشته بلکه بعد از ترور این جبهه به یک بازیگر مهم منطقهای و فرامنطقهای تبدیل شد.
فراتی افزود: جبهه مقاومت با سایر الگوها و فرآیندهای قدرت در حوزه بینالمللی تفاوت ماهوی دارد و این تفاوت ماهوی به مهمترین وجه تمایز آن با دیگر ارکان قدرت جهانی تبدیل شده است. مثلاً جبهه مقاومت قائل به شخص نیست بلکه به حدی از بلوغ و آمادگی رسیده که افراد و گروههای درونش میتوانند راهبرد تبیین کنند و وارد عملیات شوند و اینکه این جبهه وابستگی خود را از شخص جدا کرده و به یک بلوغی رسیده و این بلوغش موجب تمایز با دیگر بازیگران جهانی و منطقهای شده است.
وی با بیان اینکه جبهه مقاومت یک نقش جدیدتری را در منطقه به دست آورده و آن نوع بازدارندگیاش در منطقه به نفع کشورهای عضو محور مقاومت است، گفت: به عبارت بهتر خود نفس حضور جبهه مقاومت به یک عامل بازدارنده تبدیل شده یعنی دیگران بدون جلب نظر جبهه مقاومت نمیتوانند دست به اتخاذ تصمیمی بزنند و یا حضور جبهه مقاومت در دریای سرخ و بابالمندب به این بازدارندگی افزوده است. بالندگی، ایستادگی روی پای خود ایستادن و قطع وابستگی به فرد یا سازمان از ویژگیهای جبهه مقاومت محسوب میشوند.
عضو هیأت علمی گروه سیاست پژوهشگاه بیان کرد: بلوغ فکری جبهه مقاومت از اواسط جنگ با داعش شکل گرفت. شهید سلیمانی جایگاه جبهه مقاومت را از یک جایگاه محلی به یک جایگاه منطقهای و حتی فرامنطقهای ارتقا داد. محبت به اهل بیت(ع) یکی از عوامل مهم در گرد هم آوردن کشورهای عضو جبهه مقاومت بود و همچنین شهید سلیمانی مناسبات جدیدی را تعریف کرد که نگاه به انسان را متفاوت میکرد.
فراتی ادامه داد: جبهه مقاومت را باید نوعی جهان جدید دانست که به زندگی معنای خاصی بخشیده است و فرجام این جهان جدید این است که میبایست به شهادت منجر شود و اگر به شهادت منجر نشود برای مجاهدان نوعی خسران به حساب میآید و به همین دلیل پس از شهادت سردار سلیمانی نهتنها جبهه تضعیف نشد بلکه این جبهه به نوعی خودآگاهی عقلانی، معنوی و فکری رسید که میتوانست به خودگردانی ذاتی دست یابد.
وی گفت: شهید سلیمانی نرمافزار وجودی خود را آنقدر تکثیر کرده تا جبهه مقاومت بدون او هم بتواند به کارکردش ادامه دهد و همه کشورهای عضو جبهه مقاومت امروز میدانند باید چگونه به گفتمان مقاومت عمل کنند.