به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، آیین افتتاحیه چهارمین همایش علوم انسانی اسلامی، پژوهش و فناوری”با حضور و سخنرانی آیتالله علیاکبر رشاد، حجتالاسلام دکتر لکزایی، حجتالاسلام دکتر رضا برنجکار، حجتالاسلام دکتر مهدی زادگان، به همت مجمع پژوهشگاههای علوم انسانی اسلامی با مشارکت و همکاری مرکز هماهنگی و توسعه پژوهش و آموزش علوم قرآنی و علوم انسانی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و معاونت پژوهش دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه در روز شنبه مورخ ۱۸ آذرماه جاری برگزار شد.
در ابتدای این همایش آیتالله رشاد ضمن تسلیت ایام شهادت بانوی گرانقدر اسلام حضرت فاطمه (س) و محکوم کردن نسلکشی صهیونیستهای جنایتکار در غزه گفت: اینها تماما نشانههای شکست دشمن صهیونیستی بوده و سرآغاز پیروزیهای حماس همین جنایات اسرائیل است. اگر این قتلعامها ارشی داشت، انسان باید نگران میبود و این نشانی از قدرت دشمن بود که حقیقت چیزی غیر از این است.
وی با اشاره به افتتاح مجمع پژوهشگاههای علوم انسانی اسلامی از حجتالاسلام لکزایی تقدیر کرد و گفت: حقیقتاً این اقدام، اقدام مبارکی است و برکاتی نیز در همین دوره آغازین خود داشته است. همان قدر که حتی جمعی از مسئولان عهدهدار مدیریت و هدایت این نهادهای علمی دور هم جمع شده و هماندیشی میکنند و این هماندیشی به تفاهم منتهی میشود بسیار ارزشمند است. شخص آقای استاد لکزایی در این میان نقش ویژه دارند و همواره پا به کار و مستقر بدون هیچ توقعی و با انگیزهای مقدس و درونخیز هستند و این مجموعه را اداره میکنند و وظیفه من به عنوان یکی از اعضای این مجموعه تشکر کردن از ایشان است. این مجمع واقعاً یکی از برکات انقلاب است و پژوهشگاه ایشان نیز یکی از برکات مبارک و منشا خدمات بسیار ارزشمندی در نظام مقدس جمهوری اسلامی است.
آیتالله رشاد افزود: یکی از خدمات خوب وزارت علوم امروز دریابی و پیروی از جریان تولید علوم انسانی اسلامی بوده و این تحسین برانگیز است. در ادوار مختلف ما کمتر سراغ داریم که یک وزیری این مایع در خصوص تولید علوم انسانی اسلامی اهتمام نماید. اموراتی که وزارت علوم و فناوری در این دوره در حال انجام آن است انصافاً تحسین برانگیز است.
رییس و موسس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه باید در این مجمع پیشنهاداتی برای دستگاههای زیربط و همکار هم فراهم آید تا روند تولید علوم در این دستگاه ها مناسبتر گردد افزود: بنده پیشنهادی دارم که ما در مجموع بین نهادهای همتراز و همسو تقسیم کار مناسبی نداریم البته بنده قرار نیست این موضوع را مطرح کنم که سازمان این نهادها را مورد بررسی قرار دهیم یا عوض نماییم و احیاناً از بعضی فعالیتهای این نهادها پیشگیری و جلوگیری نماییم، اما عرض بنده این است که با وضع موجود میتوانیم همکاریهای علمی و نظری و جمعی و بسیار تاثیرگذار داشته باشیم.
ایشان افزودند: علوم انسانی در واقع دو رویه دارد به تعبیر دیگه باید گفت علوم انسانی پایه در دو دانش مادر دارد یکی علم انسان شناسی است یا انسان شناسی که باید در دو لایه صورت بگیرد یکی در لایه فلسفی یا فلسفه انسانشناسی و دیگری در لایه علمی یا همان علم انسان شناسی است.
آیتالله رشاد در ادامه تصریح کردند: علوم انسانی یک دانش مادر دیگر هم دارد که آن هم باید مورد توجه قرار گیرد و آن حوزه فرهنگ پژوهی است فرهنگ پژوهی هم مانند انسان پژوهی دارای دو لایه میتواند باشد که آن دو لایه فلسفه فرهنگ و علم فرهنگ هستند.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با بیان برخی تعریفات از فرهنگ گفت: به هر حال به رغم اهمیت این دو حوزه معرفتی و زیرساختی و مبنایی و بنیادی انسانپژوهی و فرهنگپژوهی آنسان که باید در کشور ما به حال این دو حوزه معرفتی اهتمام نشده و نمیشود در حالی که تولید علوم انسانی علیالاطلاق با هر رویکردی و تولید علوم انسانی اسلامی نیز در گرو تولید ادبیات غنی و و قوی در این دو حوزه معرفتی ما است؛ چرا که در قلمرو انسانپژوهی با هر مبنایی که اتخاذ شود همه بناها در شاخههای انسانی تبلور پیدا میکند و در قالب دانشهایی تحت عنوان علوم انسانی صورت میگیرد، تحت تاثیر آن مبانی که در انسانپژوهی اتخاذ کردهایم شکل میگیرد و همچنین در بخشی دیگر و در حیثی دیگر علوم انسانی به شدت تحت تاثیر فرهنگ و فرهنگپژوهی است. در حوزه فرهنگپژوهی هم دقیقاً همین است؛ یعنی در واقع بنده در یک تعریف از فرهنگ با این عنوان گفتهام که فرهنگ طیف گستردهای از بینشها، منشها، کششها، کنشهای انسان جامعهزاد، هنجاروش، دیرزی، معنا پردرداز و جهت بخش ذهن و زندگی آدمیان که چنان طبیعت ثانوی و هویت جمعی طیفی از انسانها در بازه زمانی و زندگی معینی صورت بسته باشد؛ که این تعریف تفصیلی فرهنگ است اما اگر فرهنگ را خلاصه کنیم باید بگوییم فرهنگ عبارت است از انسان شناسی انضمامی یا علوم انسانی انضمامی.
وی افزود: در واقع فرهنگ تحقق خارجی و عینی انسان و دانشهای انسانی است، در نتیجه فرهنگ رویه دیگر انسان است و وقتی که در خارج و در عینیت او ظهور پیدا کند میشود فرهنگ و فرهنگپژوهی در حقیقت انسانپژوهی انضمامی است و فرهنگ علوم انسانی انضمامی و خارجی و در مرءا و منظر است، از این جهت انسانشناسی روشن است که پایه و مایه همه علوم انسانی در انسانپژوهی است. بنابراین تولید علوم انسانی اسلامی در گرو و در رهن تولید انسانشناسی و انسانپژوهی اسلامی در دو لایه فلسفی و علمی است.
آیتالله رشاد ضمن تبیین فرهنگ و نسبت آن در علوم انسانی اسلامی گفت: نسبت فرهنگ هم به همین ترتیب است زیرا انسانشناسی و علوم انسانی انتزاعی محض و نظری محض، گره گشا نیست و باید علوم انسانی را در متن واقع و در کف جامعه بیاوریم و هر آن امری که انسان با آن مواجهه دارد چه در قالب گزارههای گزارشگر از نوع هست و نیستها و چه در قالب آموزههای دستوری و چه در قالب گزارههای ارزشی که مجموعه علوم انسانی، به آن تقسیم میشوند و حتی علوم انسانی موجود که در هر قالبی که بخواهیم علوم انسانی را طرح کنیم به نحوی امتداد و بسط و بازپروری مجموعهای است که تحت عنوان انسانشناسی و انسانپژوهی قابل طرح است.
رییس شورای حوزههای علمیه استان تهران ادامه داد: وقتی بناست که علوم انسانی پای کار حل معضلات انسان در میدان آید، آن وقت باید انسان را به زمینه واقعه خارجی ببینیم که مستلزم این است تا ما در فرهنگپژوهی دستی داشته باشیم. با این توضیح که به خدمت شما عرض شد میخواهم پیشنهاد کنم که اگرچه در همه دانشها میسر نیست تا تقسیم کار داشته باشیم، اما پیشنهاد تفصیلی بنده این است و در جلسه با دوستان حدود دو سال پیش که استاد اعرافی مجموعههای علوم انسانی و تحقیقاتی حوزه را جمع کرده بودند بنده آنجا هم این پیشنهاد را عرض کردم که ما هر یک از نهادهای علوم انسانی اسلامی را به عنوان قطب یکی از علوم اعلام کنیم و منع نکنیم که به سایر علوم نپردازند، اما تقاضا کنیم تا در یکی از علوم تبدیل به قطب آن علم شوند.
ایشان در پایان اظهار نمودند: بنابر گفتههای بنده پیشنهاد اجمالی من هم که عملی باشد و با مشارکت هم بتوانیم تاسیس اساسی کرده و بنیادهای علوم انسانی اسلامی را با تفاهم، تقویت و تولید نماییم، و با این کار بتوانیم فعالیت مجموعههای همکار را هم سو و هم هدف و هم نتیجه نماییم این است که ما در حوزه مطالعه انسان پژوهانه و فرهنگ پژوهانه کلان طرحی را همراه با ساختار معرفتی و مناسبی برای آن تعریف و بر حسب مناسبت و طرحها تقسیم کار نماییم تا هر یک از دستگاهها پارهای از این کلان طرح را بر عهده بگیرند و طبق تقویم زمانی تعریف شده و مشخص، بر آن وارد شویم و هر مجموعهای بخشی از این جورچین را عهدهدار شود و در بازه زمانی مشخص و چند ساله آن با تجزیه این کلان طرح همه با هم مشارکت کرده و آن زیرساختهای علوم انسانی اسلامی را در چارچوب تولید این دو حوزه معرفتی مشترکاً تولید نماییم که به این ترتیب باعث تولید و تقویت علوم نظری معرفتی و علوم انسانی در مراکز همکار باشیم و این تبیین را فراهم نماییم. انشاالله