توقیفی بودن ترتیب سورهها در زمان پیامبر اکرم(ص)
نوشتاری از حجت الاسلام و المسلمین سیدمحمدحسن جواهری عضو هیأت علمی گروه قرآن پژوهی پژوهشگاه
یکی از نظریههای مورد علاقه تحریفگرایان، تأخیر جمع و ترتیب یافتن سورههای قرآن به بعد از رحلت پیامبر اکرم (ص) است. این نظریه مورد پذیرش بیشتر علمای شیعه نبوده و دلائل متعددی بر بطلان آن دلالت دارد که عبارتاند از:
۱. اگر در زمان پیامبر (ص) ترتیب سورهها مشخص نشد، چه کسی بعد از پیامبر(ص) آن را مرتب کرد و از بینظمی درآورد و چنین افتخار بزرگی رابه نام خود زد؟
۲. میگویند چون احتمال داشت سورهای نازل شود، به همین دلیل پیامبر (ص) تا آخر عمر آنها را مرتب نکرد و دهها هزار بلکه صدها هزار ختم قرآن در چند سال آخر عمر شریف ایشان و هزاران ختم دهههای آخر، همه بینظم بوده است!!!!!
اگر چنین است، لازم بود چینش آیات درون سورهها هم مشخص نشود؛ چون تا آخرین روزهای عمر شریف ایشان احتمال داشت آیه یا آیاتی نازل شود!!
(و ما میدانیم که چنین نبود و ایشان چینش آیات را مشخص کرده بود و هرگاه آیاتی نازل میشد که مربوط به سورههای قبل بود، میفرمود: این آیه را بین فلان آیه و فلان آیه در فلان سوره قرار دهید. خب نمیتوانستند در مورد سورهها هم همینطور عمل کنند؟!!!)
۳. صاحب جواهر التفسیر در قرن نهم در مقدمه به صراحت گفته علما اتفاق نظر دارند که ترتیب سور در زمان پیامبر (ص) مشخص بوده (و بر اساس آن قرآن ختم میشده) ولی به دلیل مشکلاتی بین الدفتین قرار گرفتن آن به بعد از رحلت موکول شد (که البته این تأخیر هیچ تأثیری ندارد).
۴. روایات فراوان از طرق فریقین رسیده که حضرت فرمود: «اعطیت الطوال مکان … » این روایات مطابق ترتیب فعلی است.
۵. در زمان پیامبر(ص) سوره حمد با عنوان «فاتحة الکتاب» خوانده میشد.
۶. روایتی در دست است که پیامبر اکرم (ص) شخصا دستور دادهاند فلان سوره را در کنار فلان سوره قرار دهید با این که زمان نزول آن دو از هم فاصله داشته است.
۷. هیچ مدرکی در اختیار نیست که مصحف حضرت علی (ع) ( که البته کسی آن را ندیده جز چند نفری بعد از رحلت پیامبر(ص) ) به شیوهای غیر از ترتیب فعلی مرتب شده باشد بلکه برعکس آن موجود است. (ر.ک: مقاله: «قرینه زمان نزول و خطای راهبردی در فهم مفسر» ، مجله ذهن، شماره ۸۰)
۸. در توحید مصاحف، با این که ابیّ مسؤول تیم بود، لیکن ترتیب سورهها را برخلاف مصحف شخصی خودش مرتب کرد؛ یعنی بر اساس ترتیبی که از زمان پیامبر(ص) معلوم بود، مشخص کرد.
۹. در تاریخ هیچ روایتی وجود ندارد که بعد از پیامبر(ص) کسی در مورد ترتیب سورهها اعتراضی کرده باشد، و حال این که اگر ترتیب سور بر عهده اصحاب گذاشته شده بود، اول مصیبت و دعوا و حرف و حدیث بود و سر و صدا گوش فلک را کر میکرد.
۱۰. اختلاف مصاحف صحابه اولاً: اندک است و همه تقریبا شبیه هم هستند و نزدیک ترتیب موجود و ثانیاً: چون مصحف آنها شخصی بوده و تهیه نوشتافزارها دشوار، و گاه سفر و مریضی موجب می شده در نگارش برخی سورهها تأخیر بیفتد؛ از این رو چندان به نگارش آنها و مرتب بودن سورهها اهتمام نشان نمیدادند ولی غالباً سورهها را حفظ بوده و بر اساس ترتیب مشخص و معروف قرآن را ختم میکردند و نه چینش سورهها در مصحف شخصیشان؛ از این رو میبینیم ابیّ که مسئول تیم توحید مصاحف بود، چینش را برخلاف مصحف شخصی خویش و مطابق ترتیب عمومی و رسمی تنظیم کرد و مقبول همگان هم قرار گرفت و هیچ اعتراضی هم بروز نکرد.
۱۱. و سخن آخر اینکه: کسانی که قائلاند پیامبر (ص) با این که وقت کافی داشته تا ترتیب سوره ها را مشخص کند ولی با این حال این کار را نکرده، چگونه میتوانند از ادعای به حق «اهتمام حداکثری پیامبر (ص) به قرآن» حمایت و طرفداری و دفاع کنند؟!