به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، حجتالاسلام و المسلمین سیدمحمدحسن جواهری، عضو هیأت علمی گروه قرآن پژوهی پژوهشگاه، ۸ آبانماه در نشست علمی «ترجمههای قرآن؛ اعتبار، اولویتسنجی و رتبهبندی» در خصوص ترجمه پذیری یا ترجمه ناپذیری قرآن کریم اظهار داشت: ترجمههای قرآن به دلیل موانع زبانی و فرهنگی، هیچگاه نمیتوانند همهجانبه باشند؛ از اینرو میتوان قرآن را ترجمهناپذیر دانست، ولی به دلیل ضرورت ترجمه قرآن، مترجمان قرآن با قیدهایی که معمولاً برای مخاطبان خود بازگو میکنند، به ترجمه قرآن روی میآورند. ترجمههای قرآن درحقیقت ترجمه معانی و برداشتهای مترجم از قرآن در حد توان خویش است و بهطور طبیعی در مقایسه با متن اصلی با ریزش معنا روبهرو است. ریزش معنایی چندان نیازمند توضیح نیست و هیچ مترجم آگاهی نمیتواند ادعا کند – و گویا تاکنون کسی چنین ادعایی نکرده – که ترجمۀ من، همه معانی قرآن را که از الفاظ آن میتوان استفاده کرد، دربر دارد و این مسئله در چندمعناییهای قرآن کاملاً آشکار است، ولی نگرانی و دغدغه در تغییر یافتن معنی آیات است.
توضیح اینکه: در ریزش معنایی اگر صرفاً از معانی آیات کاسته شود (مثلاً از ده معنا، یک یا دو معنا به مخاطب رسانده یا فرصت برداشتهای گوناگون از او گرفته شود (زیرا در ترجمه نمیتوان همه قرائن لفظی را منعکس کرد))، در چنین فرضی، اگر رابطه این معانی به صورت استقلالی و هم عرض هم باشد، تنها راه این است که مخاطب را برای آگاهی بیشتر به تفسیرها ارجاع دهیم و مشکل دیگری به وجود نمیآید، ولی اگر ریزش معنایی به تغییر معنی آیات نیز بینجامد، در این صورت همان بخش اندک از معانی آیات که در ترجمه منعکسشده، با اصل مطابق نیست، یا به گونهای منتقل شده که از معنای اصلی دور است و به بیان دیگر، نهتنها مخاطب را در رسیدن به معنای آیات یا بخشی از آنها یاری نمیکند، بلکه وی را از آن دور مینماید. به نظر میرسد کسانی که بر ترجمهناپذیری قرآن اصرار دارند، به این مسئله توجه کردهاند. این معضلی است که در ترجمه متون مقدس، بهویژه قرآن کریم که تفسیر به رأی آن با فروافتادن به دوزخ جبران میشود، بس خطیر و هراسانگیز است و چهبسا همین مسئله باعث شده باشد که بسیاری از مترجمان به سوی ترجمههای دشوار تحتاللفظی و وفادار و نیز ارائه توضیحات تفسیری فراوان و مشخص کردن آنها از متن اصلی پیش روند.
مشکل فوق که امروزه تلاش میشود به نوعی با ترجمههای ترکیبی (یعنی یک کلمه یا عبارت با کلمات و عبارتهای متعددی که به هم عطف میشوند، ترجمه شود)، توضیحهای تفسیری، ارجاعهای فراوان و خلاصه ارائه یک ترجمه تفسیری جبران شود، در گذشته موجب شده بود شماری از علما به ویژه علمای اهل تسنن اساساً ترجمه قرآن را جایز ندانند؛ زیرا بر این باور بودند که ریزشهای معنایی با انحراف و تغییر معنا روبه رو است؛ برای مثال، برای «بسم الله الرحمن الرحیم» ترجمههای متعددی ارائه شده ولی به باور کارشناسان تا کنون هیچ ترجمهای نتوانسته معانی این آیه را به دقت در ترجمه انعکاس دهد و آنچه ما به عنوان ترجمه این آیه میخوانیم، در حقیقت بخشی از معانی آن یا برداشت مترجم از این عبارت است.
در مقابل، غالب دانشمندان و علمای اسلامی از گذشته تا کنون با توجه به ضرورت ترجمه و اطلاعرسانی محتوای قرآن به دیگران و نیز با توجه به اینکه ترجمه قرآن در حقیقت انعکاس دهنده برداشت مترجم از قرآن و به نوعی تفسیر آن است نه برابر و همتراز با قرآن، با ترجمه قرآن مخالفت نکردهاند. هیچ مترجم قرآنی هم ادعا نکرده که آنچه به عنوان ترجمه قرآن ارائه میکند، با آیات کاملاً برابر است بلکه ادعای همه این است که در حد وسع و توان کوشیدهاند ذهن مخاطب را با ابزار ترجمه هرچه بیشتر به معانی آیات نزدیک کنند.
وی در ادامه با تشریح مختصر انواع ترجمه قرآن افزود: مهمترین انواع ترجمه قرآن کریم تحت اللفظی، وفادار، معنایی و آزاد است و گرایش ترجمه تفسیری نیز با همه این گونهها قابل جمع است حال یا از متن تفکیک و مشخص میشود یا در متن اشراب میشود که در ترجمه معنایی (کمتر) و در ترجمه آزاد (بیشتر) است. تفاوت این ترجمه ها در قیاس با هم بهتر درک میشود:
«والَّذِینَ یؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَیک وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِک وَبِالآخِرَةِ هُمْ یوقِنُونَ».
لفظ به لفظ / تحت اللفظی: و کسانی که ایمان میآورند به آنچه نازل شده است به سوی تو و آنچه نازل شده است از قبل از تو و به آخرت آنان یقین میکنند.
نیز: و کسانی که ایمان میآورند به آنچه به سوی تو نازل شده است و آنچه پیش از تو نازل شده است و آنان به آخرت یقین میکنند.
ترجمه تحت اللفظی مفهومتر از لفظ به لفظ و معمولاً برای آموزش مناسب است؛ زیرا عبارتهای زبان عربی را واژه به واژه و اگر مفهوم نباشد، فراز به فراز و عبارت به عبارت ترجمه میکند.
ترجمه وفادار: و کسانی که به آنچه بر تو نازل شده و آنچه قبل از تو نازل شده است، ایمان میآورند، و آنان به آخرت یقین میکنند.
این نوع ترجمه کمی از ترجمه پیشین مفهومتر و به زبان مقصد (فارسی) است و رنگ و بوی ترجمه در آن کمتر به مشام میرسد.
ترجمه معنایی: و کسانی که به آنچه بر تو و آنچه پیش از تو نازل شده، ایمان آورده، و به آخرت یقین میکنند.
– و کسانی که به قرآن و کتب آسمانی نازلشده پیش از تو، ایمان آورده و به آخرت یقین دارند.
این نوع ترجمه باز به زبان فارسی نزدیکتر از نوع پیشین است و تلاش میکند مفهوم را برساند و مخاطب متوجه نشود عبارت ترجمه است؛ یعنی رنگ و بوی ترجمه ندارد. معمولاً ترجمه معنایی جمله به جمله انجام میشود. ای نوع ترجمه برای ترجمه کتب علمی، ادبی، داستانی، و مانند اینها مناسبتر از انواع پیشین است و مخاطبان آن عموم مردماند.
ترجمه آزاد: و مؤمنان به قرآن و کتب آسمانی پیشین و یقینکنندگان به آخرت؛
– و مؤمنان به کتابهای آسمانی و باورمندان به روز واپسین.
– و کسانی که آورند یقین // بهر تنزیل و روز باز پسین
– آنچه سوی تو یافته است نزول // و آنکه پیش از تو بوده است رسول
– کسانی که دارند ایمان تمام // «بکردند باور سخن و آن کلام»
که پروردگارت فرستاده است // بر آنچه به پیشین رسل داده است
این نوع ترجمه – چنانکه از نامش پیداست- چندان پایبند متن مبدأ (عربی) نیست و مترجم گاه بخشی از محتوا را به تناسب هدفی که دارد، حذف میکند و یا حتی بر آن میافزاید؛ البته آن قدر نیز از متن اصلی فاصله نمیگیرد که به «اقتباس» نزدیک شود؛ یعنی روح معنا در ترجمه گنجانده میشود ولی مترجم خود را آزاد میبیند جملات را پس و پیش کند و گاه جزئیاتی از آن بکاهد و یا توضیحی بر آن بیفزاید.
حجت الاسلام و المسلمین جواهری با توضیح بیشتر در باره ترجمه آزاد بیان داشت: این ترجمه یا ترجمهای با الگوی معنایی – آزاد که از توضیحهای تفسیری و پیوند آیات نیز برخوردار باشد، بیشترین نیاز جامعه امروز ماست که متأسفانه هنوز ترجمهای با این خصوصیات نگاشته نشده است.
وی با تشریح بیشتر ویژگیهای این ترجمه افزود:
_ در این نوع ترجمه هدف مترجم انتقال پیام و محتوای متن مبدأ همراه با مطابقت کامل با ادبیات زبان مقصد و بیشترین تأثیرگذاری است. مترجم در این نوع ترجمه به ساختارهای ادبی و بلاغی متن مبدأ بهسان ترجمه وفادار و معنایی پایبند نیست؛
_ انتقال کامل پیام متن اصلی بهسان معنایی و وفادار مورد اهتمام نیست و مترجم گاه به فراخور حال مخاطب و نوع ترجمه و سبک آن، پیام را کامل یا منتخبی از آن را منتقل کند (که مورد اخیر به سوی ترجمه اقتباسی گرایش مییابد)؛
_ از جهت تأثیرگذاری بهترین نوع ترجمه به شمار میرود؛
_ زبان ترجمه کاملاً معیار است و بهاصطلاح بوی ترجمه از آن به مشام نمیرسد؛
_ واحد ترجمه اغلب یک جمله یا چند جمله یا حتی یک بند است؛
_ انسجام ساختاری فرآورده بهطور کامل برقرار است و به دلیل پایبند نبودن مترجم به متن مبدأ، نسبت به انواع دیگر ترجمه بیشتر است؛
_ حذف و اضافه در لفظ و معنا رخ میدهد و در لفظ فراوانی بیشتری دارد.
عضو هیأت علمی گروه قرآن پژوهی پژوهشگاه در پاسخ به پرسشی در باره ترجمه آقای ملکی که به صورت صوتی ارائه شده افزود: انصافا زحمت زیادی کشیده و گامی نو برداشته است. ترجمه آقای ملکی از نوع معنایی- آزاد و کمی تفسیری است. اشکالاتی دارد ولی نباید از زیباییهای فراوان آن چشم پوشید. شروع خوبی است. طبیعی است وقتی ترجمهای به سمت آزاد بودن گرایش دارد، در عین این که روانتر و خوشخوانتر میشود، طبعاً ممکن است از دقت آن نیز کاسته شود ولی جای نگرانی نیست و اگر مخاطبان بخواهند میتوانند به ترجمههای وفادار و معنایی مراجعه کنند؛ ترجمههای مثل ترجمه آیت الله مکارم، ترجمه انصاریان، گرمارودی، مشکینی، صفوی و برخی دیگر که البته هریک از اینها از جهاتی مزیت دارد و ممکن است از جهاتی ضعفها و اشکالاتی نیز داشته باشد. مخاطبان باید به نوع ترجمه دقت کنند و مطابق با نیازهای خود ترجمه مناسب را انتخاب نمایند.
حجت الاسلام و المسلمین جواهری در باره ترجمه کودک و رسانه نیز افزود: متأسفانه ترجمه کودک مناسبی هنوز ارائه نشده هرچند زحمات زیادی نیز کشیده شده است. وی با ارائه چند ترجمه کودک در باره سوره کوثر نمونه ترجمه معنایی – آزاد و یا آزاد مناسب کودک از دیدگاه خویش را ارائه کرد:
الف) ترجمه آقای رحماندوست: «به نام خداوند بخشنده مهربان، ای پيامبر! ما به تو نيكويیهای بسيار و خير و بركت فراوان بخشيدهايم، پس برای خشنودی پروردگارت نماز بخوان و قربانی كن، بیترديد دشمن بريده و بیسرانجام خواهد بود.»
ب) ترجمه: آقای جعفر ابراهیمی: «به نام خداوند بخشنده مهربان، ما عطا كرديم كوثر را به تو، پس برای خدايت بخوان نماز شكر و قربانی به جای آور كه بیشك دشمن بدخواه تو، خودش ابتر است.»
ج) ترجمه … : «به نام خداوند بخشنده مهربان، ما سرچشمه خوبیها را به تو دادهايم، پس برای پرورگارت نماز بخوان و برای غذا دادن به مردم فقير و گرسنه شتر قربانی كن. از حرفهايی هم كه دشمنانت به تو میزنند ناراحت نباش؛ زيرا دشمن تو همچون شاخهای بدون ميوه است، از بين میرود و كارهايش ادامه نمیيابد.»
د) ترجمه …: «به نام خدای بخشنده مهربان، [ای پيامبر] ما به تو خير و بركت فراوان بخشيديم، پس [تو هم برای تشكر از اين بخشش بزرگ] نماز بخوان و شتر قربانی كن، و بدان [كه نسل تو باقی میماند؛ اما] نسل دشمنت نابود خواهد شد.»
ه) ترجمه پیشنهادی (آزاد): به نام خداوند بخشنده مهربان. ما به تو دخترت را که خیر کثیر است، عطا کردیم و با او نسل تو را باقی و پابرجا نگه خواهیم داشت، پس به شکرانه این بخشش بزرگ نماز بخوان و قربانی کن و بدان که نسل او که به تو توهین کرد، نابود خواهد شد.
وی در توضیح چرایی ترجمه کوثر به «دخترت که خیر کثیر است» افزود:
یک خطای آشکار در روش تفسیری برخی مفسران این است که ابتدا سراغ روایات میروند و پس از شکل گرفتن معنایی در ذهنشان، به تفسیر آیه میپردازند که این روش ممکن است به خطای در تفسیر و گمراهی مفسر بینجامد. متأسفانه در تفسیر سوره کوثر نیز چنین اتفاقی افتاد است؛ یعنی مفسران به جای این که نخست به سراغ سوره بروند و آن را بفهمند و بعد روایات را بررسی کنند، برعکس عمل کردهاند!
در این سوره خدای متعال در باره توهین کننده به پیامبر اکرم ص که گفته بود: “چون پیامبر ص فرزند پسری ندارد که نسل با او حفظ شود؛ بنابراین «ابتر» است” فرمود: ای محمد ناراحت نباش، تو ابتر نیستی بلکه خود او ابتر است؛ چگونه تو ابتر باشی و حال آن که من به تو «کوثر» را دادم! حال اگر به جای کوثر «نهری در بهشت» را قرار دهیم، معنای آیه این گونه میشود:
ای پیامبر! آن کس که به تو گفته چون فرزند پسر نداری پس ابتر و مقطوع النسلی، خودش مقطوع النسل است نه تو؛ چون ما به تو «نهری در بهشت» دادیم!!
انصافاً یک انسان بلیغ این گونه سخن میگوید که خدای بلیغان بگوید؟!!
بدتر از این عدم انسجام و همنشینی در صدر و ذیل و موضوع و حکم، پیامد این تفسیر است؛ زیرا پیامد تفسیر «توهین به حضرت زهرا» است نه تمجید او!! برای فهم این معنا، آیه را دو باره بازخوانی میکنیم:
ای پیامبر! ناراحت نباش! تو ابتر نیستی چون من به تو نهری در بهشت دادم؛ یعنی این دختری که الآن داری همان گونه که عرب جاهلی اعتقاد دارد، نمیتواند نسل تو را حفظ کند بلکه نهری در بهشت جایگزین و برطرف کننده این توهین به تو است!!!!
بنابراین معنای صحیح از این قرار است: ای پیامبر! تو ابتر نیستی بلکه او خود ابتر است؛ چرا که ما به تو «الکوثر» دادیم؛ یعنی این «الکوثر» هر معنایی که داشته باشد، باعث میشود که دیگر مصداق «ابتر و مقطوع النسل» نباشی؛ یعنی این دختری که داری و آنها او را برای حفظ نسل کافی نمیدانند، نه تنها کافی است و میتواند نسل و نام تو را حفظ کند بلکه با دیگران متفاوت است؛ زیرا او «الکوثر» و محل تجمع همه خوبیهاست!
در حقیقت شاید همه ابعاد معنای «الکوثر» برای ما کاملاً روشن نباشد، لیکن بخشی از قیود و معانی آن به کمک قرائن قطعی جزو دریافتهای واضح و بیّن است و هر روایتی که با این قسمتها و قیود در تعارض باشد، پذیرفتنی نیست. به تعبیر دیگر، ما «الکوثر» را به هرچه تفسیر کنیم، نمیتوانیم آن را از دختر پیامبر ص منسلخ کنیم؛ چراکه در این فرض آیه به این معنی است که عرب جاهلی درست میپنداشته و پیامبر با داشتن این دختر نیز ابتر است هرچند این کاستی و نقص جایگزین دارد و مثلاً نهری در بهشت یا پایداری نام او به واسطه دین یا چیز دیگر است!ً که بر اساس این فرض، نمیبایست بفرماید: «إن شانئک هو الابتر» تا ذهن مخاطب به تنها فرزند دختر او منعطف شود و این به صورت آشکار خلاف بلاغت است.
جالب این است که بدانیم در منابع اهل تسنن تفسیر به نهری در بهشت که ذهنها را کلاً از حضرت زهرا س دور میکند، بعضاً از عایشه نقل شده، هر چند در برخی منابع شیعی نیز از اهل بیت ع نقل شده است.
جواهری افزود: در ترجمه کودک باید در مواقعی گزینشی عمل کرد و در برخی موارد لازم است بیشتر از معمول وارد تفسیر شد. همچنین باید از واژگانی استفاده کرد که معمولا در کتب درسی و داستانی و در برنامههای متناسب کودک و نوجوان استفاده میشود؛ زیرا هر واژه نامأنوس به سهم خود مخاطب کم سن و سال را از قرآن دور میکند.
وی در ادامه در باره ترجمه مناسب رسانه یادآور شد: در رادیو نمیتوان گفت پرانتز باز، پرانتز بسته! یعنی مخاطب نمیتواند توضیحهای تفسیری را از متن تفکیک کند لذا باید ترجمه ویژهای مخصوص رسانه شنیداری تدوین شود که جای آن خالی است.{
وی در ضمن سخنان خود به برخی کاستیها اشاره کرد و برای مثال عدم توجه به تضمین های نحوی – بلاغی را یکی از آسیبهای نسبتاً فراگیر در ترجمههای قرآن برشمرد. وی برای نمونه به تضمین نحوی بلاغی «یدنین علیهن من جلابیبهن» اشاره و در توضیح مطلب بیان کرد: حجاب در سه مرحله نازل شد و آخرین مرحله نزول حجاب آیه ۵۹ سوره احزاب بود. فراز یاد شده بر اساس ادبیات عرب به این معنی است که جلباب پوششی فراگیر است که بر بدن قرار میگیرد ولی به آن نمیچسبد.
وی در توضیح مطلب افزود:
این معنا برآمده از تضمین نحوی و بلاغی موجود در «یدنین علیهن» است که از چشم غالب مفسران و مترجمان دورافتاده است. البته برخی مفسران با «کنایه» و «مجاز» به آن اشاره کردهاند. منظور از تضمین نحوی و بلاغی این است که فعلی پشت یدنین پنهان شده که نشانه آن یعنی «علی» پیداست (نحویان از آن به اشراب فعلی در فعل دیگر تعبیر میکنند)؛ زیرا همان طور که اهل لغت گفتهاند، «یدنین» با «علی» به کار نمیرود و با «إلی» و «من» و «لام» به کار میرود. البته ظاهراً پنهان شدن فعلی و آشکار شدن فعلی دیگر نشانه تأکید بیشتر بر فعل آشکار شده است؛ یعنی بر نچسبیدن بر بدن تأکید شده است.
عضو هیأت علمی گروه قرآن پژوهی پژوهشگاه در خصوص ترجمه آقای صفوی بر اساس المیزان افزود: این ترجمه روان و تا حدی تفسیری است. برخی موارد به پیوند آیات نیز توجه دارد، ولی مشکل آن که در عین حسن بودن، اصالت دادن به دیدگاه تفسیری علامه طباطبائی رحمةالله علیه است. خود علامه – چنان که مشهور شده- فرمود: هر دو سال یک بار باید در تفسیر بازنگری کرد. واقع این است که بعد از علامه دیدگاههای تفسیری جدیدی ارائه شد و برخی دیدگاهها نیز تعدیل و تصحیح شد و اصرار بر یک دیدگاه در عین اینکه به دلیل شخصیت ممتاز او میتواند حسن به شمار آید، همینطور میتواند موجب آسیب باشد به ویژه وقتی مخاطب عموم مردم باشند که توان بررسی و ارزیابی ندارند. بله اگر اولویت با آرای ایشان بود، بهتر بود. در هر صورت میتواند با یک ویرایش مناسب هم در خصوص تفسیری و هم در نحوه اشراب تفسیر در ترجمه بیش از پیش مورد استفاده قرار گیرد؛ یعنی ترجمه خوبی است و گامی به جلو دارد ولی بینیاز از ویرایش نیست به ویژه در خصوص افزودههای تفسیری و اشراب برخی دیدگاههای تفسیری.