رستاخیز مقاومت، به تاریخ دروغین صهیونیسم پایان خواهد داد!
نوشتاری از دکتر سید حسین فخرزارع مدیر گروه فرهنگ پژوهی پژوهشگاه
جبهة مقاومت که متکی بر مبانی اصیل دینی شکل یافته، امروزه در جوامع مختلف بهطور روزافزون در حال قوت گرفتن است و تهدیدات دشمنان و سرکوبهای ستمکارانهشان نه تنها نتیجه را به نفع آنان رقم نخواهد زد بلکه برگ برندهای برای جبهة مقابل خواهد بود. آنچه این احتمال را قویتر میکند دخالتهای بی حد و مرز کشورها، مجامع و محافل اجنبی در سرنوشت فلسطین است. یک ملت آزادیخواه هرچه بیشتر تحت فشارهای مختلف سیاسی، اقتصادی و جنگافروزیهای نابرابر قرار گیرد، عکسالعمل خود را در جمعآوری عِده و عُده و متراکم کردن ظرفیتها و ذخیرههای وجودیاش بیشتر کرده و آن را در مواجهه با دشمنانش آزاد میسازد.
فلسطین، قریب به هفتاد سال است که با مشکل اشغال و تنشهای دنبالهدار روبروست و با گذر زمان و کشتارهای ظالمانة مسلمانان در این سرزمین و حمایتهای قدرتهای بیگانه و فریب خوردن برخی کشورهای عربی، مشکل حادتر و پیچیدهتر شده است؛ تا جایی که تحلیلگران معتقدند فلسطین مشابه یک بمب ساعتی شده که هر زمان امکان انفجار دارد. تجربه تاریخی نشان داده که هرچه دامنة تهدیدات و خشونتها نسبت به این سرزمین جدیتر و بیشتر شده، واکنش جبهة مقاومت نیز نه تنها در فلسطین بلکه در جوامع اسلامی، ابعاد و عمق گستردهتری پیدا کرده است.
به رغم تلاشهای که جریان سلطه به رهبری آمریکا، با همراهسازی برخی رژیمهای عربی منطقه و با سیاستهای شیطانی اعمال کرده و میکند تا خیزشهای پیوستة جبهة مقاومت را مهار کند، اما تحولات منطقه نشان میدهد که این تلاشها موفقیت چندانی نداشته و نخواهد داشت؛ زیرا در شرایط کنونی جهانی، هم قدرتهای حامی اسرائیل بهویژه آمریکا دیگر همچون قبل تمرکز یافته نیستند خصوصا که ایدة افول آمریکا به لحاظ ژئوپلتیکی، اقتصادی، نظامی، فرهنگی و سیاسی با گذر زمان در حال قوت گرفتن است؛ هم رژیمهای عربی حامی اسرائیل جایگاه دینی و هویتی خود را از دست دادهاند وهم با توجه به تراکم اطلاعات بهویژه در فضای رسانهای و روشنگریهای روزافزون، رستاخیزی در کل دنیا از سوی ملتهای ستمدیده علیه استکبار در حال شکلگیری و سازمان یافتگی است.
وقایع اخیر در فلسطین و غزه، با آنچه پیش از این در نبردها و منازعات وجود داشته، صبغهای متفاوت دارد؛ به طوری که توانسته است اندکی از دامنه و عمق ائتلاف کشورها با اسرائیل را کم کند وحتی برخی کشورهای منطقه که مترصد همپیمانی با آن بودند را فعلا در محاق قرار دهد، زیرا میدانند که همراهی با اسرائیل در شرایط فعلی آنان را با نوعی واکنش شدید مسلمانان روبرو خواهد کرد. از طرفی مسلمانان نیز میدانند که کوتاه آمدن در مسئلة فلسطین تنها محدود به این جغرافیا نخواهد بود و انفعال در برابر این اقدامات یک پیام مهم را به دشمنان مخابره خواهد کرد و آن اینکه مسلمانان در بارة هویت دینی، ملی و تاریخی خود بیتفاوتاند و این خواهد توانست منجر به نوعی چراغ سبز برای طرح بزرگتر سلطة صهیونیسم و آمریکا بر سرزمینهای دیگر باشد و مسلما این امری است که آنان هرگز برنخواهند تافت. از اینرو مسئلة فلسطین امروزه موضوعی نیست که محدود به جغرافیا و ملّتی خاص باشد چرا که با هویت دینی، اسلامی و تاریخی همة مسلمانان گره خورده و مسئلهای است که مربوط به تمامیت جهان اسلام بلکه کلیت مظلومان جهان است و همه باید هزینة آن را در مواقع بحرانی و شرایط حساس بپردازند تا در آینده از پرداختن هزینههای کلانتر و پردامنهتر مصون بمانند.
بیتردید مسلمانان هرگز بر سر موضوع بیتالمقدس که بر پایة انگارههای دینی، قرآنی، تمدنی و تاریخی استوار است هرگز وارد معامله نشده و نخواهد شد. بر اساس قاعدة نفی سبیل که مستفاد از آیة “لنیجعلالله للکافرین علیالمومنین سبیلا” است کفار نباید بر جوامع مسلمین در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و غیره استیلا داشته باشند و در صورت اشغال دارالسلام توسط دارالکفر، وظیفة انسانی و شرعی در بازپسگیری آن سرزمین و پایان دادن به سلطة کافران بر آن سرزمین دارند.
بمباران مناطق مسکونی و کشتار بیرحمانة کودکان و زنان در فلسطین بزرگترین عجز صهیونیسم در مقابل جبهة مقاومت بوده که اسرائیل با چنین رفتارهای خشونتبار، پایان تاریخ دروغین خود را رقم میزند. برائت و انزجار ملتها از این رفتارها در اشکال مختلف از جمله اعلام آمادگی مسلمانان در اقصی نقاط جهان جهت نبرد با اسرائیل وابراز نمادها و نشانههای مقاومت از جمله اهتزاز پرچم فلسطین، نشانگر پویاتر شدن خیزش عام علیه این غدة سرطانی بوده که انحلال آن را سرعت بیشتری بخشیده است.
تاریخ فلسطین از زمان اشغال تاکنون نشان داده است که هیچیک از راهحلهایی که ارائه شده نتوانسته است به حل این مشکل بیانجامد. راهحلهای نظامی، در سه نبردی که کشورهای عربی و در رأس آنها سوریه و مصر با رژیم صهیونیستی آغاز کردند با میانجیگریهای سازمان ملل یا با توطئة عوامل آن رژیم و دخالت مستقیم آمریکا پایان یافت و پس از آن جسارت این رژیم در اشغال و تجاوز گستردهتر در نواحی مختلف آن منطقه بیشتر شد. راهحلهای سیاسی نیز از جمله پیمان کمپدیوید، کنفرانس صلح مادرید و طرحهای مختلف دیگر نیز نه تنها به سرانجامی نرسید، بلکه محتوا و مفاد آنها انطباقی با حقوق حقة ملت فلسطین نداشت و منافع مردم را تأمین نمیکرد؛ بدین جهت تنها راه حل ممکن در این میان اتکاء بر نیروهای مردمی و مقاومت است. رهبر معظم انقلاب نیز علاج این مسئله را ایستادگی و مقاومت شجاعانه و نهادینهساختن فرهنگ مقاومت و پایداری و تلاش برای تمرکز تقویت عناصر مبارز در این راه دانستهاند.
پیشبینی این امر چندان دور از ذهن نیست که با حفظ و تداوم مقاومت ملت فلسطین و ملتهای مسلمان، به اضافة انزجار عمومی که رژیم صهیونیستی علیه خود در میان ملتها ایجاد کرده، انزوا و ضعف بیشتر این رژیم دیری نمیپاید و انشالله نصرت مومنان که خداوند بر خود لازم کرده «کَانَ حَقًّا عَلَیْنَا نَصْرُ الْمُؤْمِنِینَ» بهزودی تحقق خواهد یافت.