به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاعرسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، پیش اجلاسیه کرسی نوآوری «قواعد تفسیر تنزیلی» روز سه شنبه ۳۱ مردادماه سال جاری در سالن فرهنگ پژوهشگاه دفتر قم برگزار گردید.
در این کرسی حجتالاسلام و المسلمین عبدالکریم بهجت پور به عنوان ارائهدهنده، آیت الله ابوالقاسم علیدوست، حجج اسلام و آقایان محمدفاکر میبدی، محمد قائینی و سیف الله صرامی به عنوان هیئت داور؛ حجج اسلام و آقایان مهدی رستم نژاد، محسن الویری، محمدکاظم شاکر و خالدالغفوری الحسنی به عنوان ناقد، جناب آقای موسیوند به عنوان نماینده هیئت حمایت از کرسیهای نظریهپردازی، نقد و مناظره و جناب حجتالاسلام والمسلمین سعید داودی به عنوان مدیر جلسه حضور داشتند.
در این کرسی نوآوری حجتالاسلام و المسلمین عبدالکریم بهجت پور عضو هیأت علمی گروه قرآنپژوهی پژوهشگاه به ارائه مطالب خود پرداخت که گزیده ای از اصول و اجزاء نظریه در ادامه می آید:
حرکت مستقیم و معتبر در هریک از سبک های تفسیر، نیاز به قاعده و قانون دارد. مفسر در تلاش است تا در محتوا و روش، مطالبی از قرآن استخراج کند که قابل استناد به خدای متعال باشد. از گذشته تا کنون دانشمندان مسلمان تلاش کردند تا روشهای درست تفسیر و پرده برداری از مرادهای خدای متعال را در چهارچوب ها و ضوابط قابل قبولی استخراج کنند. سبک تفسیر تنزیلی که عمده کارکردش کشف و استخراج روشهای تغییر و شناخت هندسه تحول است، نمی تواند امری بی ضابطه و فاقد چهارچوب مناسب باشد.
اگر بنا است پاسخ سوالاتی در باره روشهای تحول همه جانبه یا موردی را در موضوعاتی از قبیل روش موحد سازی مردم؛ روش پاکدامن شدن اجتماع؛ روش نهادینه سازی پوشش اسلامی در جامعه دینی؛ روش ایجاد و گسترش ایمان به رستاخیز؛ چگونگی گسترش عقلانیت در اجتماع مؤمن؛ روش احیای امربه معروف و نهی از منکر در اجتماع؛ روش گسترش صدق در جامعه؛ سیره گسترش تمسک به قرآن در بین آحاد مسلمانان وغیره بدانیم، باید نقطه عزیمت خود را بر قرآن و نزول تدریجی آن بگذاریم و این مهم بیضابطه نمیباشد. قواعد تفسیر تنزیلی قرآن در اثر گذشته این قلم با عنوان تفسیر تنزیلی مبانی، اصول، قواعد و فوائد بیان شد؛ حال سؤال از قواعد و ضوابط تفسیر تنزیلی موضوعی قرآن است. باید به این سوال پاسخ داد: قواعد عامی که فهم کلام خدای متعال را از قرآن ضابطهمند کرده و سهولت میبخشد، کدامند. لازم به تذکر است در این قلم بحث روش مندی تفسیر تنزیلی موضوعی در گِرو مباحث مبانی شناختی و اصول است که در جای خود باید بررسی شود.
به جهت نو پدید بودن تفسیر تنزیلی موضوعی، قواعد آن فاقد پیشینه است. البته در بین مفسران تفسیر تنزیلی می توان از حسن حبنّکه میدانی یاد کرد که در کتاب قواعد التدبر الامثل لکتاب الله عزو جل به قواعد و ضوابط ۴۰ گانه ای که برخی شامل تفسیر تنزیلی موضوعی می شود اشاره کرده است.
آنچه تا کنون در قواعد تفسیر بیان شده، به طور عمده بر قواعد عام تفسیر فارغ از انواع سبک ها استوار بوده است. از جمله آنها: قواعد التفسیر لدی الشیعۀ والسنۀ تألیف استاد فاکر میبدی، مکاتب تفسیری تألیف استاد بابایی، التیسیر فی قواعد علم التفسیر نوشته کافیجی، القواعد الحسان لتفسیر القران نگاشته عبدالرحمن السعدی، اصول التفسیر و قواعده تألیف خالد العک و نظائر آنها.
در زمینه قواعد تفسیر موضوعی منابع کمتری وجود دارد: از این میان می توان به این منابع توجه کرد: تفسیر و مفسران، تألیف محمد هادی معرفت در این اثر تفاسیر موضوعی معرفی و ارزیابی شده است. همچنین می توان از تالیفاتی که مباحث نظری قابل توجهی از مباحث نظری تفسیر موضوعی را بررسی کرده نام برد از جمله آنها: تفسیر موضوعی چیستی، بنیان ها و پیش فرض ها اثر هدایت الله جلیلی؛ منطق تفسیر قرآن ج ۳ تألیف جناب آقای دکتر محمد علی رضایی اصفهانی؛ روش تحقیق موضوعی در قران لسانی فشارکی و حسین مرادی زنجانی ؛ مبانی و سیر تفسیر تاریخی موضوعی تألیف بهروز یدالله پور؛ التفسیر الموضوعی للقرآن بین کفتی المیزان؛ اثر عبدالجلیل عبدالرحیم، المدخل الی التفسیر الموضوعی فتح الله سعید عبدالستار و..
تا کنون در جهان اسلام تحقیقی موضوعی از قرآن(به جز چند پایان نامه که در حال نگارش است) به سبک ترتیب نزولی تألیف نشده است. تنها اثری از اینجانب با نام روش فرهنگ سازی پوشش اسلامی با رویکرد تفسیر تنزیلی و نیز روش فرهنگ سازی پاکدامنی در قران، به چاپ رسیده است. تحقیق دیگری با عنوان بررسی اهداف قران با الهام از ترتیب نزول قران نگارش یافته است، که امیدوارم در آینده نزدیک به دست چاپ سپرده شود. روشن است که قانون و قاعده محصول بررسی موارد جزیی و کشف قوانین و ضوابط عام است. با عنایت به این نکته نباید انتظار داشت که قواعد تفسیر تنزیلی موضوعی به رشته تحریر در آمده باشد. البته بر اساس این نظریه پایان نامه های متعددی در حال نگارش است و یا نگارش آن به پایان رسیده است.
از سال ۱۳۷۴ اصل نظریه ضرورت توجه به نزول تدریجی قرآن در مطالعات تفسیری ذهن محقق را درگیر کرد و پس از آن توجه جدی شد به این نکته که اسلام ترکیبی از محتوا و روش انتقال مفاهیم دینی به جامعه است و باید قرآن را بدینگونه مطالعه نمود. بر این اساس به تبیین همین نظریه در کتاب اصول تحول فرهنگی پرداخته شد و به دنبال آن تفسیری از قرآن بر اساس ترتیب نزول سوره ها شروع شد. در آنحا به این نتیجه رسید که باید این درک اجمالی را تفصیلی کند و مباحث نظری توجه به نزول تدریجی قرآن باید بسط پیدا کند و کتاب مبانی اصول قواعد و فوائد در ضمن نگارش تفسیر بر وی اهمیت پیدا کرد. بر این اساس تفسیر ترتیبی ادامه پیدا کرد. در ادامه ذهن مولف به این موضوع کشیده شد که هریک از عناصر دینی در سیر نزول به طور خاص باید دیده شود. در اینجا به مباحث نظری تفسیر تنزیلی موضوعی رسید و در آنجا به این نتیجه رسیدکه بایستی قواعد خاص تفسیر موضوعی تنزیلی را بنگارد. این موارد باعث رفتن ما به سمت نوآوری شد.