نقش شخصیت امام معصوم(ع) در نقد روایات
نوشتاری از حجت الاسلام و المسلمین سیدمحمدحسن جواهری عضو هیأت علمی گروه قرآن پژوهی پژوهشگاه
در بین قرائن و ابزار نقد و ارزیابی احادیث و روایات، شخصیت گوینده نیز نقشآفرین است و میتواند ما را یاری رساند؛ البته این قرینه کمتر مورد توجه بوده و کمتر در نقد روایات و احادیث از آن استفاده شده است و شاید دلیل آن دشواریابی مصادیق آن باشد. در ذیل به لطف الهی دو مثال عالی برای نشان دادن چگونگی ایفای نقش شخصیت گوینده را به نمایش میگذاریم، امید که مورد استفاده قرار گیرد:
۱. ذكروا ان رجلا قرأ بمسمع الامام عليه السلام وَ طَلْحٍ مَنْضُودٍ (الواقعة: ۲۹) فجعل الامام يترنم لدى نفسه: ما شأن الطلح؟ انما هو طلع، كما جاء فى قوله تعالى: وَ النَّخْلَ باسِقاتٍ لَها طَلْعٌ نَضِيدٌ (ق:۱۰). و لم يكن ذلك من الامام اعتراضا على القارئ، و لا دعوة الى تغيير الكلمة، بل كان مجرد حديث نفس ترنم عليه السلام به. لكن اناسا سمعوا كلامه، فهبوا يسألونه: الا تغيره؟ فانبرى الامام، مستغربا هذا الاقتراح الخطير، و قال كلمته الخالدة: «لا يهاج القرآن بعد اليوم و لا يحول»[۱]. (التمهيد في علوم القرآن، ج۲، ص: ۱۲)
نقد و بررسی
بسیار بعید است این نسبت درست باشد؛ زیرا امام ع مانند اشخاص عادی نیست که در این مسئله بسیار مهم نتواند خود را کنترل کرده و برخلاف حکمت عمل کند و بعد این رفتار مایه دردسر شود! او اگر قرار است – برفرض تحریف – قرآن تغییر نکند و به همان شکل باقی بماند، میبایست سکوت اختیار میکرد و سخنی هرچند به صورت زمزمه – که البته گویا چندان هم زمزمه نبوده – نمیگفت تا عدهای – آن هم از افراد معمول – بشنوند و در تاریخ فریاد کنند! در واقع ما این روایت را با توجه به شخصیتی که از امام سراغ داریم، مشکوک و بسیار ضعیف و کالمردود میدانیم.
۲. عيون أخبار الرضا (ع): بالأسانيد الثلاثة عن الرضا عن آبائه عليهم السلام قال: قال رسول الله صلى الله عليه وآله:
يا علي إن الله قد غفر لك ولأهلك ولشيعتك ومحبي شيعتك ومحبي محبي شيعتك فأبشر فإنك الأنزع البطين منزوع من الشرك، بطين من العلم (عیون اخبار الرضا ع، ۲۱۱).
نقد و بررسی
الف) اگر این روایت را بپذیریم، باید بگوییم: امویها از این تعبیر سوء استفاده کرده و این گونه جلوه دادند که امیرالمؤمنین علی ع فردی اصلع و بطین بوده است؛ درست مثل این که کسی مستند به این بیت مرحوم امام خمینی را اهل فسق و فجور جلوه دهد:
ماه رمضان شد می و میخانه برافتاد
عشق و طرب و باده به وقت سحر افتاد…
ب) این روایت پذیرفتنی نیست و قرینه عدم مقبولیت آن این است که پیامبر اکرم ص افصح من نطق بالضاد است؛ یعنی افصح و ابلغ عرب است و شرط بلاغت تناسب استخدام واژگان و تعابیر و تشبیهها و استعارهها با موضوع است. برای روشن شدن مطلب مثالی میزنم:
کسی که نسبت به مستشرقان دید خوبی نداشت و منتقد بود، کتابی نوشت و در سطر نخست مقدمه آن نگاشت: «استشراق بر وزن استفراغ طلب شرق کردن را گویند». او با استخدام «استفراغ» رأی خویش را به مخاطبش القا کرد. پیامبر اکرم ص که در بلاغت تمام و علاقهاش نسبت به حضرت علی ع عیان و بینیاز به بیان است، هرگز در وصف او از تشبیهی استفاده نمیکند که مایه تنقیص او باشد؛ او اگر بخواهد مثال بزند به جای «بطین من العلم» به دریا، اقیانوس، پهنای آسمانها و زمین و هرچیز بزرگی که مایه تنقیص نباشد، مثال میزند؛ بنابراین، نمیتوان به لحاظ محتوا و عدم تناسب تشبیه با اوصاف گوینده آن این روایت را پذیرفت و پذیرش آن شروع مشکلات دیگر است.
تذکر
جناب استاد طائی کتابی نگاشتهاند که با عنوان «انزع البطین، صفت معاویه که به امام علی ع منتسب کردند» ترجمه و منتشر شده است. (نام اصلی: البطین معاویه ولیس علیا (ع) )
[۱] ( ۱) تفسير الطبرى ج ۱۷ ص ۹۳. مجمع البيان ج ۹ ص ۲۱۸.